landowner

/ˈlænˌdoʊnər//ˈlændəʊnə/

معنی: ملاک، مالک، صاحب ملک
معانی دیگر: زمین دار، مالک زمین، صاحب زمین، ارباب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: landowning (adj.), landownership (n.), landowning (n.)
• : تعریف: one who possesses or owns land.
مشابه: tenant

جمله های نمونه

1. As a landowner, he was actively interested in agricultural improvements.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مالک زمین، او فعالانه به بهبود کشاورزی علاقه مند بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مالک، او به طور فعال به پیشرفت کشاورزی علاقه مند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Peasants used to be subject to the local landowner.
[ترجمه گوگل]دهقانان در گذشته تابع مالکان محلی بودند
[ترجمه ترگمان]دهقانان برای این کار به عنوان مالک محل مورد استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I reported my find to the landowner.
[ترجمه گوگل]من یافته ام را به صاحب زمین گزارش کردم
[ترجمه ترگمان]find را به مالک گزارش دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The landowner insisted on a high standard of landscaping.
[ترجمه گوگل]مالک زمین بر استاندارد بالای محوطه سازی اصرار داشت
[ترجمه ترگمان]مالک روی یک پایه بلند از landscaping، اصرار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This follows private negotiations between the landowner, and the leisure centre.
[ترجمه گوگل]این به دنبال مذاکرات خصوصی بین مالک زمین و مرکز تفریحی است
[ترجمه ترگمان]این امر مذاکرات خصوصی بین مالک و مرکز تفریحی را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Deng was the son of a prosperous landowner.
[ترجمه گوگل]دنگ پسر یک زمیندار مرفه بود
[ترجمه ترگمان]دنگ پسر یک مالک ثروتمند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sir John Winter, another forest landowner and ironmaster, was fined £20,000 for taking wood without warrant.
[ترجمه گوگل]سر جان وینتر، یکی دیگر از مالکان جنگل و استاد آهن، به دلیل برداشتن چوب بدون حکم به مبلغ 20000 پوند جریمه شد
[ترجمه ترگمان]سر جان وینتر، مالک جنگلی دیگر و ironmaster، ۲۰۰۰۰ پوند برای گرفتن چوب بدون مجوز جریمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A landowner could have his monument protected if he wished but he might prefer to maltreat it or destroy it completely.
[ترجمه گوگل]اگر یک مالک زمین بخواهد می تواند از بنای تاریخی خود محافظت کند، اما ممکن است ترجیح دهد با آن بدرفتاری کند یا آن را به طور کامل تخریب کند
[ترجمه ترگمان]یک مالک می تواند بنای یادبود او را در بر داشته باشد، اگر بخواهد، اما ترجیح می دهد که آن را از بین ببرد یا آن را نابود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had a slight grievance against the landowner, we understand, but hardly enough to account for this butchery.
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که او گلایه مختصری از صاحب زمین داشت، اما به سختی می‌توان این قصابی را توضیح داد
[ترجمه ترگمان]به نظر ما، او یک شکایت مختصری نسبت به این مالک داشت، اما به اندازه کافی برای سلاخی کردن این سلاخی کافی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He spoke as though he were a rich landowner instead of just the foreman of a modest building firm.
[ترجمه گوگل]او طوری صحبت می کرد که انگار یک زمین دار ثروتمند بود به جای اینکه سرکار یک شرکت ساختمانی ساده باشد
[ترجمه ترگمان]طوری حرف می زد که انگار مالک ثروتمندی به جای سرکارگر ساختمانی محقر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The concern of the wealthy landowner was to continue as long as possible the wealth and social status of the family.
[ترجمه گوگل]دغدغه صاحب زمین ثروتمند این بود که تا حد امکان به ثروت و موقعیت اجتماعی خانواده ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]نگرانی مالک ثروتمند تا آنجا که ممکن بود به ثروت و مقام اجتماعی خانواده ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One day this son of a landowner was about to take his boat out for a leisurely day of fishing.
[ترجمه گوگل]یک روز این پسر صاحب زمین قصد داشت قایق خود را برای یک روز آرام ماهیگیری بیرون بیاورد
[ترجمه ترگمان]یک روز پسر یک مالک داشت قایق خود را برای یک روز پر فراغت از ماهیگیری بیرون می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Traditionally the landowner need not cultivate the land intensively to provide sufficient to maintain prestige and a very good life-style.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، مالک زمین نیازی به کشت و زرع زمین برای تأمین اعتبار کافی برای حفظ اعتبار و سبک زندگی بسیار خوب ندارد
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، مالک برای تامین اعتبار و حفظ اعتبار و سبک زندگی بسیار خوب، نیازی به کشت انبوه زمین ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sir John was a local landowner who had no love for Darrel at all.
[ترجمه گوگل]سر جان یک زمیندار محلی بود که اصلاً عشقی به دارل نداشت
[ترجمه ترگمان]سر جان یک مالک محلی بود که هیچ علاقه ای به درل نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's the local landowner - those fields at the back of these outbuildings are part of his estate.
[ترجمه گوگل]او مالک زمین محلی است - آن مزارع در پشت این ساختمان های بیرونی بخشی از دارایی او هستند
[ترجمه ترگمان]او مالک محلی است - آن مزارع پشت این ساختمان ها بخشی از ملکش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. This was a clear-cut case of the original land owner being in the right.
