1. Tears are produced by the lachrymal and meibomian glands and contain all manner of chemicals, including proteins, enzymes and metabolic waste products.
[ترجمه گوگل]اشک توسط غدد اشکی و میبومین تولید می شود و حاوی انواع مواد شیمیایی از جمله پروتئین ها، آنزیم ها و مواد زائد متابولیک است
[ترجمه ترگمان]اشک توسط غدد lachrymal و meibomian تولید می شود و شامل تمام انواع مواد شیمیایی، از جمله پروتئین ها، آنزیم ها و محصولات زائد متابولیک می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Does darling lachrymal gland jam how to do?
[ترجمه گوگل]ایا غده اشکی عزیزم چطور باید انجام داد؟
[ترجمه ترگمان]و به نظر می رسه: \"عزیزم\" میتونه کاری کنه که ما انجام بدیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There were many lymphoid nodules under lachrymal gland epithelia in-group A, and few of chickens had semitransparent bursa with jelly inside them at the location of removed Harderian glands.
[ترجمه گوگل]ندول های لنفاوی زیادی در زیر اپیتلیوم غده اشکی در گروه A وجود داشت و تعداد کمی از جوجه ها بورس نیمه شفاف با ژله در داخل آنها در محل غدد هاردرین برداشته شده داشتند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از lymphoid زیر gland lachrymal در گروه A وجود داشتند، و تعداد کمی از مرغ ها به همراه ژله در داخل آن ها با ژله و در محل از غدد Harderian جدا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What if the lachrymal gland didn't cry or drip anymore?
[ترجمه گوگل]اگر غده اشکی دیگر گریه نمی کرد یا چکه نمی کرد چه؟
[ترجمه ترگمان]چه می شد اگر اشک هم دیگر گریه نمی کرد یا چکه می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Because lachrymal bursa flesh breaks down, reach the reason such as conjunctivitis, inside next conjunctiva bursa, often tear accumulates sluggish or spill over.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که گوشت بورس اشکی شکسته می شود، به دلیلی مانند ورم ملتحمه، در داخل بورس ملتحمه بعدی، اغلب پارگی ها کند می شوند یا می ریزند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که گوشت bursa تکه تکه می شود، به دلیلی مانند conjunctivitis، در داخل bursa next، به دلیل پارگی و یا نشت نفت، به همین دلیل عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The difference between the pouch and lachrymal channel is viewed from the side, with a protruding pouch, but only in the lacrimal groove.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین کیسه و کانال اشکی از کنار، با یک کیسه بیرون زده، اما فقط در شیار اشکی مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین کانال کیسه و کانال از طرف دیگر با یک کیسه بیرون زده دیده می شود، اما تنها در شیار اشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Each girl once was 1 to have no lachrymal angel, being her to ran into a beloved boy and the had tears, the angel shed tears, depraving the human life.
[ترجمه گوگل]هر دختر زمانی 1 بود که هیچ فرشته اشکی نداشت، چون او به پسر محبوبی برخورد کرد و اشک ریخت، فرشته اشک ریخت و زندگی انسان را تباه کرد
[ترجمه ترگمان]هر دختری یک روزی یک فرشته بود که هیچ فرشته ای نداشت، چون او بود که به پسری دوست داشتنی تبدیل می شد و گریه می کرد، فرشته اشک می ریخت و زندگی انسان را به هم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Followed by lachrymal, quasi-pious invocations of the Bill of Rights, the Constitution, the meaning of democracy. . .
[ترجمه گوگل]به دنبال آن استنادهای شبه پرهیزگارانه منشور حقوق، قانون اساسی، معنای دموکراسی
[ترجمه ترگمان]و پس از آن دعاهای lachrymal و quasi از لایحه حقوق، قانون اساسی و معنای دموکراسی را دنبال می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Can be the lachrymal naevus on the face nodded?
[ترجمه گوگل]آیا می توان نایوس اشکی روی صورت را تکان داد؟
[ترجمه ترگمان]اشک از چشمانم جاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Excuse me ah there is artificial lachrymal gland ah?
[ترجمه گوگل]ببخشید آه غده اشکی مصنوعی وجود دارد آه؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید، یک غده lachrymal مصنوعی وجود دارد، آه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The artifical lachrymal eye drops was prepared from the modified chitin derivative and a satisfactory result was achieved in the clinical observation.
[ترجمه گوگل]قطره چشم اشکی مصنوعی از مشتق کیتین اصلاح شده تهیه شد و نتیجه رضایت بخشی در مشاهده بالینی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]The چشم artifical از مشتق کیتین اصلاح شده تهیه شد و نتیجه رضایت بخشی در مشاهده بالینی بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What does the mole with each long position on the face represent respectively? Should the mole on nose go with lachrymal mole?
[ترجمه گوگل]خال با هر موقعیت بلند روی صورت به ترتیب چه چیزی را نشان می دهد؟ آیا خال روی بینی باید با خال اشکی همراه باشد؟
[ترجمه ترگمان]خال با هر موقعیت بلند بر روی صورت به ترتیب نشان داده می شود؟ اگر خال بر روی بینی با خال lachrymal باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What does the mole near chin nose call? Is lachrymal mole long in that?
[ترجمه گوگل]خال نزدیک به چانه چه می گوید؟ آیا خال اشک در آن بلند است؟
[ترجمه ترگمان]خبرچین نزدیک بینی چی صداش می کنه؟ به خاطر همین بود که اشک از چشمانش سرازیر شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Conclusions Positive nursing measures are helpful to improving the clinical effectiveness in the patients undergoing anastomosis of broken lachrymal canaliculus.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اقدامات پرستاری مثبت برای بهبود اثربخشی بالینی در بیماران تحت آناستوموز کانال اشکی شکسته مفید است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اقدامات پرستاری مثبت برای بهبود اثربخشی بالینی در بیمارانی که تحت درمان lachrymal lachrymal شکسته قرار دارند، مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Give out a few branch by alar palate ganglion, distributing the mucous membrane in lachrymal, palate and nosepiece, control the exudation of the common sense of mucous membrane and gland body.
[ترجمه گوگل]چند شاخه توسط گانگلیون کام آلار، پخش غشای مخاطی در اشکی، کام و بینی، کنترل ترشح حس مشترک غشای مخاطی و بدن غدد
[ترجمه ترگمان]شاخه کوچکی از غده عصبی alar را بیرون بیاورید و غشا مخاطی را در lachrymal، palate و nosepiece توزیع کنید و کنترل حس مشترک غشا مخاطی و بدن غده دار را کنترل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید