1. Let us call this the structural lacuna of the intentional scenario.
[ترجمه گوگل]بگذارید این را خلأ ساختاری سناریوی عمدی بنامیم
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید این را the ساختاری سناریو تعمدی بنامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Lacuna came to a stop behind her, and pulled her gently into an embrace that for once was nothing but tender.
[ترجمه گوگل]لاکونا پشت سرش توقف کرد و او را به آرامی در آغوشی کشید که برای یک بار هم که شده چیزی جز لطیف نبود
[ترجمه ترگمان]lacuna پشت سر او متوقف شد و با ملایمت او را در آغوش کشید که برای اولین بار چیزی جز مهربانی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Electron micrograph of a chondrocyte in its lacuna and almost entirely filling the lacunar space.
[ترجمه گوگل]میکروگراف الکترونی غضروفی در لکون آن و تقریباً به طور کامل فضای لکونار را پر می کند
[ترجمه ترگمان]تصویر ریز Electron از a در lacuna خود و تقریبا به طور کامل فضای lacunar را پر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There was so much very deep lacuna in his crude big hands.
[ترجمه گوگل]شکاف بسیار عمیقی در دستان بزرگ خام او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در دست های بزرگ و زمخت او بسیار lacuna دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Objective The clinical characteristics of lacuna encephalon infarction was analysis.
[ترجمه گوگل]ObjectiveThe ویژگی های بالینی انفارکتوس لاکون انسفالون تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]خصوصیات بالینی The encephalon infarction آنالیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Reasons of forming first cracks were foundry lacuna, impurity gathering, lard exiting.
[ترجمه گوگل]دلایل تشکیل اولین ترک ها، لک ریخته گری، جمع آوری ناخالصی، خروج گوشت خوک بود
[ترجمه ترگمان]دلایل تشکیل ترک های اولیه، ریخته گری lacuna، جمع آوری ناخالصی و خروج چربی خوک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective We analysis the clinical significance of lacuna encephalon infarction.
[ترجمه گوگل]هدف ما اهمیت بالینی انفارکتوس لکون انسفالون را تجزیه و تحلیل می کنیم
[ترجمه ترگمان]هدف ما تحلیل اهمیت بالینی of encephalon infarction است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is this political lacuna that makes optimists about Brazil so impatient.
[ترجمه گوگل]همین خلأ سیاسی است که خوشبینان را نسبت به برزیل تا این حد بی تاب می کند
[ترجمه ترگمان]این lacuna سیاسی است که خوش بینان در مورد برزیل را تا این حد بی صبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What I wish to suggest is that filling the structural lacuna makes structured talk without higher-order thought look much less likely.
[ترجمه گوگل]آنچه من میخواهم پیشنهاد کنم این است که پر کردن خلأ ساختاری باعث میشود که گفتار ساختاریافته بدون تفکر مرتبه بالاتر بسیار کمتر به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]چیزی که من می خواهم پیشنهاد کنم این است که پر کردن ساختار بندی ساختاری باعث می شود صحبت ساختار بندی شده بدون تفکر بالاتر بیشتر به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These tracheoles may be termed the larval or provisional tracheoles, and they extend in bundles into the developing lacunae.
[ترجمه گوگل]این تراشهها را میتوان لارو یا تراکئول موقت نامید و به صورت دستههایی به داخل لکونهای در حال رشد گسترش مییابد
[ترجمه ترگمان]این tracheoles ممکن است فرآیند لاروی یا موقت نامیده شوند، و آن ها در دسته های into در حال توسعه گسترش می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective To investigate the clinical value of transcranial Doppler ( TCD ) in cerebral lacuna infarct.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ارزش بالینی داپلر ترانس کرانیال (TCD) در انفارکتوس لکون مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد ارزش بالینی of Doppler (TCD)در lacuna مغزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Methods: The simple mini-size perfusion cannula for continuous douche and negative pressure drainage was handmade and used on 23 patients suffering from large hypodermal infected lacuna.
[ترجمه گوگل]روش کار: کانول پرفیوژن ساده کوچک برای دوش مداوم و زهکشی فشار منفی دست ساز بود و روی 23 بیمار مبتلا به لکون بزرگ آلوده به هیپودرمال استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: سایز کوچک ساده perfusion برای douche مداوم و drainage فشار منفی دست ساز بود و در ۲۳ بیمار مبتلا به lacuna مبتلا به hypodermal بزرگ مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Owing to connaturally cultural difference, barriers are of great ineluctability in translation, in which cultural lacuna is one of the most knotty ones.
[ترجمه گوگل]به دلیل تفاوتهای فرهنگی طبیعی، موانع در ترجمه غیرقابل اجتناب هستند، که در آن خلأهای فرهنگی یکی از گرهدارترین موانع است
[ترجمه ترگمان]به خاطر تفاوت فرهنگی،، موانع بزرگی در ترجمه وجود دارند که در آن lacuna فرهنگی یکی از the ones
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Head MRI showed infarction of left paraventricular and corpus callosum, and old lacuna infarction of right basal ganglion and pons.
[ترجمه گوگل]MRI سر انفارکتوس پارا بطنی چپ و جسم پینه ای و انفارکتوس لکون قدیمی گانگلیون قاعده ای راست و پونز را نشان داد
[ترجمه ترگمان]MRI نشان داد که infarction چپ و طناب رابط مغزی چپ و lacuna old از غده عصبی و غده عصبی پایه راست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید