lagoon

/ləˈɡuːn//ləˈɡuːn/

معنی: مرداب، چشمه اب گرم، تالاب
معانی دیگر: (دریاچه ی کم ژرفا که به دریاچه ی بزرگتر یا دریا راه دارد) خفتاب، دریاچه ی مرجانی، کولاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: lagoonal (adj.)
(1) تعریف: a shallow, saltwater area by the sea but separated from it by sandbars or by coral reefs or islands.

(2) تعریف: a similar freshwater body, esp. one connected to a larger lake or river.

(3) تعریف: a man-made pool, as for sewage or wastewater treatment.

جمله های نمونه

1. Lagoon Reef is one of the best resort hotels.
[ترجمه گوگل]Lagoon Reef یکی از بهترین هتل های تفریحی است
[ترجمه ترگمان]Reef Lagoon یکی از بهترین هتل های تفریحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was grappling with an alligator in a lagoon.
[ترجمه گوگل]او با تمساح در تالاب دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه ترگمان]او با یک تمساح در تالاب دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. a lagoon that pullulated with tropical fish.
[ترجمه گوگل]مردابی که پر از ماهی های گرمسیری است
[ترجمه ترگمان]a که با ماهی های استوایی pullulated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the lagoon the water was calm.
[ترجمه گوگل]در تالاب آب آرام بود
[ترجمه ترگمان]در مرداب آب آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The House of the Blue Lagoon - now there's a name to conjure with!
[ترجمه گوگل]خانه مرداب آبی - اکنون نامی برای تجسم وجود دارد!
[ترجمه ترگمان]خانه آبی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We loved to go swimming in the lagoon.
[ترجمه گوگل]ما دوست داشتیم در تالاب شنا کنیم
[ترجمه ترگمان]ما دوست داشتیم که در مرداب شنا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A small lagoon is formed by the stream between a sandbank and the rock wall.
[ترجمه گوگل]تالاب کوچکی از نهر بین یک ساحل شنی و دیواره سنگی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک تالاب کوچک توسط نهر بین a و دیواره سنگی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fish live in a shallow tropical lagoon, which is enclosed by a coral reef.
[ترجمه گوگل]این ماهی در یک تالاب استوایی کم عمق زندگی می کند که توسط یک صخره مرجانی محصور شده است
[ترجمه ترگمان]ماهی ها در یک مرداب استوایی کم عمق زندگی می کنند که توسط صخره های مرجانی محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The animals include the pink sea fan, lagoon sea slug and silver water beetle.
[ترجمه گوگل]این حیوانات عبارتند از بادبزن دریایی صورتی، حلزون دریایی مرداب و سوسک آب نقره ای
[ترجمه ترگمان]این حیوانات شامل بادبزن دریایی صورتی، کرم دریایی تالاب و سوسک آبی نقره ای می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Corals also grow on the lagoon slope and in patches, known as reef knolls, on the lagoon floor.
[ترجمه گوگل]مرجان ها نیز در شیب تالاب و به صورت تکه هایی که به نام تپه های صخره ای شناخته می شوند در کف تالاب رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]Corals همچنین در دامنه تالاب grow و به تکه هایی که به as تپه و بر روی زمین تالاب معروف است، رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. El Golfo An unusual, vividly green lagoon, separated from the sea by a beach of black volcanic sand.
[ترجمه گوگل]ال گلفو (El Golfo) تالاب غیرمعمول و کاملاً سبز رنگ که توسط ساحلی از شن های آتشفشانی سیاه از دریا جدا شده است
[ترجمه ترگمان]آل Golfo یک مرداب سبز غیر معمول که از دریا با ساحل شنی سیاه جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tidal lagoon would provide alternative feeding grounds for birds displaced from the bay by the impounded lake.
[ترجمه گوگل]تالاب جزر و مدی زمینه های تغذیه جایگزین برای پرندگانی که از خلیج توسط دریاچه محصور شده آواره شده اند، فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]مرداب جزر و مد، زمینه تغذیه دیگری برای پرندگان آواره شده از خلیج را فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deep blue lagoon waters lick at its beaches.
[ترجمه گوگل]آب های آبی عمیق تالاب در سواحل آن می لیسند
[ترجمه ترگمان]آب های مردابی مملو از مرداب آبی در سواحل خود lick
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dead bodies of lagoon fish had occasionally acted as a focus for the processes of petrification.
[ترجمه گوگل]اجساد مرده ماهی های تالاب گهگاه به عنوان کانونی برای فرآیندهای سنگ سازی عمل می کردند
[ترجمه ترگمان]بدن مرده مرداب، گاهی به عنوان کانون توجه به فرآیندهای of عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In winter, unless they're frozen over, they're a lagoon.
[ترجمه گوگل]در زمستان، مگر اینکه یخ زده باشند، تالاب هستند
[ترجمه ترگمان]زمستان ها، مگر اینکه یخ زده باشند، مرداب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرداب (اسم)
backwater, marsh, swamp, lagoon, fen, morass, quagmire, mere, laguna, swampland

چشمه اب گرم (اسم)
lagoon, geyser, hot spring, laguna, thermae, thermal spring

تالاب (اسم)
lagoon, pond

تخصصی

[عمران و معماری] مرداب
[زمین شناسی] لاگون خلیج کوچکی در نزدیکی ساحل است که بواسطه ریف یا جزیره موازی ساحل محصور شده است.
[آب و خاک] برکه

انگلیسی به انگلیسی

• shallow body of water which is cut of from the sea by sand dunes; pond, small body of water (especially one which is connected to a larger body of water)
a lagoon is an area of calm sea water that is separated from the ocean by reefs or sand.

پیشنهاد کاربران

مرداب. تالاب
مثال:
the coastal plain is interrupted by large lagoons
جلگه ساحلی بوسیله تالاب های بزرگ قطع شده است.
تالاب
کولاب یا لاگون ( به فرانسوی: Lagune ) پهنه آبی نسبتاً کم ژرفا با آب شور یا نیمه شور است که به واسطه حائلی طبیعی، چو دیواره ای شنی، یا جزایر سد مانند یا صخره های دریایی، از پهنه آبی بزرگ تری، چون دریا، جدا افتاده باشد. استخرهای تثبیت معمولاً به دو دسته ساحلی و مرجانی تقسیم می شوند.
lagoon
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Lagoon
lagoon ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: کولاب
تعریف: پیکرۀ آبی که با آبسنگ های مرجانی یا تل ماسه ها از پیکرۀ آبی بزرگ تر جدا شده باشد
خور، پیشرفت دریا در خشکی خور نامیده میشود
ویترای یا نقاشی بروی شیشه در کلیساها

بپرس