lair

/ˈler//leə/

معنی: گل، لانه، کنام، لانه خرگوش و غیره، محل استراحت جانور، طبقه، گل الود کردن، استراحت کردن، بلانه پناه بردن
معانی دیگر: پناهگاه، پنهانگاه، مخفیگاه، فرارگاه، لانه ی جانور وحشی، لجن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a wild animal's shelter; den.
مترادف: covert
مشابه: burrow, den, hole, nest

- The bear is now hibernating in its lair.
[ترجمه گوگل] خرس اکنون در لانه خود در خواب زمستانی است
[ترجمه ترگمان] حالا خرس به خواب زمستانی رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a human hideout or refuge.
مترادف: hideaway, refuge, sanctum
مشابه: asylum, harbor, haven, hermitage, hideout, retreat, sanctuary, shelter

جمله های نمونه

1. . . . become a lair of tigers and lions
. . . کنام پلنگان و شیران شود

2. to smoke an animal from its lair
جانوری را با دود از لانه ی خود بیرون کشیدن

3. a hunter traced the animal to its lair
یک شکارچی ردپای حیوان راتا لانه اش گرفت.

4. the police pursued the thieves to their lair
پلیس دزدان را تا مخفیگاهشان تعقیب کرد.

5. Grandad retreated to his lair in the basement.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ به لانه خود در زیرزمین عقب نشینی کرد
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ به مخفیگاهش در زیر زمین عقب نشینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dogs tracked the wolf to its lair.
[ترجمه گوگل]سگ ها گرگ را تا لانه اش دنبال کردند
[ترجمه ترگمان]سگ ها گرگ را تا مخفیگاهش تعقیب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The kidnappers' lair was an old farm in the hills.
[ترجمه حامد دانشمند] مخفی گاه آدم ربایان، یک مزرعه قدیمی در تپه ها بود.
|
[ترجمه گوگل]لانه آدم ربایان مزرعه ای قدیمی در تپه ها بود
[ترجمه ترگمان]کنام آدم رباها یک مزرعه قدیمی در تپه های اطراف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We are in the Limnititzkers' lair.
[ترجمه گوگل]ما در لانه Limnititzkers هستیم
[ترجمه ترگمان] ما توی مخفیگاه \"Limnititzkers\" هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was like wandering in the lair of giant ants - or something.
[ترجمه گوگل]مثل سرگردانی در لانه مورچه های غول پیکر بود - یا چیزی
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که توی لانه مورچه غول پیکر پرسه بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A fox liked its lair - and this place was little better.
[ترجمه گوگل]یک روباه از لانه خود خوشش آمد - و این مکان کمی بهتر بود
[ترجمه ترگمان]روباه از مخفیگاهش خوشش امده بود - و این مکان کمی بهتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She hauled me down to her lair to find out.
[ترجمه گوگل]او مرا به لانه اش برد تا بفهمد
[ترجمه ترگمان]مرا به مخفیگاهش رساند تا او را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One morning when a vixen was taking her babies out of the lair, she saw a lioness and her cub.
[ترجمه گوگل]یک روز صبح هنگامی که یک حشره در حال بیرون آوردن نوزادانش از لانه بود، یک شیر و توله اش را دید
[ترجمه ترگمان]یک روز صبح که یک روباه بچه را از کنام بیرون می برد، شیر ماده شیر و بچه خود را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He drew long, soft, angry breaths, waiting mute and dangerous inside his helplessness like a beast in its lair.
[ترجمه گوگل]نفس‌های بلند، نرم و خشمگینانه‌ای می‌کشید که در عجز و ناتوانی‌اش مثل هیولایی در لانه‌اش منتظر لال و خطرناک بودند
[ترجمه ترگمان]او نفس بلندی کشید، نفس های عمیق و تلخ می کشید، و در حالی که به انتظار یک حیوان در کنام خود بود، خاموش و خطرناک منتظر ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گل (اسم)
mud, clay, lair, blossom, flower, silt, slob, slobber, slosh

لانه (اسم)
den, lair, nest

کنام (اسم)
den, lair

لانه خرگوش و غیره (اسم)
lair

محل استراحت جانور (اسم)
lair

طبقه (اسم)
sort, kind, degree, grade, race, bed, floor, stage, category, class, estate, stratum, folium, caste, lair, genus, ilk, layer, pigeonhole

گل الود کردن (فعل)
mud, bemire, puddle, lair

استراحت کردن (فعل)
retire, rest, lair, lie up, outstretch, lie off, lie down, unbuckle, lie by

بلانه پناه بردن (فعل)
lair

انگلیسی به انگلیسی

• den of a wild animal; hideout, secret place
a lair is a place where a wild animal lives, usually a place which is underground or well-hidden.

پیشنهاد کاربران

A lair is a secret and often sinister place where a wild animal, monster, or villain resides. It is associated with danger and mystery.
لانه یک مکان مخفی و اغلب شوم که یک حیوان وحشی، هیولا یا شرور در آن زندگی می کند. با خطر و رمز و راز همراه است.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
“The dragon has made its lair in the depths of the mountain. ”
In a fantasy novel, a character might say, “We must venture into the vampire’s lair to rescue the captured villagers. ”
A horror movie enthusiast might describe a haunted house as a “terrifying lair of supernatural entities. ”

در "منطقه ی جنگی" ( و همچنین در باره ی "حیات وحش" ) معنی ِ [[کمینگاه]] نیز می دهد.
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�لورlur, لیرlir� به معنی، پناهگاه، استراحتگاه، خاستگاه، جا وجایگاه، لانه است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�لیرlair� در زبان انگلیسی
...
[مشاهده متن کامل]
به کارمیرود. درلری بختیاری، سیاه چادرها وخانه ها واستراحتگاههای ییلاقی عشایر را�لیرlir� گویند. وهمچنین لور به صورت �جاولور� هم به کار میرود.

پنهانگاه، مخفیگاه، فرارگاه
مخفیگاه
جایی که آدم میره تنها با شه
مثلا
I see my bedroom as my lair
آغل
آشیانه حیوانات
به مکانی گفته میشه که حیوانات وحشی قایم میشن یا استراحت میکنن

بپرس