1. The professor lambasted me for my careless mistake.
[ترجمه گوگل]استاد مرا به خاطر اشتباه بی احتیاطی من سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]استاد به خاطر اشتباه بی دقتی من رو لو داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Democrats lambasted the President's budget plan for being 'inadequate'.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها طرح بودجه رئیس جمهور را به دلیل "ناکافی بودن" مورد انتقاد قرار دادند
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها طرح بودجه رئیس جمهور را برای ناکافی بودن تصویب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His first novel was well and truly lambasted by the critics.
[ترجمه گوگل]اولین رمان او بسیار خوب و واقعاً مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نخستین رمان او به خوبی مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He gave vent to his anger and lambasted the shipping manager for not having alerted him that Clarion Call was overdue.
[ترجمه گوگل]او عصبانیت خود را تخلیه کرد و مدیر حمل و نقل را به خاطر اینکه به او هشدار نداده است که کلاریون کال به تاخیر افتاده است سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]او خشم خود را ابراز کرد و از مدیر حمل و نقل درخواست کرد که به او هشدار نداده باشد که تماس Clarion دیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was then she realised that he was lambasting her with the tennis racquet.
[ترجمه گوگل]سپس متوجه شد که او با راکت تنیس به او ضربه می زند
[ترجمه ترگمان]بعد متوجه شد که با راکت تنیس بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pa. ), who then proceeded to lambaste Toyota for failing to act sooner to deal with safety problems and threw in a plug for the U. S. product-liability system.
[ترجمه گوگل]Pa )، که سپس اقدام به رد کردن تویوتا به دلیل کوتاهی زودتر برای رسیدگی به مشکلات ایمنی کرد و سیستم مسئولیت محصولات ایالات متحده را به جریان انداخت
[ترجمه ترگمان]پدر)که بعد از آن به lambaste تویوتا به دلیل عدم اقدام زودتر برای رسیدگی به مشکلات ایمنی و انداختن یک پلاگین برای U ادامه داد اس سیستم مبتنیبر محصول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Teacher's silent half point at me and lambaste after ring:You are a smelly rascal!
[ترجمه گوگل]نیمی از سکوت معلم به من اشاره می کند و بعد از زنگ زدن لمباس می زند: تو یک احمق بدبو هستی!
[ترجمه ترگمان]استاد در سکوت به من اشاره می کند و می گوید: تو یه آدم عوضی هستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I know some people may lambaste me for this statement, but in all honestly, there's a strong level of truth in that assumption.
[ترجمه گوگل]من می دانم که ممکن است برخی از افراد من را به خاطر این بیانیه مورد سرزنش قرار دهند، اما صادقانه بگویم، سطح بالایی از حقیقت در این فرض وجود دارد
[ترجمه ترگمان]من می دانم که برخی از مردم ممکن است مرا به خاطر این جمله دستگیر کنند، اما صادقانه بگویم، در این فرض یک سطح قوی از حقیقت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You often publicly lambaste certain industries or practices, but rarely specific companies or people.
[ترجمه گوگل]شما اغلب به طور علنی صنایع یا فعالیت های خاصی را مورد انتقاد قرار می دهید، اما به ندرت شرکت ها یا افراد خاصی را مورد انتقاد قرار می دهید
[ترجمه ترگمان]شما اغلب به طور عمومی صنایع یا اقدامات خاصی را به طور عمومی انجام می دهید اما به ندرت به شرکت ها و یا افراد خاص اشاره می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mitterrand had ambiguous relations with money, the power of which he regularly lambasted.
[ترجمه گوگل]میتران روابط مبهمی با پول داشت که مرتباً از قدرت آن انتقاد می کرد
[ترجمه ترگمان]\"Mitterrand\" روابط مبهمی با پول داشت، قدرتی که به طور مرتب از آن استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Forbes recently spoke in favor of a balanced-budget amendment, but his columns have lambasted the idea.
[ترجمه گوگل]فوربس اخیراً به نفع اصلاحیه بودجه متوازن صحبت کرده است، اما ستون های او این ایده را مورد انتقاد قرار داده اند
[ترجمه ترگمان]مجله فوربس به تازگی به نفع یک متمم بودجه متوازن صحبت کرده است، اما ستون های او این ایده را تایید کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Republican Party holds its pre-election convention in Minneapolis-St Paul to anoint its candidate to succeed President Bush - and to lambaste the Democrats.
[ترجمه گوگل]حزب جمهوری خواه کنوانسیون پیش از انتخابات خود را در مینیاپولیس-سنت پل برگزار می کند تا نامزد خود را برای جانشینی رئیس جمهور بوش معرفی کند - و دموکرات ها را سرزنش کند
[ترجمه ترگمان]حزب جمهوری خواه کنوانسیون پیش از انتخابات خود را در Minneapolis - سنت پائول برگزار می کند تا به کاندیدای خود به عنوان جانشین رئیس جمهور بوش - و برای تبدیل کردن دموکرات ها به دموکرات ها سر بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. After an exhausting primary season, the Democratic Party gathers in Denver to anoint its presidential candidate and lambaste the Republicans.
[ترجمه گوگل]پس از یک فصل طاقتفرسا مقدماتی، حزب دموکرات در دنور گرد هم میآید تا نامزد ریاستجمهوری خود را معرفی کند و جمهوریخواهان را سرزنش کند
[ترجمه ترگمان]بعد از یک فصل خسته کننده و خسته کننده، حزب دموکرات در دنور جمع می شود تا به کاندیدای ریاست جمهوری خود روغن زده و جمهوری خواهان را عزل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Even someone at in order to suffer from a harmful kid to greatly make a school, lambaste a teacher and greatly go to law court, the public also all everythings carry on in the kid's eyelid underneath.
[ترجمه گوگل]حتی کسی که برای رنج بردن از یک بچه مضر به شدت مدرسه درست می کند، معلم را لعنت می کند و تا حد زیادی به دادگاه مراجعه می کند، مردم نیز همه چیز در زیر پلک کودک ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]حتی فردی که به منظور رنج بردن از یک کودک مضر به شدت از یک مدرسه رنج می برد، معلم را اخراج می کند و تا حد زیادی به دادگاه قانون می رود، عموم مردم در پلک کودک زیر پلک آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید