1. If we lag behind other nations in economy, we will be thrown into a passive position.
[ترجمه لیلا] اگر در زمینه ی اقتصاد از کشورهای دیگر عقب بمانیم در وضعیت منفعلی قرار خواهیم گرفت|
[ترجمه گوگل]اگر در اقتصاد از سایر کشورها عقب بمانیم، در موقعیت انفعالی قرار خواهیم گرفت[ترجمه ترگمان]اگر ما پشت سر ملت های دیگر در اقتصاد عقب افتاده باشیم، به یک موضع منفعلانه تبدیل خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Several players began to lag behind even at the beginning of the race.
[ترجمه گوگل]چندین بازیکن حتی در ابتدای مسابقه شروع به عقب افتادن کردند
[ترجمه ترگمان]چند بازیکن شروع به عقب کشیدن پشت سر هم در ابتدای مسابقه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند بازیکن شروع به عقب کشیدن پشت سر هم در ابتدای مسابقه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Grandma always lag behind when we go for a walk.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ همیشه وقتی برای پیاده روی می رویم عقب می ماند
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ همیشه وقتی قدم میزنه عقب میفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ همیشه وقتی قدم میزنه عقب میفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Why does she always lag behind others when we're out for a walk?
[ترجمه گوگل]چرا وقتی ما برای پیاده روی بیرون هستیم همیشه از دیگران عقب می ماند؟
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه پشت سر دیگران فرار می کند وقتی که ما برای پیاده روی بیرون می رویم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه پشت سر دیگران فرار می کند وقتی که ما برای پیاده روی بیرون می رویم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As conceit makes one lag behind, so modesty helps one make progress.
[ترجمه گوگل]همانطور که خودپسندی باعث عقب ماندن فرد می شود، فروتنی نیز به پیشرفت کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این غرور باعث می شود که یک تاخیر عقب بیفتد، بنابراین تواضع به فرد کمک می کند تا پیشرفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این غرور باعث می شود که یک تاخیر عقب بیفتد، بنابراین تواضع به فرد کمک می کند تا پیشرفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If your payments of rent lag behind, you will be asked to leave.
[ترجمه گوگل]اگر پرداخت های اجاره شما عقب بماند، از شما خواسته می شود که آن را ترک کنید
[ترجمه ترگمان]اگر پرداخت های اجاره عقب افتاده را پشت سر بگذارید، از شما خواسته می شود که بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر پرداخت های اجاره عقب افتاده را پشت سر بگذارید، از شما خواسته می شود که بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The elder people and children always lag behind when we go for a walk.
[ترجمه گوگل]بزرگترها و بچه ها همیشه وقتی برای پیاده روی می رویم عقب می مانند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم و بچه ها وقتی برای پیاده روی می روند پشت سر هم عقب می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم و بچه ها وقتی برای پیاده روی می روند پشت سر هم عقب می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Britain's economic development must lag behind that of almost every other industrial nation.
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصادی بریتانیا باید تقریباً از توسعه اقتصادی هر کشور صنعتی دیگری عقب باشد
[ترجمه ترگمان]توسعه اقتصادی بریتانیا باید پشت سر هر کشور صنعتی دیگری عقب افتاده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توسعه اقتصادی بریتانیا باید پشت سر هر کشور صنعتی دیگری عقب افتاده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Let not a single classmate lag behind.
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید حتی یک همکلاسی عقب بماند
[ترجمه ترگمان]بگذارید یک همکلاسی واحد عقب نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بگذارید یک همکلاسی واحد عقب نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We started walking faster, not wanting to lag behind the rest of the group.
[ترجمه گوگل]ما شروع به راه رفتن سریعتر کردیم و نمیخواستیم از بقیه گروه عقب بمانیم
[ترجمه ترگمان]ما تندتر راه می رفتیم، نمی خواستیم در عقب گروه عقب برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما تندتر راه می رفتیم، نمی خواستیم در عقب گروه عقب برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This was because according to Morgan kin terms lag behind.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل بود که طبق نظر مورگان، شرایط خویشاوندی عقب مانده است
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل بود که به گفته مورگان، تاخیر در عقب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل بود که به گفته مورگان، تاخیر در عقب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Therapeutics may lag behind, possibly for decades, so I will abstain from discussing these aspects here.
[ترجمه گوگل]درمان ممکن است برای چندین دهه عقب بماند، بنابراین من از بحث در مورد این جنبه ها در اینجا خودداری می کنم
[ترجمه ترگمان]درمان ممکن است پشت سر هم بماند، احتمالا برای دهه ها، بنابراین من از بحث در مورد این جنبه ها در اینجا خودداری خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درمان ممکن است پشت سر هم بماند، احتمالا برای دهه ها، بنابراین من از بحث در مورد این جنبه ها در اینجا خودداری خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This one tide won't lag behind because of ours and backwater.
[ترجمه گوگل]این جزر و مد به خاطر آبهای ما و آبهای پسآب عقب نخواهد ماند
[ترجمه ترگمان]این یکی فقط به خاطر ما و آب ما عقب مونده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یکی فقط به خاطر ما و آب ما عقب مونده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Be modest and prudent, never lag behind!
[ترجمه گوگل]متواضع و محتاط باشید، هرگز عقب نمانید!
[ترجمه ترگمان]فروتن و محتاط باشید، هرگز عقب نروید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فروتن و محتاط باشید، هرگز عقب نروید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In steel production, they lag behind the rest of Europe.
[ترجمه گوگل]در تولید فولاد، آنها از بقیه اروپا عقب هستند
[ترجمه ترگمان]در تولید فولاد، آن ها پشت بقیه اروپا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در تولید فولاد، آن ها پشت بقیه اروپا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید