معنی: نیزه، سخمه، نیشتر زدن، نیزه زدنمعانی دیگر: پراندن، افکندن، زوبین، سواره نظام (به ویژه مجهز به نیزه)، هر آلت نیزه مانند: نیزه ی ماهیگیری، نیشتر (lancet هم می گویند)، نیزه پراندن به، ضربت نیزه
• (1)تعریف: a spearlike weapon with a long shaft and pointed metal head, used by mounted troops. • مشابه: halberd, javelin, pike, shaft, spear
• (2)تعریف: a similar weapon, as for spearing fish. • مترادف: spear • مشابه: harpoon, javelin, pike, shaft
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: lances, lancing, lanced
• : تعریف: to cut into or cut open with a lancet or similar instrument. • مترادف: slice • مشابه: cut, incise, open, perforate, pierce, puncture, slit
- The doctor lanced the boil on my neck.
[ترجمه Maryam] دکتر جوش روی گردنم را نیشتر زد
|
[ترجمه گوگل] دکتر جای جوش را روی گردنم انداخت [ترجمه ترگمان] دکتر روی گردنم جوش زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an unbated lance
نیزه ی تیز
2. I hurled a lance at him.
[ترجمه گوگل]من نیزه ای به سمتش پرتاب کردم [ترجمه ترگمان]نیزه را به طرف او پرتاب کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lance Corporal Williams officiously ordered them out.
[ترجمه گوگل]سرجوخه ویلیامز رسماً دستور خروج آنها را داد [ترجمه ترگمان]سرجوخه سرجوخه، سرجوخه Williams، دستور داد آن ها خارج شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I work free - lance and am paid by the hour.
[ترجمه mazdak.zafari@gmail.com] من آزاد"غیر رسمی"کار می کنم و حقوقم ساعتی پرداخت می شود
|
[ترجمه گوگل]من آزاد کار می کنم و ساعتی حقوق می گیرم [ترجمه ترگمان]من آزاد هستم و ساعتی حقوق می گیرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Prang your opponent with your lance to turn him into an egg.
[ترجمه گوگل]حریف خود را با نیزه خود کوبید تا او را به یک تخم مرغ تبدیل کنید [ترجمه ترگمان]رقیب تو با نیزه تو تا اونو تبدیل به یک تخم کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The highwayman had assumed it was a lance, but now a curved blade sprang out and glittered blue along its edges.
[ترجمه گوگل]بزرگراه تصور کرده بود که این یک نیزه است، اما اکنون یک تیغه خمیده بیرون آمد و در امتداد لبه های آن آبی می درخشید [ترجمه ترگمان]The فرض کرده بود که این نیزه یک نیزه است، اما اکنون تیغه کج منقار از آن بیرون جست و در حاشیه آن می درخشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Then he thrust his lance into the vulnerable spot and killed the warrior.
[ترجمه گوگل]سپس نیزه خود را به نقطه آسیب پذیر فرو برد و جنگجو را کشت [ترجمه ترگمان]سپس نیزه خود را در نقطه مقابل فرو برد و جنگ را به کشتن داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Lance wondered why no articles were done about how she spent her Christmas.
[ترجمه گوگل]لنس تعجب کرد که چرا هیچ مقاله ای در مورد نحوه گذراندن کریسمس خود نوشته نشده است [ترجمه ترگمان]لنس در عجب بود که چرا هیچ مقاله ای درباره اینکه چطور کریسمس او را صرف کرده بود انجام نداده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Lance Rees was set on as he passed the sorting office in Withernsea, Humberside, on his way to school.
[ترجمه گوگل]لنس ریس هنگام عبور از دفتر مرتبسازی در ویترنسی، هامبرساید، در مسیر مدرسه قرار گرفت [ترجمه ترگمان]هنگامی که از کنار دفتر گروه بندی در Withernsea، Humberside و در راه مدرسه به سوی مدرسه می رفت، آماده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is owned by property developer Robert Lance Hughes who plans to re-erect it on an as yet unconfirmed site.
[ترجمه گوگل]متعلق به توسعه دهنده املاک رابرت لنس هیوز است که قصد دارد دوباره آن را در سایتی که هنوز تایید نشده است ایجاد کند [ترجمه ترگمان]این شرکت متعلق به رابرت لنس Hughes است که قصد دارد آن را بر روی سایتی که هنوز تایید نشده است، راه اندازی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Former world cycling champion Lance Armstrong is returning to the sport after a year-long battle with testicular cancer next year.
[ترجمه گوگل]لنس آرمسترانگ قهرمان سابق دوچرخه سواری جهان پس از یک سال مبارزه با سرطان بیضه در سال آینده به ورزش باز می گردد [ترجمه ترگمان]لنس آرمسترانگ قهرمان سابق دوچرخه سواری جهان پس از یک مبارزه طولانی با سرطان پروستات در سال آینده به این ورزش باز می گردد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They are armed with a sword and lance.
[ترجمه گوگل]آنها به شمشیر و نیزه مسلح هستند [ترجمه ترگمان]آن ها مسلح به شمشیر و نیزه هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But as Lance Ealey, a consultant with McKinsey, points out, this is only the start.
[ترجمه گوگل]اما همانطور که لنس ایلی، مشاور مک کینزی، اشاره می کند، این تنها شروع است [ترجمه ترگمان]اما همانطور که سرجوخه Ealey، مشاور with می گوید، این تنها شروع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They told the hearing in Hull that Lance was pestering them.
[ترجمه گوگل]آنها در جلسه دادگاه هال گفتند که لنس آنها را آزار می دهد [ترجمه ترگمان]آن ها به صدای هال گفتند که Lance او را به ستوه آورده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• steel-tipped wooden spear carried by knights and cavalry soldiers; sharp pointed tool which resembles a lance (i.e. harpoon) cut with a lancet, cut open with a scalpel; pierce with a lance if you lance a boil on someone's body, you pierce it with a sharp instrument in order to let the pus drain out. a lance is a long spear used in former times, especially by soldiers on horseback.