lapse into

انگلیسی به انگلیسی

• slip back into, sink down into

پیشنهاد کاربران

She lapsed into a coma that lasted for ten days
به ورطه. . . افتادن، به پرتگاه. . . لغزیدن
گرفتار . . . شدن
فرو رفتن
ناشی از
برگشتن به یه حالت بدتر - پس روی کردن به

بپرس