largess

/ˈlɑːrdʒəs//ˈlɑːdʒəs/

معنی: انعام، بخشش، سخاوت، وسعت نظر، دهش، گشاده دستی، ازادگی، بخشیدگی
معانی دیگر: مساعدت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: liberality in giving, esp. money, and often with an implication of the giver's superiority.
مترادف: bounty, generosity, liberality, munificence
متضاد: stinginess
مشابه: altruism, beneficence, charity, heart, magnanimity, philanthropy, unselfishness

- The artist appreciated his wealthy patron's largess, but he feared he was losing his independence.
[ترجمه گوگل] این هنرمند از بزرگی حامی ثروتمند خود قدردانی می کرد، اما می ترسید استقلال خود را از دست بدهد
[ترجمه ترگمان] هنرمند largess patron را می ستود اما می ترسید که استقلال خود را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a generous gift or donation.
مترادف: bounty, liberality
مشابه: alms, beneficence, bestowal, contribution, donation, generosity, gift, offering, philanthropy, present

جمله های نمونه

1. this school owes its existence to his largess
این مدرسه موجودیت خود را مرهون سخاوت ایشان است.

2. The bounteous largess given thee to give?
[ترجمه گوگل]هنگفتی که به تو داده شده تا بدهی؟
[ترجمه ترگمان]The به تو داده که تسلیم شی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To the people he gave largess on his own account2and also paid the moneys that his father had promised.
[ترجمه گوگل]او به مردم به حساب خود پول داد و همچنین پول هایی را که پدرش قول داده بود پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]به مردمی که به largess پول داده بود پول را نیز پرداخت و پول را نیز پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And from such largess, dispensed from his future, Martin turned and took his one good suit of clothes to the pawnshop.
[ترجمه گوگل]و مارتین از چنین هنگفتی که از آینده‌اش کنار گذاشته شده بود، برگشت و یکی از لباس‌های خوب خود را به رهن‌فروشی برد
[ترجمه ترگمان]مارتین در حالی که از آینده خود صرف نظر می کرد برگشت و یک دست لباس خوب را به موسسه رهنی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its largess is a reflection of the U. S. dollar being the world's reserve currency.
[ترجمه گوگل]بزرگی آن بازتابی است از دلار آمریکا که ارز ذخیره جهان است
[ترجمه ترگمان]largess آن انعکاسی از U است اس دلار پول ذخیره جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr. King liked the lordliness of giving largess.
[ترجمه گوگل]آقای کینگ از اربابی دادن گرانبها خوشش می آمد
[ترجمه ترگمان]آقای کینگ از the به largess خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Corruption or fraud that allowed local officials and the well-connected to pocket large sums of public largess won't be exposed.
[ترجمه گوگل]فساد یا تقلبی که به مقامات محلی و افراد دارای ارتباط خوب اجازه داده است مبالغ هنگفتی از اموال عمومی را به جیب بزنند، افشا نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]فساد و تقلب که به مقامات محلی اجازه می داد به مبالغ هنگفتی پول در جیب مردم ارتباط داشته باشند در معرض خطر قرار نخواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once-rebellious artists, like the director Zhang Yimou, have been showered with largess after agreeing to work within the system they once disdained.
[ترجمه گوگل]هنرمندانی که زمانی عصیانگر بودند، مانند کارگردان ژانگ ییمو، پس از موافقت برای کار در سیستمی که زمانی آن را تحقیر می‌کردند، مورد غوغا قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]هنرمندان یاغی، مانند ژانگ Yimou، پس از موافقت با کار در سیستمی که زمانی آن ها را تحقیر می کردند، بر سر کار حاضر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But he said there was unlikely to be much strategy for use of the sports stadiums beyond putting on a good show and demonstrating wealth and largess to the outside world.
[ترجمه گوگل]اما او گفت بعید است که استراتژی زیادی برای استفاده از استادیوم های ورزشی به جز نمایش خوب و نشان دادن ثروت و ثروت به جهان خارج وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما او گفت که بعید است که استراتژی زیادی برای استفاده از استادیوم ورزشی فراتر از قرار دادن یک نمایش خوب و نشان دادن ثروت و largess به دنیای بیرون وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The local universities, University of Waterloo and Wilfrid Laurier University have also benefitted from the largess of RIM's top executives.
