languorously


از روى سستى

جمله های نمونه

1. Jezrael's body arched languorously; her dream-self believed she was nestling closer to the Magyar.
[ترجمه گوگل]بدن یزرائیل به شدت قوس داشت خود رویایی او باور داشت که به مجاری نزدیکتر شده است
[ترجمه ترگمان]بدن Jezrael خمیده شده بود؛ رویای او - خودش باور داشت که او به the نزدیک تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I remember that I saw that he looked languorously at Salome.
[ترجمه گوگل]یادم می آید که دیدم با بی حالی به سالومه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که او را دیدم که به سالومه نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was sprawling languorously on the sofa.
[ترجمه گوگل]او با بی حالی روی مبل پراکنده بود
[ترجمه ترگمان]روی نیمکت ولو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She felt as if she were lying naked on a hot rock, stretching languorously towards the sun.
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که برهنه روی سنگی داغ دراز کشیده است و به شدت به سمت خورشید کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که لخت و برهنه روی سنگ مذاب دراز کشیده و به سوی خورشید کشیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A woman, reclining on a green chaise longue, wears a rose peignoir, its ostrich collar languorously open.
[ترجمه گوگل]زنی که روی شزلون سبز رنگی تکیه داده است، پینوآر رز به تن دارد و یقه شترمرغش به شدت باز است
[ترجمه ترگمان]یک زن در حالی که روی نیمکت یک نیمکت سبز لم داده بود، یک رب peignoir گل سرخ بر تن داشت و یقه ostrich را باز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One by one, six of the seven leading ladies in Guido's life appearthrough a doorway high up in the rafters and slink down the stairs, positioning themselves languorously around the set.
[ترجمه گوگل]یکی یکی، شش نفر از هفت بانوی پیشرو در زندگی گیدو از دریچه‌ای در بالای تیرک‌ها ظاهر می‌شوند و از پله‌ها پایین می‌آیند و خود را بی‌حال در اطراف مجموعه قرار می‌دهند
[ترجمه ترگمان]یکی یکی شش نفر از هفت نفر از هفت نفر که در Guido بودند با تیر و تیر از پله ها بالا رفتند و از پله ها به طبقه پایین رفتند و خود را در ردیف قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Once when the wind was soft and scented I heard the south calling, and sailed endlessly and languorously under strange stars.
[ترجمه گوگل]یک بار وقتی باد ملایم و معطر بود، صدای جنوب را شنیدم و بی‌پایان و بی‌حال زیر ستارگان عجیب کشتی‌رانی کردم
[ترجمه ترگمان]یک بار که باد ملایم و معطر بود، صدای جنوب را شنیدم و پیوسته در زیر ستارگان عجیب حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The oppressive heat of the Deccan plateau has moved over the Indian Ocean, leaving a subcontinent with a pleasantly cool north and a languorously warm south.
[ترجمه گوگل]گرمای طاقت‌فرسا فلات دکن بر روی اقیانوس هند حرکت کرده است و شبه‌قاره‌ای را با شمال خنک و جنوب گرم به جا گذاشته است
[ترجمه ترگمان]گرمای خفه کننده دکان دکان از اقیانوس هند عبور کرده و یک شبه قاره را با شمال و شمال شرق گرم و گرم ترک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• weakly, limply; slowly; in an apathetic manner, listlessly, without interest

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : languidness / languor
✅️ صفت ( adjective ) : languid / languorous
✅️ قید ( adverb ) : languidly / languorously

بپرس