1. The Church and the laity were increasingly active in charity work.
[ترجمه گوگل]کلیسا و غیر مذهبی ها به طور فزاینده ای در کارهای خیریه فعال بودند
[ترجمه ترگمان]کلیسا و مردم عادی به طور فزاینده ای در کاره ای خیریه فعال بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Clergy and laity alike are divided in their views.
[ترجمه گوگل]روحانیون و غیر روحانیان به طور یکسان در دیدگاه های خود اختلاف دارند
[ترجمه ترگمان]روحانیون و اشخاص غیر روحانی به طور یک سان به عقاید خود تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The new proposals affect both clergy and laity.
[ترجمه گوگل]پیشنهادهای جدید هم روحانیون و هم مذهبی ها را تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها جدید هم روحانیان و هم افراد غیر روحانی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Encouraging and enabling the laity to take their proper place in the Church?
[ترجمه گوگل]تشویق و توانمندسازی افراد غیر روحانی برای گرفتن جایگاه مناسب خود در کلیسا؟
[ترجمه ترگمان]تشویق و ترغیب مردم عادی به این که جایگاه مناسب خود را در کلیسا به دست آورند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The clergy had a financial independence which the laity lacked.
[ترجمه گوگل]روحانیون استقلال مالی داشتند که عوام فاقد آن بودند
[ترجمه ترگمان]روحانیان یک استقلال مالی داشتند که مردم عادی فاقد آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In 1294- it has been calculated, the laity and clergy together yielded £280,000 in direct taxes to the king.
[ترجمه گوگل]در سال 1294 محاسبه شده است که عوام و روحانیون با هم 280000 پوند مالیات مستقیم به شاه داده اند
[ترجمه ترگمان]در ۱۲۹۴، حساب شده است، اشخاص غیر روحانی و روحانی با همراه با ۲۸۰،۰۰۰ پوند از مالیات های مستقیم به پادشاه تسلیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the cardinal seemed unaware that the laity was no longer as compliant as it had once been.
[ترجمه گوگل]اما به نظر می رسید کاردینال از این موضوع غافل بود که مردم عادی دیگر مانند گذشته سازگار نیستند
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسید که کاردینال از آداب و رسوم دیگر مثل سابق راضی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Before 1950, the laity had little opportunity to make the Exercises, which were typically given during a thirty-day silent retreat.
[ترجمه گوگل]قبل از سال 1950، افراد عادی فرصت کمی برای انجام تمرینات داشتند، که معمولاً در خلوت سی روزه سکوت انجام می شد
[ترجمه ترگمان]قبل از سال ۱۹۵۰، مردم عادی فرصت چندانی برای تمرین و تمرین نداشتند، که معمولا طی یک عقب نشینی ۳۰ روزه به آن ها داده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This teaching was a boon to the married laity, but it sowed confusion among priests.
[ترجمه گوگل]این آموزش برای افراد غیر متاهل موهبت بود، اما باعث سردرگمی کشیش ها شد
[ترجمه ترگمان]این تعلیم، نعمتی بود برای عموم مردم عادی، اما در میان کشیشان هرج و مرج ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Bishops enjoy almost absolute power, and the laity have no means of rejecting a candidate, no matter how unsuitable.
[ترجمه گوگل]اسقفها تقریباً از قدرت مطلق برخوردارند، و افراد غیر روحانی هیچ ابزاری برای رد یک نامزد، هر چقدر هم که نامناسب باشد، ندارند
[ترجمه ترگمان]اسقف تقریبا از قدرت مطلقه برخوردار است، و عموم مردم هیچ وسیله ای برای رد کردن یک کاندیدا ندارند، مهم نیست که چقدر هم نامناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All this must have raised in the laity ambivalent feelings.
[ترجمه گوگل]همه اینها باید احساسات دوسوگرایانه افراد غیر روحانی را برانگیخته باشد
[ترجمه ترگمان]همه این ها باید در احساسات غیر عادی و غیر معمول بزرگ شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. LaiTy: Hi, bGkc, I have a qummn for you.
[ترجمه گوگل]LaiTy: سلام، bGkc، من یک qummn برای شما دارم
[ترجمه ترگمان] سلام، \"bGkc\"، من یه \"qummn\" برای تو دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Employing to suspect, but also use the suspect; Laity both; Deadhead not; Different people must use.
[ترجمه گوگل]به کارگیری برای مشکوک شدن، بلکه استفاده از مظنون لائیک هر دو; سر مرده نه افراد مختلف باید استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]با سو استفاده از این مظنون، اما از این مظنون هم استفاده کنید؛ Laity هر دو؛ و نه؛ افراد مختلف باید از آن استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These words do not speak with the Laity, Laity listened to a monk.
[ترجمه گوگل]این کلمات با لائیک ها صحبت نمی کند، لائی به یک راهب گوش داد
[ترجمه ترگمان]این کلمات با the حرف نمی زنند و Laity به راهب گوش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To tell the laity our love.