lar

/ˈlɑːr//ˈlɑː/

معنی: نام یکی از ارواح حافظ خانه
معانی دیگر: مفرد واژه ی: lares، روم قدیم نام یکی از ارواح حافظ خانه، خانه

جمله های نمونه

1. Lars enjoyed the warmth and gaiety of these occasions.
[ترجمه گوگل]لارس از گرما و شادی این مناسبت ها لذت می برد
[ترجمه ترگمان]لارس از گرما و نشاط این مراسم لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Waiting for him-and partly responsible for the lights-was Lars Sjostrand, photographer for the Svenska Dagbladet.
[ترجمه گوگل]لارس سوستراند، عکاس Svenska Dagbladet، منتظر او بود - و تا حدی مسئول نورها بود
[ترجمه ترگمان]لارس Sjostrand، عکاس for Svenska، منتظر او - و تا حدی مسئول نورها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lars Andreasson in the southern town of Vaxjo is offering to accept Telia shares in part exchange for his goods.
[ترجمه گوگل]لارس آندریسون در شهر جنوبی واکسجو پیشنهاد می کند سهام Telia را در ازای کالاهای خود بپذیرد
[ترجمه ترگمان]لارس Andreasson در شهر جنوبی of پیشنهاد می کند که سهم Telia را در ازای کالاهای خود بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Molecu lar docking serves as a method to simulate the interactions of two molecules (such as ligand and receptor) and to predict their binding mode a nd affinity.
[ترجمه گوگل]اتصال مولکولی به عنوان روشی برای شبیه سازی برهمکنش های دو مولکول (مانند لیگاند و گیرنده) و پیش بینی حالت اتصال و میل ترکیبی آنها عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این اتصال به عنوان روشی برای شبیه سازی تعامل دو مولکول (مثل لیگاند و گیرنده)و پیش بینی حالت اتصال آن ها برای اتصال به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the long term therapeutic effects of low anterior resection (LAR) and abdominoperineal resection (APR) on middle or lower rectal cancer.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درمانی درازمدت رزکسیون کم قدامی (LAR) و رزکسیون شکمی پرینه (APR) بر روی سرطان رکتوم میانی یا تحتانی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات درمانی دراز مدت (LAR)و abdominoperineal resection (APR)در وسط یا کم تر از سرطان روده مقعد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gibbon species include the siamang, the white-handed or lar gibbon, and the hoolock gibbons.
[ترجمه گوگل]گونه های گیبون شامل سیامانگ، گیبون سفید دست یا لار و گیبون هولوک است
[ترجمه ترگمان]گونه های گیبن شامل the، the white or، و گیبون ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gran Hotel Lar is ideally located in the commercial area of Seville, near the cultural and traditional centre of this beautiful Andalusian city.
[ترجمه گوگل]هتل گرن لار در منطقه تجاری سویا و در نزدیکی مرکز فرهنگی و سنتی این شهر زیبای اندلس واقع شده است
[ترجمه ترگمان]هتل بزرگ Lar به طور ایده آل در منطقه تجاری سویل واقع در نزدیکی مرکز فرهنگی و سنتی این شهر زیبای اندلس واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study osseointergration of intro- madibu lar implants in the loaded state.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ادغام استخوانی ایمپلنت های داخل فک در حالت بارگذاری شده
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه osseointergration of که در این حالت بارگذاری شده قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. LAR is increased by the increasing nitrogen level in high ratio of top dressing ratio at tuber initiation stage.
[ترجمه گوگل]LAR با افزایش سطح نیتروژن در نسبت بالای نسبت پانسمان بالا در مرحله شروع غده افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]LAR با افزایش سطح نیتروژن به نسبت ارتفاع بالا در مرحله آغاز tuber افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With a brand new measuring method from LAR, easy operation and calibration are also considered.
[ترجمه گوگل]با یک روش اندازه گیری کاملاً جدید از LAR، عملیات آسان و کالیبراسیون نیز در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]با یک روش اندازه گیری جدید از LAR، عملیات آسان و کالیبراسیون نیز در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The room has a lar closet. You can put your gear in it.
[ترجمه گوگل]اتاق دارای کمد دیواری است می توانید وسایل خود را در آن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اتاق خیلی خلوت است می توانید gear را در آن بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are two types of LAR Protocols.
[ترجمه گوگل]دو نوع پروتکل LAR وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دو نوع پروتکل LAR وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. DFR/LAR is very important enzymes in flavone biosynthesis pathway and have significant regulating function in catechin biosynthesis.
[ترجمه گوگل]DFR/LAR آنزیم بسیار مهمی در مسیر بیوسنتز فلاون است و عملکرد تنظیم کننده قابل توجهی در بیوسنتز کاتچین دارد
[ترجمه ترگمان]DFR \/ LAR یک آنزیم های بسیار مهم در مسیر biosynthesis flavone است و تابع regulating قابل توجهی در biosynthesis catechin دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The most distinctive biological feature is the Leaf Area Ratio(LAR), it is higher in former phase and lower in later(sentence dictionary), and decline to its smallest around the period of Milky Ripeness.
[ترجمه گوگل]متمایزترین ویژگی بیولوژیکی نسبت سطح برگ (LAR) است، این نسبت در مرحله اول بیشتر و در بعد پایین تر است (فرهنگ جملات)، و در دوره رسیدن شیری به کمترین مقدار خود کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]ویژگی زیستی متمایز این است که نسبت مساحت برگ (LAR)بالاتر است، در مرحله قبلی بالاتر و در بعد (فرهنگ لغت)کم تر است، و در طول مدت کهکشان راه شیری از کم ترین مقدار خود کاسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Only the pole vaulter Sergei Bubka and the discus thrower Lars Riedel have won more individual medals.
[ترجمه گوگل]تنها سرگئی بوبکا، پرتاب کننده پرتاب با چوب و لارس ریدل، پرتاب کننده دیسک، مدال های انفرادی بیشتری کسب کرده اند
[ترجمه ترگمان]تنها the vaulter (سرگئی Bubka)و the Riedel در رشته پرتاب دیسک، مدال های انفرادی بیشتری کسب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نام یکی از ارواح حافظ خانه (اسم)
lar

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Location-Aided Routing
موضوع: تخصصی
LAR یک پروتکل مسیریابی براساس موقعیت جغرافیایی است و بطور خلاصه عملکرد آن بدین صورت است که اگر S بخواهد بسته ای را به D بفرستد باید موقعیت جغرافیایی D را با استفاده از GPS بدست بیاورد.

پیشنهاد کاربران

بپرس