ladybird

/ˈleɪdiˌbərd//ˈleɪdɪbɜːd/

معنی: پینه دوز
معانی دیگر: رجوع شود به: ladybeetle) ladybug هم می گویند)، سوسک خانواده، beetle lady ج، سوسک خانواده coccinellidae کفشدوز، پینه دوز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of numerous small beetles, often orange with black spots, that feed mostly on aphids and scale insects;ladybug.

جمله های نمونه

1. But the World Wide Fund have filmed our ladybird larvae.
[ترجمه گوگل]اما صندوق جهانی از لارو کفشدوزک ما فیلم گرفته است
[ترجمه ترگمان]اما صندوق جهانی بزرگ لارو ladybird ما را فیلم برداری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ladybird publish books for young children.
[ترجمه گوگل]لیدی برد برای کودکان خردسال کتاب منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]عروسک Ladybird کتاب های کودکان را چاپ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A ladybird crawled up a dry stalk, then stepped delicately across to the oiled and battered stock of the rifle.
[ترجمه گوگل]یک کفشدوزک یک ساقه خشک را بالا برد، سپس با ظرافت به سمت چوب روغنی و کوبیده شده تفنگ رفت
[ترجمه ترگمان]A از یک ساقه خشک بالا خزید و با احتیاط از آن عبور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Actually, a ladybird is not a lady.
[ترجمه رها] Ladybird به معنی کفشدوزکه ( در واقع یه کفشدوزکیه خانم نیست )
|
[ترجمه گوگل]در واقع کفشدوزک خانم نیست
[ترجمه ترگمان]در واقع، یه \"ladybird\" یه خانم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These eggs turn into ladybird larvae, which are among the biggest friends we gardeners have. They're ferocious predators on problem whitefly and red spider mite.
[ترجمه گوگل]این تخم‌ها به لارو کفشدوزک تبدیل می‌شوند که از بزرگترین دوستان ما باغبان‌ها هستند آنها شکارچیان وحشی روی مگس سفید مشکل دار و کنه عنکبوتی قرمز هستند
[ترجمه ترگمان]این تخم مرغ ها به لارو ladybird تبدیل می شوند که در میان بزرگ ترین دوستانشان هستند آن ها شکارچیان وحشی در مورد whitefly و کرم عنکبوت قرمز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your house is on fire, Mother Ladybird! Fly away home to your children!
[ترجمه گوگل]خانه ات در آتش است، مادر لیدیبرد! برای فرزندان خود به خانه بروید!
[ترجمه ترگمان]خانه شما آتش گرفته است، مادر عروسکم! ! پرواز به خونه بچه هاتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fly away ladybird, fly away home.
[ترجمه گوگل]پرواز کن کفشدوزک، پرواز دور خانه
[ترجمه ترگمان]پرواز کن، پرواز کن، به خانه پرواز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am very much put out about my Ladybird.
[ترجمه گوگل]من در مورد لیدی بردم بسیار ناراحت هستم
[ترجمه ترگمان]خیلی نگران عروسکم هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ladybugs, also called ladybird beetles, eat aphids - small, soft insects that look like tiny grains of rice.
[ترجمه گوگل]کفشدوزک ها که به آنها سوسک کفشدوزک نیز می گویند، شته ها را می خورند - حشرات کوچک و نرمی که شبیه دانه های ریز برنج هستند
[ترجمه ترگمان]ladybugs، حشرات موذی را به نام حشرات نرم و نرم که مثل دانه های ریز برنج به نظر می رسند، می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A ladybird high in a tree said, Red's a lovely thing to be!
[ترجمه گوگل]یک کفشدوزک بلند بالای درخت گفت: قرمز بودن چیز زیبایی است!
[ترجمه ترگمان]یک ladybird در یک درخت گفت: قرمز یک چیز دوست داشتنی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. 'I don't suppose anything about it but what Ladybird tells me. '
[ترجمه گوگل]فکر نمی‌کنم در مورد آن چیزی جز آنچه لیدی‌برد به من می‌گوید '
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم چیزی در این مورد وجود داشته باشد، اما عروسک عروسکم به من می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The madwoman in the tree was the only creature of winter and she was bright-eyed as the ladybird.
[ترجمه گوگل]دیوانه ی درخت تنها موجود زمستانی بود و مانند کفشدوزک چشم روشنی داشت
[ترجمه ترگمان]زن دیوانه درخت تنها موجود زمستان بود و چشمانی درخشان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She touched the jellied space in her mouth and found a drop of blood like a shiny ladybird resting on her finger.
[ترجمه گوگل]فضای ژله شده دهانش را لمس کرد و قطره ای خون مانند یک کفشدوزک براق روی انگشتش نشست
[ترجمه ترگمان]او فضای خالی را در دهانش لمس کرد و قطره اشکی را که روی انگشتش قرار داشت پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During Forfeits, we had a girl stripped down to her red Ladybird tights.
[ترجمه گوگل]در طول فورفیت، دختری را داشتیم که جوراب شلواری لیدی‌برد قرمزش را برهنه کرده بود
[ترجمه ترگمان]در طول سال،، ما یک دختر بچه داشتیم که لباس تنگ عروسکم را پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پینه دوز (اسم)
bootmaker, cobbler, ladybird, lady beetle

انگلیسی به انگلیسی

• (british) any of a number of small and brightly colored beetles, ladybug
a ladybird is a small, round, red beetle with black spots.

پیشنهاد کاربران

نام برخی از حشرات به انگلیسی:
ant = مورچه 🐜
bee = زنبور 🐝
wasp = زنبور 🐝
butterfly = پروانه 🦋
cockroach = سوسک 🪳
beetle = سوسک
cricket = جیرجیرک
...
[مشاهده متن کامل]

dragonfly = سنجاقک
fly = مگس
grasshopper / locust = ملخ 🦗
mantis = آخوندک
ladybug ( American ) / ladybird 🦓 ( British ) = کفشدوزک 🐞
millipede / millepede = هزارپا
mosquito = پشه 🦟
moth = شب پره، شاپرک
snail = حلزون 🐌
spider = عنکبوت 🕷
termite = موریانه
tick = کنه
worm = کرم 🪱
caterpillar = کرم ابریشم
flea = کک
louse = شپش
❗️جمع: lice
aphid = شته
bedbug = ساس
leech = زالو

کفشدوزک . پینه دوز
کفش دوزک میشود. ویاسوسکی با بال های قرمزرنگ وخال هایی سیا برسر بال ها. . . .

پینه دور، نوعی سوسک که بالهایی قرمز با نقطه سیاه دارد و کمی پرواز میکند، سوسکی قشنگ، کفش دوزگ
کفشدوزک

بپرس