lampblack

/ˈlæmpblæk//ˈlæmpblæk/

معنی: دوده، دوده چراغ، سیاه یکدست
معانی دیگر: دوده ی چراغ (که در ساختن رنگ و مرکب و غیره کاربرد دارد)، دوده چراه، با دوده سیاه کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a fine gray or black carbon pigment made from incompletely burned substances and used in colorings, matches, lubricants, and other products.

جمله های نمونه

1. Often stir - fry cook what effect does lampblack have to the skin or body?
[ترجمه گوگل]غالباً آشپز سرخ کن چه تأثیری روی پوست یا بدن دارد؟
[ترجمه ترگمان]اغلب cook که در حال حرکت هستند چه تاثیری بر پوست و یا بدن دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lampblack drawer can keep you away from kitchen diseases.
[ترجمه گوگل]کشوی لامپ مشکی می تواند شما را از بیماری های آشپزخانه دور نگه دارد
[ترجمه ترگمان]The سیاه می تواند شما را از امراض آشپزخانه دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Maintain best except lampblack machine the method is ferial after using, dip in with dry cloth neuter cleaner wipes airframe crust, what purify adds in the surface is smeary.
[ترجمه گوگل]بهترین کار را به جز دستگاه لامپ مشکی نگه دارید، روش پس از استفاده، خنثی است، با پارچه خشک پاک کننده خنثی، پوسته بدنه هواپیما را پاک کنید، آنچه که پاک کننده به سطح اضافه می کند، لکه دار است
[ترجمه ترگمان]حفظ بهترین روش به جز ماشین lampblack بعد از استفاده، شیب در خشک کردن پوسته، پوسته بدنه هواپیما، آنچه که پالایش در سطح آب اضافه می کند، smeary است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, looking from present market feedback information, dull lampblack machine not too suitable national condition.
[ترجمه گوگل]با این حال، به دنبال اطلاعات بازخورد بازار در حال حاضر، دستگاه لامپ سیاه کسل کننده شرایط ملی خیلی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دنبال اطلاعات بازخورد بازار فعلی، ماشین lampblack کدر دارای شرایط ملی مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In lampblack many kitchens easy to present the chromatic aberration.
[ترجمه گوگل]در لامپ مشکی بسیاری از آشپزخانه ها به راحتی انحراف رنگی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر با دوده سیاه بسیار سهل است که این chromatic را حاضر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Early inks used lampBlack ( a form of carbon ) or coloured juices, extracts, or suspensions animalandsubstances.
[ترجمه گوگل]جوهرهای اولیه از لامپ سیاه (شکلی از کربن) یا آب میوه ها، عصاره ها یا سوسپانسیون های حیوانی و مواد رنگی استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]inks اولیه از lampblack (نوعی از کربن)و یا عصاره رنگی، عصاره، یا suspensions animalandsubstances استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Working area ground greasy dirt, oil tanker and lampblack machine clean.
[ترجمه گوگل]محل کار خاک چرب زمین، تانکر نفت و ماشین لامپ سیاه تمیز
[ترجمه ترگمان]محل کار محل کار خاک چرب، تانکر نفت و ماشین lampblack تمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This text introduces determining principle, sampling process, sample determination and calculation of the industry lampblack.
[ترجمه گوگل]این متن به معرفی اصل تعیین، فرآیند نمونه برداری، تعیین نمونه و محاسبه لامپ سیاه صنعت می پردازد
[ترجمه ترگمان]این متن، تعیین اصل، فرآیند نمونه برداری، تعیین نمونه و محاسبه of را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We answer when repast nurturance is delicate dietary habit, such ability are most the method that reduces lampblack forthrightly .
[ترجمه گوگل]ما پاسخ می‌دهیم زمانی که تغذیه مجدد یک عادت غذایی ظریف است، چنین توانایی بیشتر روشی است که سیاهی لامپ را به طور مستقیم کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]پاسخ ما به این است که غذای سالم عادت غذایی نرم دارد، این توانایی بیشتر روشی است که lampblack forthrightly را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. AIC's close processing environment and inner - set automatic lampblack - disposing system cause no discharge of lampblack outside.
[ترجمه گوگل]محیط پردازش نزدیک AIC و سیستم دفع خودکار لامپ سیاه - تنظیم داخلی باعث عدم تخلیه لامپ سیاه در خارج می شود
[ترجمه ترگمان]محیط پردازش نزدیک (AIC)و سیستم - اتوماتیک lampblack - دفع (disposing)باعث هیچ تخلیه of در خارج نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The physical and chemical behavior of the greasy dirt of household lampblack exhauster was investigated, and cleaning agents and cleaning technology for household lampblack exhauster were optimized.
[ترجمه گوگل]رفتار فیزیکی و شیمیایی خاک چرب اگزوز لامپ مشکی خانگی مورد بررسی قرار گرفت و عوامل تمیز کننده و فن آوری تمیز کردن اگزوز لامپ مشکی خانگی بهینه شد
[ترجمه ترگمان]رفتار فیزیکی و شیمیایی خاک چرب of household مورد بررسی قرار گرفت و agents و technology تمیز کننده برای lampblack household بهینه سازی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. New clothes is repaired, have a bed, chest, freezer, gas burner, lampblack machine.
[ترجمه گوگل]لباس نو تعمیر شده دارای تخت، صندوق، فریزر، گازسوز، دستگاه چراغ مشکی
[ترجمه ترگمان]لباس های جدید تعمیر می شوند، یک تخت خواب، سینه، فریزر، چراغ گاز، ماشین lampblack دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The western family steams again roasts, the cold, produces the lampblack few uses open style.
[ترجمه گوگل]خانواده غربی بخار دوباره کباب، سرد، تولید لامپ سیاه و سفید چند استفاده می کند سبک باز
[ترجمه ترگمان]بخاری خانوادگی غرب بار دیگر کباب، سرما، تولید می کند و تعداد کمی از آن ها از سبک باز استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As to respect of choice cooking range, must consider to avoid sootiness fire burn, of an efficient gas furnace and good and ventilated establishment taking lampblack chance is necessary.
[ترجمه گوگل]با توجه به محدوده پخت انتخابی، باید برای جلوگیری از سوختگی ناشی از آتش سوزی، یک کوره گازی کارآمد و تاسیسات خوب و تهویه شده با استفاده از شانس لامپ سیاه ضروری است
[ترجمه ترگمان]با توجه به انتخاب محدوده پخت، باید در نظر گرفته شود تا از سوزش آتش سوزی ناشی از آتش سوزی، از کوره گازی کارآمد و ایجاد تهویه خوب و تهویه مناسب جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوده (اسم)
smut, black, grime, soot, lampblack, colly

دوده چراغ (اسم)
lampblack

سیاه یکدست (اسم)
lampblack

انگلیسی به انگلیسی

• fine black soot created by the burning of certain materials and used mainly as a pigment
blacken, coat with lampblack

پیشنهاد کاربران

بپرس