1. she lacks money wherewith to pay her debts
پول ندارد که با آن قرض های خود را بدهد.
2. she lacks motivation
او انگیزش کافی ندارد.
3. his poetry lacks the intensity and depth of hafez' poetry
شعر او فاقد شورمندی و عمق شعر حافظ است.
4. his son lacks polish
پسر او خوب بار نیامده است.
5. his story lacks probability
داستان او فاقد شایمندی (احتمال) است.
6. this composition lacks continuity; the writer jumps from one topic to another
این انشا پیوستگی ندارد; نویسنده از یک موضوع به موضوع دیگر می پرد.
7. this document lacks legal force
این سند ارزش قانونی ندارد.
8. this play lacks movement
این نمایش فاقد تحرک است.
9. this poem lacks imagination
این شعر فاقد نوآوری است.
10. a man who lacks decision will not make a good leader
مردی که فاقد اراده است رهبر خوبی نخواهد بود.
11. a story that lacks spice
داستانی که گیرایی ندارد
12. a woman who lacks all reserve and judgement
زنی که از خودداری و قضاوت بویی نبرده است
13. a writer who lacks style
نویسنده ای که جنبه ی برجسته ای ندارد
14. what the company lacks is sufficient money to invest in modern machinery
آنچه که شرکت کم دارد عبارتست از پول کافی برای سرمایه گذاری در ماشین آلات نوین
15. he has money but lacks business know-how
او پول دارد ولی فوت و فن کسب را بلد نیست.
16. a frivolous young woman who lacks courtesy
زن جوان و سبکسری که معرفت ندارد.
17. he being a boss! he lacks the capability
او و ریاست ! ظرفیت آن را ندارد.
18. his style is flowery but lacks pith
سبک او پر رنگ و آب ولی عاری از معانی عمیق است.
19. his style is beautiful but he lacks depth
طرز بیان او زیبا است ولی عمق ندارد.
20. it's an informative book, but it lacks punch
کتاب آموزنده ای است ولی گیرایی ندارد.
21. their football team is good but it lacks depth
تیم فوتبال آنها خوب است ولی افراد ذخیره کم دارد.