دیکشنری
مترجم
بپرس
lacrimation
معنی
: ایجاد اشک
معانی دیگر
: اشک ریزی، اشک تراوی (بهنجار یا نابهنجار)
دنبال کنید
بررسی کلمه
اسم
( noun )
• :
تعریف:
secretion of tears, esp. an excessive amount.
مترادف ها
ایجاد اشک
(اسم)
lacrimation
انگلیسی به انگلیسی
• secretion of tears, production of tears (especially in excess)
پیشنهاد کاربران
[پزشکی] ترشح اشک
اشک ریزش
آب از چشم امدن در پزشکی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها