1. He was sitting on the bed lacing up his shoes.
[ترجمه گوگل]روی تخت نشسته بود و کفش هایش را بسته بود
[ترجمه ترگمان]روی تخت نشسته بود و کفش هایش را می بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was busily employed in lacing up his shoes.
[ترجمه گوگل]او به شدت مشغول بستن بند کفش هایش بود
[ترجمه ترگمان]سخت مشغول بستن کفش هایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Nancy was lacing her shoe up when the doorbell rang.
[ترجمه گوگل]نانسی در حال بستن کفشش بود که زنگ در به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]نانسی وقتی زنگ در را زد، نانسی کفشش را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Fashionable lacing on the waistband of these trousers helps to accentuate a trim figure.
[ترجمه گوگل]بند های شیک روی بند کمر این شلوار به برجسته تر شدن چهره کمک می کند
[ترجمه ترگمان]گره زدن بند شلوار به کمربند این شلوار به برجسته کردن یک شکل تریم کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Rockets can make lacing up their sneakers look so hard.
[ترجمه گوگل]راکت ها می توانند بستن بند کفش های کتانی خود را بسیار سخت جلوه دهند
[ترجمه ترگمان]تیم راکتز \" می توانند lacing را سفت کنند، بسیار سخت به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He sits on the grass lacing stiff boots into a wreath of effort and breath.
[ترجمه گوگل]او روی چمنها مینشیند و چکمههای سفت را به تاج گل تلاش و نفس بسته است
[ترجمه ترگمان]روی علف ها می نشیند و چکمه های شق ورق را به یک تاج گل برای نفس و نفس می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Lacing uses conventional D-rings and hooks.
[ترجمه گوگل]توری از حلقه های D و قلاب های معمولی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]lacing از حلقه های سنتی و قلاب سنتی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Doonans' speciality is lacing traditional songs with rock arrangements, or applying folk themes to rock.
[ترجمه گوگل]تخصص Doonans بند زدن آهنگهای سنتی با تنظیم راک یا استفاده از مضامین عامیانه در راک است
[ترجمه ترگمان]تخصص Doonans، بستن آهنگ های سنتی با ترتیبات راک، یا استفاده از موضوعات محلی برای راک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Lattice Lacing with fat laces really accentuates the weaving.
[ترجمه گوگل]توری توری با توری های چاق واقعاً بافت را برجسته می کند
[ترجمه ترگمان]lattice lacing با بند چربی واقعا بر the تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'd know it anywhere with that bright red lacing.
[ترجمه گوگل]من آن را در هر جایی با آن توری قرمز روشن می شناسم
[ترجمه ترگمان]من آن را با آن کراوات قرمز روشن می شناسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Saves the time and hassle of re - lacing while you fish.
[ترجمه گوگل]باعث صرفه جویی در زمان و دردسر مجدد در حین ماهیگیری می شود
[ترجمه ترگمان]وقت و زحمت بستن مجدد را صرفه جویی می کند در حالی که شما ماهی می گیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Asymmetrical lacing design for extra pizazz and a snug fit.
[ترجمه گوگل]طراحی توری نامتقارن برای پیتزای اضافی و تناسب راحت
[ترجمه ترگمان]طراحی گره زدن برای pizazz اضافی و یک تناسب راحت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Display Shoe Lacing as seen in a trendy Melbourne shoe store.
[ترجمه گوگل]بند کفش را که در یک فروشگاه کفش مد روز ملبورن دیده می شود، نمایش دهید
[ترجمه ترگمان]کفش های راحتی خود را به شکلی که در یک فروشگاه کفش مد روز دیده می شود، نمایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The four-limb combined member connected with lacing bars is generally used in the design of superhigh crossing transmission towers.
[ترجمه گوگل]عضو ترکیبی چهار اندام متصل به میلههای توری معمولاً در طراحی برجهای انتقال فوقالعاده استفاده میشود
[ترجمه ترگمان]عضو ترکیب شده چهار عضو متصل به میله ها عموما در طراحی برج های انتقال متقاطع استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید