lapse of memory

انگلیسی به انگلیسی

• loss of memory

پیشنهاد کاربران

یه لحظه حواسم پرت شد
در فارسی معمولاً می گیم "یه لحظه حافظه م کار نکرد". هر جیزی رو نباید و نمیشه واژه به واژه ترجمه کرد و براش معادل ساخت. و چون در تعریفش اومده a temporary failure، می تونیم اون "یه لحظه" رو در معادلش بیاریم که نشون بدیم موقتی و لحظه ای بوده.
...
[مشاهده متن کامل]

After taking the drug, several patients suffered memory lapses
چند نفر از بیماران پس از مصرف دارو، تا چند لحظه حافظه شان کار نمی کرد/به طور موقت حافظه شان از دست دادند/مدت کوتاهی چیزی یادشان نمی آمد.

وقفه در یادآوری

بپرس