lambda

/ˈlæmdə//ˈlæmdə/

معنی: یازدهمین حرف الفبای یونانی
معانی دیگر: لامدا (یازدهمین حرف الفبای یونانی برابر با لام فارسی و l انگلیسی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the name of the eleventh letter of the Greek alphabet.

جمله های نمونه

1. Lambda is a red K-type star over 5000 times as luminous as the Sun; binoculars show the colour well.
[ترجمه گوگل]لامبدا یک ستاره قرمز رنگ از نوع K است که بیش از 5000 برابر نور خورشید است دوربین دوچشمی رنگ را به خوبی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]لاندا یک ستاره K نوع قرمز بیش از ۵۰۰۰ برابر روشنایی خورشید است؛ دوربین های چشمی هم رنگ را به خوبی نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. M1forms a triangle with Lambda and Epsilon.
[ترجمه گوگل]M1 با لامبدا و اپسیلون مثلثی تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]یک مثلث با لاندا و اپسیلون دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The syntax here for lambda expressions, as well as the improvements to the Collections APIs, are provisional and are only meant to be suggestive of what code we might be able to write with Java SE
[ترجمه گوگل]نحو در اینجا برای عبارات لامبدا، و همچنین بهبودهایی که در APIهای مجموعه‌ها انجام شده، موقتی هستند و فقط به این منظور هستند که نشان دهند چه کدهایی را می‌توانیم با Java SE بنویسیم
[ترجمه ترگمان]نحو در اینجا برای بیان lambda، و همچنین بهبود API های مجموعه، موقتی هستند و تنها به این معنا هستند که نشان دهند کدام کد ممکن است بتوانیم با جاوا استاندارد بنویسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Here, the first lambda expression is the mapper (mapping each element to its size), and the second lambda expression is the reducer, which takes two sizes and adds them.
[ترجمه گوگل]در اینجا اولین عبارت لامبدا نگاشت (نگاشت هر عنصر به اندازه آن) و دومین عبارت لامبدا کاهنده است که دو اندازه می گیرد و آنها را اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]در اینجا، اولین بیان لامبدا، نگارنده (نقشه برداری از هر عنصر به اندازه آن)است، و دومین حالت ضریب نوسان، reducer است، که دو اندازه طول می کشد و آن ها را اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Known as lambda calculus, it was designed to investigate the function definition and application, as well as the concept of recursion.
[ترجمه گوگل]که به عنوان حساب لامبدا شناخته می شود، برای بررسی تعریف و کاربرد تابع و همچنین مفهوم بازگشت طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این مدل که به عنوان حساب lambda شناخته می شود، برای بررسی تعریف تابع و کاربرد، و همچنین مفهوم بازگشت طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. JavaFX was designed to be amenable to the "lambda" language feature planned for Java SE
[ترجمه گوگل]JavaFX طوری طراحی شده است که قابلیت زبان "لامبدا" برنامه ریزی شده برای Java SE را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]JavaFX به گونه ای طراحی شد که تابع ویژگی زبان \"لامبدا\" طراحی شده برای جاوا SE بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The first line defines a lambda expression and binds it to the symbol total.
[ترجمه گوگل]خط اول یک عبارت لامبدا را تعریف می کند و آن را به نماد کل متصل می کند
[ترجمه ترگمان]اولین خط یک بیان lambda را تعریف می کند و آن را به نماد کلی متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because the lambda expression has the right argument and return types, the compiler verifies that it can be converted into a Comparator and generates the appropriate code for doing so.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که عبارت lambda دارای آرگومان و انواع بازگشتی مناسب است، کامپایلر تأیید می کند که می تواند به یک مقایسه کننده تبدیل شود و کد مناسب را برای این کار تولید می کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بیان lambda دارای آرگومان درست و انواع برگشت است، کامپایلر تایید می کند که می تواند به یک comparator تبدیل شود و کد مناسب برای انجام این کار ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The work from lambda calculus was used to develop functional programming languages, such as Lisp and Scheme.
[ترجمه گوگل]کار محاسبه لامبدا برای توسعه زبان های برنامه نویسی کاربردی مانند Lisp و Scheme استفاده شد
[ترجمه ترگمان]کار از حساب lambda برای توسعه زبان های برنامه نویسی تابعی مانند لیسپ و Scheme استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Parameters: Retrieve the parameters of the lambda expression.
[ترجمه گوگل]پارامترها: پارامترهای عبارت lambda را بازیابی کنید
[ترجمه ترگمان]پارامترها: بازیابی پارامترهای بیان lambda
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Overview of Transcriptional Regulation . Lambda Phage.
[ترجمه گوگل]مروری بر مقررات رونویسی فاژ لامبدا
[ترجمه ترگمان]مروری بر مقررات Transcriptional پیش بینی لامبدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Finally, the last expression applies the lambda expression to the list containing (101 10.
[ترجمه گوگل]در نهایت، آخرین عبارت عبارت لامبدا را به لیست حاوی (101 10) اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، آخرین عبارت حالت ضریب لاندا را به این فهرست شامل (۱۰۱ - ۱۰)اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Therefore, the plasma cells produce either an excessive amount of kappa light chains or an excessive amount of lambda light chains.
[ترجمه گوگل]بنابراین، سلول های پلاسما یا مقدار زیادی زنجیره سبک کاپا یا مقدار زیادی زنجیره سبک لامبدا تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سلول های پلاسما یا مقدار بسیار زیادی از زنجیره های سبک کاپا یا مقدار بسیار زیادی از زنجیره های نور لامبدا تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These two lie close together, and make up an equilateral triangle with Zeta Puppis and Lambda Velorum.
[ترجمه گوگل]این دو به هم نزدیک هستند و یک مثلث متساوی الاضلاع را با زتا توله سگ و لامبدا ولووروم تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]این دو در کنار هم قرار می گیرند و یک مثلث متساوی الاضلاع با Puppis Zeta و پیش بینی لامبدا ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In this particular example, a method reference is a clearer expression of what we mean than a lambda expression, but the idea is the same.
[ترجمه گوگل]در این مثال خاص، یک مرجع روش بیان واضح تری از منظور ما نسبت به عبارت لامبدا است، اما ایده یکسان است
[ترجمه ترگمان]در این مثال خاص، یک مرجع روش، بیان روشن تر از چیزی است که ما از حالت ضریب لاندا به آن اشاره می کنیم، اما این ایده همان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یازدهمین حرف الفبای یونانی (اسم)
lambda

تخصصی

[برق و الکترونیک] لاندا حرف یونانی که طول موج بر حسب متر را مشخص می کند.
[ریاضیات] لاندا، حرف یازدهم الفبای یونانی

انگلیسی به انگلیسی

• letter of the greek alphabet; consonant "l" (phonetics)

پیشنهاد کاربران

لامبدا ( اسم ) : 1. حرف یازدهم الفبای یونانی ( λ ) 2. نقطه پشت جمجمه که در آن درز ساژیتال و درز لامبدوئیدال به هم می رسند.
تابع بی نام در زبان پایتون
یک موسسه که از بیمارانHIVو LGBT همایت میکنه!

بپرس