1. a bare larder
گنجه ی خالی از خوراک
2. He comes home from school and raids the larder.
[ترجمه گوگل]او از مدرسه به خانه می آید و به انباری حمله می کند
[ترجمه ترگمان]از مدرسه به خانه می آید و قفسه گنجه را زیر و رو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There wasn't much food left in the larder.
[ترجمه گوگل]غذای زیادی در اتاقک باقی نمانده بود
[ترجمه ترگمان]در گنجه غذا زیاد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Walk in larder. Gas cooker outlet.
[ترجمه گوگل]در اتاقک راه بروید خروجی اجاق گاز
[ترجمه ترگمان]در گنجه راه بروید خروجی دیگ زودپز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And the larder was locked again.
6. I have substituted the similar word larder, referring to a place where food is stored.
[ترجمه گوگل]من کلمه مشابه larder را جایگزین کرده ام که به محلی که در آن مواد غذایی ذخیره می شود اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]من کلمه \"گنجه\" مشابه را با اشاره به جایی که غذا ذخیره می شود، جایگزین کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Joe also did his best to restock the larder, though food prices were even higher than in Miyako.
[ترجمه گوگل]جو همچنین تمام تلاش خود را کرد تا انبار را دوباره ذخیره کند، اگرچه قیمت غذا حتی از میاکو بالاتر بود
[ترجمه ترگمان]جو هم بهترین کار خود را کرد تا گنجه را پر کند، اگرچه قیمت غذا هم بالاتر از in بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The breadboard is on the larder shelf.
9. No dead birds in the larder in springtime.
[ترجمه گوگل]هیچ پرنده مرده ای در اتاقک در بهار وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در بهار خواب پرندگان مرده پیدا نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She filled it from the larder and the fridge. Cold chicken.
[ترجمه گوگل]آن را از اتاقک و یخچال پر کرد مرغ سرد
[ترجمه ترگمان]آن را از گنجه و یخچال پر کرد مرغ سرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The cat somehow insinuated itself into the larder.
[ترجمه گوگل]گربه به نوعی خود را به اتاقک تلقین کرد
[ترجمه ترگمان]گربه یک جوری وارد گنجه آشپزخانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Billy just managed to scrape through the larder window.
[ترجمه گوگل]بیلی فقط توانست از پنجره اتاقک بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]به زحمت از پنجره آشپزخانه بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There is the larder there. Make free with the food.
[ترجمه گوگل]اتاقک آنجاست با غذا رایگان کنید
[ترجمه ترگمان]در آنجا گنجه هست با غذا آزاد شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Life was much larder in the aftermath of the war.
[ترجمه گوگل]زندگی در دوران پس از جنگ بسیار بزرگتر بود
[ترجمه ترگمان]برای بعد از جنگ، زندگی پر از اشکال شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید