landing gear

/ˈlændɪŋˈɡɪr//ˈlændɪŋɡɪə/

(هواپیما و فضاناو و غیره) ابزار فرود (در آب یا بر خشکی)، فرودابزار، اراده، چر  هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انرا تحمل میکند، عراده هواپیما، وسایل فرود امدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the wheels or pontoons of an aircraft designed to enable it to move on land or water when not airborne.

جمله های نمونه

1. The plane landed after the landing gear had deployed.
[ترجمه گوگل]هواپیما پس از استقرار ارابه فرود به زمین نشست
[ترجمه ترگمان]هواپیما پس از استقرار تجهیزات فرود فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The aircraft's landing gear grazed the treetops as it landed.
[ترجمه گوگل]ارابه فرود هواپیما هنگام فرود، درختان را می چراند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فرود آمد، لوازم فرود هواپیما نوک درختان را زخمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The landing gear is also a touch fighter-style - tall, thin and hard.
[ترجمه گوگل]ارابه فرود نیز به سبک جنگنده لمسی است - بلند، نازک و سخت
[ترجمه ترگمان]لوازم فرود نیز یک سبک جنگنده لمسی است - بلند قامت، لاغر و سخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Was the landing gear up or down, or was one leg out of phase with the other?
[ترجمه گوگل]ارابه فرود بالا بود یا پایین یا یک پا با پای دیگر خارج از فاز بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا فرود آمدن دنده به پایین یا پایین رفتن یک پا از فاز با دیگری بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The plane's landing gear had been sabotaged.
[ترجمه گوگل]ارابه فرود هواپیما خراب شده بود
[ترجمه ترگمان]وسایل فرود هواپیما از روی عمد خراب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The left landing gear went into an unplowed area of the taxiway.
[ترجمه گوگل]ارابه فرود سمت چپ به یک منطقه شخم نخورده از تاکسی وی رفت
[ترجمه ترگمان]لوازم فرود چپ در ناحیه unplowed از تاکسی وی وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That report was filed after the landing gear failed a latch check and unsafe lights were on when the gear was retracted.
[ترجمه گوگل]این گزارش پس از عدم موفقیت ارابه فرود در بازرسی چفت و روشن شدن چراغ های ناایمن هنگام جمع شدن دنده ثبت شد
[ترجمه ترگمان]این گزارش پس از اینکه لوازم فرود بر روی یک لچ برده نشد و چراغ ها خاموش شدند، تنظیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the point landing gear to the cockpit for the whole open.
[ترجمه گوگل]بعد از نقطه ارابه فرود به کابین خلبان برای کل باز است
[ترجمه ترگمان]بعد از لحظه ای که به کابین خلبان رفت تا برای همه باز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We're unable to crank landing gear down.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم ارابه فرود را پایین بیاوریم
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم وسایل فرود رو بیاریم پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After the three-point landing gear to the cockpit for the whole open.
[ترجمه گوگل]پس از ارابه فرود سه نقطه به کابین خلبان برای کل باز است
[ترجمه ترگمان]بعد از سه ضربه فرود در کابین خلبان برای کل فضای باز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I accomplish this with a telescopic landing gear.
[ترجمه گوگل]من این کار را با یک ارابه فرود تلسکوپی انجام می دهم
[ترجمه ترگمان]من این کار را با یک ابزار فرود تلسکوپی به انجام رساندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What makes this form of landing gear most attractive is its simplicity.
[ترجمه گوگل]چیزی که این شکل از ارابه فرود را بسیار جذاب می کند، سادگی آن است
[ترجمه ترگمان]چیزی که این شکل از لوازم فرود را جذاب تر می سازد سادگی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A landing gear drop test method is presented in this paper, in which the lift is simulated by an air actuator and accumulator system with constant pressure.
[ترجمه گوگل]یک روش تست افت ارابه فرود در این مقاله ارائه شده است که در آن بالابر توسط یک محرک هوا و سیستم انباشته با فشار ثابت شبیه سازی شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش تست کاهش دنده در این مقاله ارائه شده است که در آن آسانسور با یک محرک هوا و سیستم با بار استاتیک با فشار ثابت شبیه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. P Evidence of leak on right landing gear.
[ترجمه گوگل]P شواهد نشت در ارابه فرود سمت راست
[ترجمه ترگمان]P - شواهد نشت در لوازم فرود صحیح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] ارابه ی فرود

انگلیسی به انگلیسی

• apparatus used by a vehicle for landing and traveling on land or water (i.e. the wheels on an airplane)

پیشنهاد کاربران

landing gear ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: ارابۀ فرود
تعریف: پایه یا چرخی که هواگَرد با آن بر زمین می‏نشیند|||متـ . فرودافزار
The part of aircraft that support It whan It is landing
ارابه فرود
وسایل و ابزاری که برای فرود هواپیما استفاده میشود و مهم ترین آن چرخ هواپیما میباشد

بپرس