🔹 معادل فارسی: زبان پاک گرا / زبان گرای محافظه کار / طرفدار زبان ناب
در زبان محاوره ای: وسواسی زبانی، ضد واژه های بیگانه
🔹 مترادف ها: linguistic purist / grammaticaster / language conservative / verbal hygienist
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مثال ها:
He’s a language purist—he refuses to use borrowed words.
اون یه زبان پاک گراست—از واژه های قرضی استفاده نمی کنه.
The Acad�mie Fran�aise is known for its purist approach to French.
آکادمی فرانسه به خاطر رویکرد زبان گرایانه ش معروفه.
Some purists criticize modern slang as a threat to linguistic integrity.
برخی زبان گرایان، اصطلاحات عامیانه ی مدرن رو تهدیدی برای اصالت زبانی می دونن.
در زبان محاوره ای: وسواسی زبانی، ضد واژه های بیگانه
🔹 مترادف ها: linguistic purist / grammaticaster / language conservative / verbal hygienist
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مثال ها:
اون یه زبان پاک گراست—از واژه های قرضی استفاده نمی کنه.
آکادمی فرانسه به خاطر رویکرد زبان گرایانه ش معروفه.
برخی زبان گرایان، اصطلاحات عامیانه ی مدرن رو تهدیدی برای اصالت زبانی می دونن.
کسی که معتقده زبان باید به شکل خالص و بدون تاثیرات خارجی یا تغییرات مدرن استفاده بشه