She lapsed into a coma that lasted for ten daysبه ورطه. . . افتادن، به پرتگاه. . . لغزیدنگرفتار . . . شدنفرو رفتنناشی ازبرگشتن به یه حالت بدتر - پس روی کردن به+ عکس و لینک