laity

/ˈleɪəti//ˈleɪəti/

معنی: عوام، مردم غیر روحانی، ناشی
معانی دیگر: مردم غیرروحانی (کلیه ی مردم به استثنای روحانیون)، غیر فنی وغیر علمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: laities
(1) تعریف: the body of lay members of a religious group, as distinct from the clergy.

- In that church, deacons are members of the laity but they perform various functions at church services.
[ترجمه گوگل] در آن کلیسا، شماسها اعضای غیر روحانی هستند، اما آنها وظایف مختلفی را در مراسم کلیسا انجام می دهند
[ترجمه ترگمان] در آن کلیسا، شما اعضای غیر روحانی هستید، اما وظایف مختلفی را در مراسم کلیسایی انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: all those who are not members of a particular profession, esp. medicine or law.

جمله های نمونه

1. The Church and the laity were increasingly active in charity work.
[ترجمه گوگل]کلیسا و غیر مذهبی ها به طور فزاینده ای در کارهای خیریه فعال بودند
[ترجمه ترگمان]کلیسا و مردم عادی به طور فزاینده ای در کاره ای خیریه فعال بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clergy and laity alike are divided in their views.
[ترجمه گوگل]روحانیون و غیر روحانیان به طور یکسان در دیدگاه های خود اختلاف دارند
[ترجمه ترگمان]روحانیون و اشخاص غیر روحانی به طور یک سان به عقاید خود تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new proposals affect both clergy and laity.
[ترجمه گوگل]پیشنهادهای جدید هم روحانیون و هم مذهبی ها را تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها جدید هم روحانیان و هم افراد غیر روحانی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Encouraging and enabling the laity to take their proper place in the Church?
[ترجمه گوگل]تشویق و توانمندسازی افراد غیر روحانی برای گرفتن جایگاه مناسب خود در کلیسا؟
[ترجمه ترگمان]تشویق و ترغیب مردم عادی به این که جایگاه مناسب خود را در کلیسا به دست آورند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The clergy had a financial independence which the laity lacked.
[ترجمه گوگل]روحانیون استقلال مالی داشتند که عوام فاقد آن بودند
[ترجمه ترگمان]روحانیان یک استقلال مالی داشتند که مردم عادی فاقد آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 1294- it has been calculated, the laity and clergy together yielded £280,000 in direct taxes to the king.
[ترجمه گوگل]در سال 1294 محاسبه شده است که عوام و روحانیون با هم 280000 پوند مالیات مستقیم به شاه داده اند
[ترجمه ترگمان]در ۱۲۹۴، حساب شده است، اشخاص غیر روحانی و روحانی با همراه با ۲۸۰،۰۰۰ پوند از مالیات های مستقیم به پادشاه تسلیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the cardinal seemed unaware that the laity was no longer as compliant as it had once been.
[ترجمه گوگل]اما به نظر می رسید کاردینال از این موضوع غافل بود که مردم عادی دیگر مانند گذشته سازگار نیستند
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسید که کاردینال از آداب و رسوم دیگر مثل سابق راضی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Before 1950, the laity had little opportunity to make the Exercises, which were typically given during a thirty-day silent retreat.
[ترجمه گوگل]قبل از سال 1950، افراد عادی فرصت کمی برای انجام تمرینات داشتند، که معمولاً در خلوت سی روزه سکوت انجام می شد
[ترجمه ترگمان]قبل از سال ۱۹۵۰، مردم عادی فرصت چندانی برای تمرین و تمرین نداشتند، که معمولا طی یک عقب نشینی ۳۰ روزه به آن ها داده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This teaching was a boon to the married laity, but it sowed confusion among priests.
[ترجمه گوگل]این آموزش برای افراد غیر متاهل موهبت بود، اما باعث سردرگمی کشیش ها شد
[ترجمه ترگمان]این تعلیم، نعمتی بود برای عموم مردم عادی، اما در میان کشیشان هرج و مرج ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bishops enjoy almost absolute power, and the laity have no means of rejecting a candidate, no matter how unsuitable.
[ترجمه گوگل]اسقف‌ها تقریباً از قدرت مطلق برخوردارند، و افراد غیر روحانی هیچ ابزاری برای رد یک نامزد، هر چقدر هم که نامناسب باشد، ندارند
[ترجمه ترگمان]اسقف تقریبا از قدرت مطلقه برخوردار است، و عموم مردم هیچ وسیله ای برای رد کردن یک کاندیدا ندارند، مهم نیست که چقدر هم نامناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All this must have raised in the laity ambivalent feelings.
[ترجمه گوگل]همه اینها باید احساسات دوسوگرایانه افراد غیر روحانی را برانگیخته باشد
[ترجمه ترگمان]همه این ها باید در احساسات غیر عادی و غیر معمول بزرگ شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. LaiTy: Hi, bGkc, I have a qummn for you.
[ترجمه گوگل]LaiTy: سلام، bGkc، من یک qummn برای شما دارم
[ترجمه ترگمان] سلام، \"bGkc\"، من یه \"qummn\" برای تو دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Employing to suspect, but also use the suspect; Laity both; Deadhead not; Different people must use.
[ترجمه گوگل]به کارگیری برای مشکوک شدن، بلکه استفاده از مظنون لائیک هر دو; سر مرده نه افراد مختلف باید استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]با سو استفاده از این مظنون، اما از این مظنون هم استفاده کنید؛ Laity هر دو؛ و نه؛ افراد مختلف باید از آن استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These words do not speak with the Laity, Laity listened to a monk.
[ترجمه گوگل]این کلمات با لائیک ها صحبت نمی کند، لائی به یک راهب گوش داد
[ترجمه ترگمان]این کلمات با the حرف نمی زنند و Laity به راهب گوش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To tell the laity our love.
[ترجمه گوگل]عشقمان را به مردم عادی بگوییم
[ترجمه ترگمان]به مردم غیر عادی عشق ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عوام (اسم)
community, common people, laity, populace, plebeians, third estate

مردم غیر روحانی (اسم)
laity

ناشی (صفت)
ill, amateurish, emergent, awkward, dilettante, gauche, rube, maladroit, jackleg, laity, sequent, left-handed

انگلیسی به انگلیسی

• people who are not members of the clergy; people who are not members of a specific profession
the laity are all the people involved in the work of a church who are not clergymen, monks, or nuns; a formal word.
you also refer to all the people who do not belong to a particular profession as the laity; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The body of religious worshippers who are not part of the clergy 👳👳‍♂️
🔍 مترادف: Non - clergy
✅ مثال: The sermon was addressed to both the clergy and the laity.
افراد معمولی
noun
[noncount] : the people of a religion who are not priests, ministers, etc.
a member of the laity
The laity has/have played an important role in the history of the church.
The ordinary people who are involved with a church but who do not hold official
religious positions
افراد پیرو کلیسا بدون عنوان دینی مثل کشیش و . . . ، مردم عادی، عوام
The clergy and the laity are both participating in the program
...
[مشاهده متن کامل]

Beware of becoming self - referential Pope tells laity

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/laity
all those who are not members of a particular profession
غیر حرفه ای

بپرس