[ترجمه گوگل]این یک مورد واضح از حق بودن مالک اصلی زمین بود
[ترجمه ترگمان]این یک مورد واضح از صاحب زمین اصلی بود که در سمت راست قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The hunt was held on land owned by the Duke of Marlborough.
[ترجمه گوگل]این شکار در زمینی که متعلق به دوک مارلبورو بود انجام شد
[ترجمه ترگمان]این شکار در زمینی متعلق به دوک of برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. So we decided to occupy some unused land owned by Don Juan Lopez, the big landowner of our region.
[ترجمه گوگل]بنابراین تصمیم گرفتیم برخی از زمین های بلااستفاده متعلق به دون خوان لوپز، مالک بزرگ منطقه خود را اشغال کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین تصمیم گرفتیم تا یک سرزمین متروکه متعلق به دون خوان لوپز، مالک بزرگ منطقه خود را تصرف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The move comes at the request of 16 land owners / speculators.
[ترجمه گوگل]این حرکت به درخواست 16 مالک / دلالان زمین انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این اقدام به درخواست ۱۶ مالک زمین و speculators صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Kenski points to Prop 10 a referendum which exempted vacant land owned by cemeteries from taxation.
[ترجمه گوگل]کنسکی به Prop 10 یک همه پرسی اشاره می کند که زمین های خالی متعلق به گورستان ها را از مالیات معاف می کرد
[ترجمه ترگمان]Kenski به Prop ۱۰ امتیاز داد که زمین خالی متعلق به قبرستان ها را از مالیات معاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. One of the properties comprised five thousand dunums of land owned by the Latin Patriarchate of Jerusalem near Nablus.
[ترجمه گوگل]یکی از این املاک شامل پنج هزار دونوم زمین بود که متعلق به پاتریارک لاتین اورشلیم در نزدیکی نابلس بود
[ترجمه ترگمان]یکی از این ویژگی ها شامل پنج هزار هکتار زمین متعلق به کلیسای اعظم لاتین اورشلیم در نزدیکی نابلس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The land owner improved his house by renovating the basement.
[ترجمه گوگل]صاحب زمین با بازسازی زیرزمین خانه خود را بهسازی کرد
[ترجمه ترگمان]صاحب زمین خانه خود را با نوسازی زیرزمین بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The land owner is said to give hard measure to his step - daughter.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که صاحب زمین به گام دخترش پیمانه سختی می دهد
[ترجمه ترگمان]گفته می شود صاحب زمین یک اقدام سخت برای دخترش انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Satan is the enemy of the land owner.
[ترجمه گوگل]شیطان دشمن صاحب زمین است
[ترجمه ترگمان]شیطان دشمن مالک زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Article A land owner or user shall be obliged toco -operate with the Municipal or District State Land Bureau to helpfacilitate satisfactory registration of land.
[ترجمه گوگل]ماده یک مالک یا استفاده کننده زمین موظف است برای تسهیل ثبت رضایت بخش زمین با اداره زمین دولتی شهرداری یا ناحیه همکاری کند
[ترجمه ترگمان]ماده یک مالک زمین یا کاربر باید مجبور به هم کاری با اداره زمین دولتی یا ناحیه ای برای ثبت رضایت بخشی از زمین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. If after 5 years the land owner has not subdivided, used or build on a parcel of land, the municipality can expropriate the land.
[ترجمه گوگل]در صورتی که پس از 5 سال مالک زمین اقدام به تقسیم، استفاده و یا ساخت و ساز در قطعه زمین نکرده باشد، شهرداری می تواند زمین را خلع ید کند
[ترجمه ترگمان]اگر پس از ۵ سال صاحب زمین کشاورزی را تقسیم و یا بر روی یک بسته زمینی بنا کند، شهرداری می تواند زمین را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The tenant and the land owner both agreed to renew their lease.
[ترجمه گوگل]مستاجر و مالک زمین هر دو برای تمدید اجاره نامه خود موافقت کردند
[ترجمه ترگمان]مستاجر و مالک زمین هر دو توافق کردند که lease را تجدید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. It is expected to fetch about £100 million for a consortium of land owners.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که برای کنسرسیومی از مالکان زمین حدود 100 میلیون پوند دریافت کند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود این شرکت ۱۰۰ میلیون پوند برای کنسرسیوم مالکان زمین به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Peasants in remote areas of the country were being shamelessly exploited by wealthy land owners.
[ترجمه گوگل]دهقانان در نواحی دورافتاده کشور بی شرمانه توسط صاحبان زمین های ثروتمند استثمار می شدند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در مناطق دور افتاده کشور با بی شرمی از سوی صاحبان املاک ثروتمند مورد سو استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ملاک (اسم)
support, ground, reason, criterion, proof, exemplar, pattern, sample, landowner, landlord, landholder

مالک (اسم)
have, lord, landowner, landlord, possessor, owner, proprietor, landed proprietor, proprietress

صاحب ملک (اسم)
landowner, landholder

انگلیسی به انگلیسی

• one who owns land, landholder, property owner
a landowner is a person who owns land, especially a large amount of land.
one who owns an area of land

پیشنهاد کاربران

صاحب ملک
زمین دار
کسی که زمین را تصاحب کند یا مالک آن باشد.

بپرس