lariat

/ˈleriət//ˈlærɪət/

معنی: طناب، خام، کمند، با کمند بستن، با کمند دستگیر کردن
معانی دیگر: افسار اسب (به ویژه طنابی که برای افسار به کار می رود)، با طناب یا کمند گرفتن یا بستن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a long rope with a slipping noose at one end, used to catch running animals such as cattle or horses.

جمله های نمونه

1. He wore white shoes, a dark shirt and lariat tie, a nice-looking panama hat.
[ترجمه گوگل]او کفش های سفید، پیراهن تیره و کراوات لاری، کلاه پانامایی زیبا به تن داشت
[ترجمه ترگمان]او کفش های سفید داشت، پیراهن مشکی و کراوات با کراوات و یک کلاه توری زیبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their dayisgreedy as a lariat in the air.
[ترجمه گوگل]طمع آنها به عنوان یک لاری در هوا
[ترجمه ترگمان]dayisgreedy به عنوان یک کمند در هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lariat hitched on one of his ears.
[ترجمه گوگل]لاری به یکی از گوش هایش چسبید
[ترجمه ترگمان]The یکی از گوش هایش را کج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This lariat style necklace is adjustable from 15 to 18 inches.
[ترجمه گوگل]این گردنبند سبک لاریات از 15 تا 18 اینچ قابل تنظیم است
[ترجمه ترگمان]این گردن بند به سبک lariat از ۱۵ تا ۱۸ اینچ قابل تنظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If they turned to ranching, they needed a lariat, a branding iron, and a pair of pliers.
[ترجمه گوگل]اگر به دامداری روی می آوردند، به یک لاری، یک اتوی مارک و یک انبر نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]اگر به ranching برگشتند، به یک lariat، یک آهن آرم و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If they turned to ranching, they needed a lariat(or rope), a branding iron, and a pair of pliers.
[ترجمه گوگل]اگر به دامداری روی می آوردند، به یک لاری (یا طناب)، یک اتوی مارک دار و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]اگر به ranching تبدیل می شدند، به lariat (یا طناب)، یک آهن آرم و یک انبردست نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A bridle, a lariat, and, during the cattle drives, probably a well-balanced six-shooter completed the cowboys' outfit.
[ترجمه گوگل]یک لگام، یک لاری، و، در حین راندن گاو، احتمالاً یک تیرانداز شش گانه متعادل، لباس گاوچران را تکمیل کرد
[ترجمه ترگمان]یک افسار، یک lariat، و در حین رانندگی گاو، احتمالا یک فرد شش تیرانداز، لباس cowboys را به پایان رسانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The vice president grabbed Cyrus's long microphone cord and and began whipping it around like a lariat.
[ترجمه گوگل]معاون رئیس‌جمهور سیم بلند میکروفون کوروش را گرفت و شروع کرد به زدن آن مانند لاری
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور سیم بلند میکروفون را گرفت و شروع به شلاق زدن به آن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bond is broken releasing the 5' end of the intron and attaching it to the branch point sequence, The intron now forms a tailed loop structure called a lariat.
[ترجمه گوگل]باند شکسته می شود و انتهای 5 اینترون را آزاد می کند و آن را به دنباله نقطه انشعاب متصل می کند، اینترون اکنون یک ساختار حلقه دنباله دار به نام لاریات را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]پیوند بین ۵ انتهای of شکسته می شود و آن را به زنجیره نقطه ای متصل می کند، intron اکنون یک ساختار حلقه دم به نام a را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This went on until the morning hours as they made their way to an after-party at the Lariat Saloon.
[ترجمه گوگل]این تا ساعات صبح ادامه داشت و آنها به سمت یک مهمانی بعد از مهمانی در سالن لاریات رفتند
[ترجمه ترگمان]این کار تا ساعات صبح ادامه داشت، همان طور که راه خود را به میخانه، در میخانه، پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Car rental receipts on Agent Mulder's Visa. (The receipts are from Lariat Rental Car) Four consecutive weekends in May.
[ترجمه گوگل]رسید کرایه ماشین در ویزای عامل مولدر (دریافت ها از ماشین اجاره ای لاریات می باشد) چهار آخر هفته متوالی در اردیبهشت ماه
[ترجمه ترگمان]رسیده ای خرید اتومبیل به ویزای نماینده (رسیده ای دارای اجاره lariat)چهار آخر هفته متوالی در ماه می هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Will Rogers, often referred to as the nation's Poet Lariat about only rope tricks.
[ترجمه گوگل]ویل راجرز، که اغلب به عنوان لاریات شاعر کشور شناخته می شود، فقط در مورد حقه های طناب زدن است
[ترجمه ترگمان]ویل راجرز، که اغلب به عنوان شاعر کشور یاد می شود، تنها در مورد حقه طناب به آن اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And in February 200 on a pre-Valentine's Day trip to Colorado, he surprised her with a return visit to the Lariat Saloon.
[ترجمه گوگل]و در فوریه 200 در یک سفر قبل از روز ولنتاین به کلرادو، او را با بازدید مجدد از سالن لاریات غافلگیر کرد
[ترجمه ترگمان]و در روز ۲۰۰ فوریه در سفر روز قبل از روز ولنتاین به کلرادو، او را با بازدید مجدد از سالن lariat غافلگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طناب (اسم)
loop, cord, rope, tow, lasso, lariat

خام (اسم)
lasso, lariat

کمند (اسم)
snare, tether, snarl, lasso, lariat, noose, springe

با کمند بستن (فعل)
lariat

با کمند دستگیر کردن (فعل)
lariat

انگلیسی به انگلیسی

• lasso, rope with a noose at one end

پیشنهاد کاربران

بپرس