lanyard

/ˈlænjərd//ˈlænjəd/

معنی: طناب پرچم، تسمه یا طناب، واکسیل نظامیان، طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی، طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
معانی دیگر: (کشتی) طناب کوتاه، ریسمان، طنابچه، نخ دور گردن ملوانان (که از آن سوت و کلید و چاقو و غیره می آویزند)، گردن آویز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short rope or wire used to fasten or tauten gear or rigging on a ship.

(2) تعریف: a cord or rope used to suspend small objects, such as a whistle, knife, or key from the neck, shoulder, or belt.

(3) تعریف: a cord attached to a hook and used to fire cannon.

(4) تعریف: a cord worn around the shoulder as an insignia, as by certain military units.

جمله های نمونه

1. How many of them could tie a lanyard knot, or take a wheel or a lookout?
[ترجمه گوگل]چند نفر از آنها می توانستند یک بند بند ببندند، یا چرخ یا مراقب باشند؟
[ترجمه ترگمان]چند تا از آن ها می توانند یک جفت بند و یا یک چرخ و یک چشم به هم بزنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Comes with a convenient lens cap lanyard to prevent you from losing the lens cap.
[ترجمه گوگل]همراه با بند مناسب درپوش لنز برای جلوگیری از گم شدن درپوش لنز
[ترجمه ترگمان]با برداشتن یک لنز مناسب برای جلوگیری از از دست دادن سرپوش لنز می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Otherwise we arethe giftware products as lanyard ( find picture ), Metal hook and compass as well.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، ما محصولات هدایایی را به عنوان بند (تصویر پیدا کنید)، قلاب فلزی و قطب نما نیز داریم
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت ما محصولات giftware را با بند چرمی (تصویر پیدا می کنیم)، هوک و قطب نما نیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A whistle is best carried on a lanyard attached to your life vest.
[ترجمه گوگل]سوت را بهتر است روی بند وصل شده به جلیقه نجات حمل کنید
[ترجمه ترگمان]یک سوت به بهترین شکل ممکن با جلیقه نجات شما حمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His gauntlets contain a flamethrower, and a whipcord lanyard launcher.
[ترجمه گوگل]دستکش های او حاوی یک شعله افکن و یک پرتاب بند شلاقی است
[ترجمه ترگمان]gauntlets حاوی یک تفنگ آتشین بود و یک راکت whipcord
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Free shipping on a second lanyard if purchased together.
[ترجمه گوگل]ارسال رایگان با بند دوم در صورت خرید با هم
[ترجمه ترگمان]آزادی آزاد در یک بند دوم اگر با هم خریداری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The handle is crosshatched for secure gripping, with a hole for a lanyard or hang-up hook.
[ترجمه گوگل]دسته برای گرفتن ایمن، دارای سوراخی برای بند یا قلاب آویزان است
[ترجمه ترگمان]دسته برای گرفتن طناب برای محکم شدن، با سوراخی برای یک بند یا قطع بند انگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There's also a tweezer and toothpick and a hole for lanyard attachment.
[ترجمه گوگل]همچنین یک موچین و خلال دندان و یک سوراخ برای اتصال بند وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک قلم tweezer و خلال دندانی وجود دارد که با نوار چسب بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Engineering plastics based on semi-crystalline polyamides were specified for the case and internal drum, encasing a cassette spring recoil system capable of deploying a 50-250m Kevlar lanyard.
[ترجمه گوگل]پلاستیک های مهندسی مبتنی بر پلی آمیدهای نیمه کریستالی برای کیس و درام داخلی مشخص شد، که یک سیستم عقب نشینی فنری کاست را در بر می گیرد که قادر به استقرار یک بند کولار 50-250 متری است
[ترجمه ترگمان]مواد پلاستیکی مهندسی بر پایه polyamides نیمه بلورین برای این مورد و درام داخلی برای ایجاد یک سیستم عقب نشینی بهاری که قادر به استقرار ۵۰ - ۲۵۰ متر مکعب است، مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طناب پرچم (اسم)
halliard, halyard, lanyard

تسمه یا طناب (اسم)
lanyard

واکسیل نظامیان (اسم)
lanyard

طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی (اسم)
lanyard

طناب کوتاه برای کشیدن چیزی (اسم)
lanyard

انگلیسی به انگلیسی

• short cord used to fasten something or secure rigging (nautical); short string with which things are tied or suspended; string with a small hook at one end which is used to fire certain types of cannons
a lanyard is a piece of thick string, usually with a whistle or knife attached to it and worn around someone's neck as part of a uniform.

پیشنهاد کاربران

بند گردن آویز
lanyard ( علوم نظامی )
واژه مصوب: شان‏آویز
تعریف: قیطانی بافته‏شده در رنگ های مختلف که به هریک از دو سر رشته‏های آن قطعه‏ای سربی دوخته شده است و روی شانۀ چپ یا راست لباس نظامی بسته می‏شود|||* این معادل مخفف واژۀ شانه‏آویز است.

بپرس