مثال ها
John is a real ladies' man; he always knows how to charm the women around him. ( جان واقعاً مرد محبوب زنان است؛ همیشه می داند چطور زنان را جذب کند. )
He's been called a ladies' man because of his many relationships.
... [مشاهده متن کامل]
( به او مرد محبوب زنان گفته اند به خاطر روابط زیادش. )
Some people admire him as a ladies' man, others think he's just a player.
( برخی او را به عنوان مرد محبوب زنان تحسین می کنند، برخی دیگر فکر می کنند فقط یک بازیکن است. )
اصطلاحی تقریبا قدیمی به معنی:
مردی که به زنان، همنشینی با زنان، جلب توجه زنان، صحبت کردن ( لاس زدن ) با زنان علاقه دارد
و از این کار لذت میبرد.
" خانم باز " ، " زن باز " یا " زن دوست" میتوانند معادل های فارسی مناسب برای این کلمه باشند.
مردی که خانمها ازش خوششون میاد و عوضی نیست.
برعکس player که به مردی میگن که عوضیه و میخواد فقط گول بزنه تا با خانمهای زیادی بخوابه