[ترجمه گوگل]دانشگاه های محلی، دانشگاه واترلو و دانشگاه ویلفرد لویر نیز از انبوه مدیران ارشد RIM بهره مند شده اند
[ترجمه ترگمان]دانشگاه های محلی، دانشگاه واترلو و دانشگاه Laurier Laurier نیز از the مدیران ارشد RIM نیز بهره مند شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We citizens would, I'm sure, have been forced to purchase insurance from the very same insurance companies that spread out a largess of nearly $170m lobbying dollars to Congress in 200
[ترجمه گوگل]مطمئنم که ما شهروندان مجبور به خرید بیمه از همان شرکت‌های بیمه شده‌ایم که در سال 200 حدود 170 میلیون دلار لابی به کنگره پرداختند
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که شهروندان مجبور به خرید بیمه از شرکت های بیمه بسیار مشابهی شده اند که در حدود ۱۷۰ میلیون دلار برای کنگره در ۲۰۰ میلیون دلار لابی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some multi-strategy hedge funds and fund-of-hedge funds are stressing the importance of their strong compliance departments and largess to show that they're above board.
[ترجمه گوگل]برخی از صندوق‌های تامینی چند استراتژی و صندوق‌های تامینی بر اهمیت بخش‌های انطباق قوی و بزرگی خود تاکید می‌کنند تا نشان دهند که بالاتر از حد مجاز هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از صندوق های تامینی چند استراتژی و صندوق های سرمایه گذاری بر اهمیت دپارتمان های compliance و largess تاکید دارند تا نشان دهند که آن ها بالاتر از هییت مدیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. EXAMPLE: The company's owner was famous for his exceptional largess because he always gave expensive gifts and scholarships to the children of his long-time employees.
[ترجمه گوگل]مثال: مالک شرکت به دلیل بزرگ بودن استثنایی خود مشهور بود زیرا همیشه به فرزندان کارمندان قدیمی خود هدایای و بورسیه های گران قیمت می داد
[ترجمه ترگمان]مثال: صاحب شرکت به خاطر largess استثنایی او معروف بود، زیرا او همیشه هدایای گران و بورسیه به فرزندان کارمندان بلندمدت خود می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is also no reason to expect that consumers will become less dependent on government largess.
[ترجمه گوگل]همچنین هیچ دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم مصرف کنندگان کمتر به کلان دولت وابسته شوند
[ترجمه ترگمان]همچنین دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم مصرف کنندگان وابستگی کمتری به largess دولت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mr. Hayashi spoke with fondness about the easygoing lifestyle afforded a largely by the largess of Tokyo Electric.
[ترجمه گوگل]آقای هایاشی با علاقه در مورد سبک زندگی آسانی که عمدتاً توسط شرکت های بزرگ توکیو الکتریک ارائه می شود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]آقای Hayashi با علاقه به سبک زندگی آسان گیری که تا حد زیادی تحت تاثیر نیروی برق توکیو قرار داشت صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انعام (اسم)
bounty, gratuity, tip, award, prize, bonus, reward, premium, baksheesh, largess, service charge, pourboire

بخشش (اسم)
release, present, profusion, forgiveness, remission, remittal, bounty, tip, grant, grace, boon, pardon, gift, generosity, mercy, baksheesh, bakshish, benefaction, beneficence, bestowal, munificence, largess, pity

سخاوت (اسم)
bounty, generosity, liberality, munificence, largess

وسعت نظر (اسم)
largess, breadth, liberalism

دهش (اسم)
give, liberality, munificence, largess, donation

گشاده دستی (اسم)
generosity, largess

ازادگی (اسم)
toleration, liberality, largess, liberalism

بخشیدگی (اسم)
largess

انگلیسی به انگلیسی

• generous giving of gifts; grant, endowment, contribution, donation, gift (also largesse)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Generous bestowal of gifts or money; generosity 🎁
🔍 مترادف: Generosity
✅ مثال: His largess was evident in the donations he made to the local charities.
معنیش میشه سخاوتمند ، گشاده دست ، بخشنده
همون آدم لارجیه خودمونه

بپرس