land on one's feet

/lænd ɑn wʌnz fit//lænd ɒn wʌnz fiːt/

انگلیسی به انگلیسی

• not be injured, land safely

پیشنهاد کاربران

back/land on foot
سرپا شدن
those antibiotics got me back on my foot
انتی بیوتیک ها منو سرپا کرد
I always land on my feet
همیشه رو پاهای خودم وایسادم
معنی مستقل بودن میده
به حالت اول برگشتن، جان سالم بدر بردن، دوباره روی پای خود ایستادن، دوباره از زمین بلند شدن
this Idiom is based on the notion that cat always land on their feet when they fall
شانس آوردن
🔸 معادل فارسی:
( ۱ ) سالم و موفق بیرون آمدن از بحران
( ۲ ) با مهارت از موقعیت سخت عبور کردن
( ۳ ) دوباره سر پا شدن
در زبان محاوره ای:
قسر در رفت، خودش رو جمع وجور کرد، از پسش بر اومد
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. 🧠 ( استعاری – انعطاف پذیری ) :
عبور موفق از یک موقعیت دشوار، معمولاً با مهارت، شانس، یا انعطاف پذیری
مثال:
He lost his job but quickly **landed on his feet** with a better one.
کارشو از دست داد ولی سریع با یه شغل بهتر خودش رو جمع وجور کرد.
2. 💪 ( انگیزشی – بازگشت ) :
برای توصیف توانایی فرد در بازسازی خودش بعد از شکست، بحران، یا تغییر ناگهانی
مثال:
No matter what happens, she always **lands on her feet**.
فرقی نمی کنه چی بشه، همیشه خودش رو جمع می کنه و ادامه می ده.
3. 🎭 ( دراماتیک – داستانی ) :
در روایت ها یا فیلم ها، برای نشون دادن قهرمانی که از سقوط یا خطر، سالم و موفق بیرون میاد
مثال:
He fell hard, but somehow **landed on his feet**.
سخت زمین خورد، ولی یه جوری قسر در رفت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
bounce back – recover – come out okay – survive – pull through – get back up

توضیح درباره اصطلاح land on one's feet
اصطلاح روی پای خود به زمین نشستن مربوط به فردی می شود که با چترنجات دارد پایین می آید و اگر بتواند روی دوپای خود روی زمین قرار بگیرند گفته می شود که با موفقیت توانسته کارش را انجام دهد.
منبع: سایت بیاموز
خیلی خوش شانس یا موفق بودن در یک شرایط سخت
روی پای خود ایستادن
از پس مشکلات برآمدن
خوش شانسی زیاد