lamplight

/ˈlæmplaɪt//ˈlæmplaɪt/

نور چراغ، روشنایی چراه

جمله های نمونه

1. The lamplight gave a cosy glow to the room.
[ترجمه گوگل]نور لامپ درخششی دنج به اتاق می داد
[ترجمه ترگمان]نور چراغ اتاق را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her eyes shone in the lamplight.
[ترجمه گوگل]چشمانش در نور لامپ می درخشید
[ترجمه ترگمان]در نور چراغ، چشمانش برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her face looked pale in the lamplight.
[ترجمه گوگل]صورتش زیر نور چراغ رنگ پریده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در نور چراغ چهره اش رنگ پریده به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lamplight struck a gleam from her bracelets.
[ترجمه گوگل]نور لامپ از دستبندهایش برق می زد
[ترجمه ترگمان]نور چراغ برقی از دستبندهای خود بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We took tea by lamplight in his sparsely furnished house.
[ترجمه گوگل]با چراغ چراغ در خانه کم مبلمان او چای خوردیم
[ترجمه ترگمان]ما چای را با نور چراغ در خانه کم و کم او صرف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her cheeks glowed red in the lamplight.
[ترجمه گوگل]گونه هایش زیر نور چراغ قرمز می درخشیدند
[ترجمه ترگمان]در نور چراغ گونه هایش سرخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Check the carpet's appearance in lamplight and daylight.
[ترجمه گوگل]ظاهر فرش را در نور لامپ و نور روز بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]در نور چراغ و روشنایی، ظاهر فرش را نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her face was pale and tragic in the lamplight; her bright eyes shone like amber held up to the light.
[ترجمه گوگل]صورتش در نور چراغ رنگ پریده و غم انگیز بود چشمان درخشان او مانند کهربا در برابر نور می درخشید
[ترجمه ترگمان]صورتش رنگ پریده و غم زده بود چشمان روشنش مثل امبر به نور دوخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The lamplight, reflected on the wet pavements, lay in shining golden pools.
[ترجمه گوگل]نور لامپ که بر روی سنگفرش های خیس منعکس می شد، در حوضچه های طلایی درخشان قرار داشت
[ترجمه ترگمان]نور چراغ روی سنگفرش خیس منعکس می شد و در برکه های طلایی درخشان قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The curtains were pulled and the lamplight gave a cosy glow to the room.
[ترجمه گوگل]پرده ها کشیده شدند و نور لامپ درخششی دنج به اتاق داد
[ترجمه ترگمان]پرده ها را کشیدند و نور چراغ اتاق را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was by the door, squinting at his lamplight, wearing a big striped shirt and maybe nothing else.
[ترجمه گوگل]او کنار در بود و به چراغ چراغ او خیره می شد، یک پیراهن راه راه بزرگ پوشیده بود و شاید هیچ چیز دیگری
[ترجمه ترگمان]او کنار در ایستاده بود و با دقت به چراغ his نگاه می کرد، پیراهن پشمی بزرگی پوشیده بود و شاید هم چیز دیگری نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His red hair was flame in the lamplight, but there was no colour in his face.
[ترجمه گوگل]موهای سرخش زیر نور لامپ شعله ور بود، اما هیچ رنگی در چهره اش نبود
[ترجمه ترگمان]در نور چراغ، موی قرمزش شعله می کشید، اما صورتش هیچ رنگی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was late evening, but there was lamplight on the deck.
[ترجمه گوگل]اواخر عصر بود، اما چراغ لامپ روی عرشه بود
[ترجمه ترگمان]دیروقت بود، اما چراغ روی عرشه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They were gleaming in the lamplight, like the cutlery at some demonic supper party.
[ترجمه گوگل]آنها در نور چراغ برق می درخشیدند، مثل کارد و چنگال در یک مهمانی شام شیطانی
[ترجمه ترگمان]آن ها در نور چراغ برق می زدند، مثل کارد و چنگال در یک مهمانی شام شیطانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• light from a lamp
lamplight is the light produced by a lamp.

پیشنهاد کاربران

بپرس