دیکشنری
مترجم
بپرس
lancinating
تیر کشنده، سوراخ کننده
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. a lancinating pain
دردی که تیر می کشد.
پیشنهاد کاربران
مشابه چاقوخوردگی
سوراخ کنندگی
نافذ
برای کیفیت درد به کار می رود.
lancinating in nature
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها