1. daedalus constructed a large labyrinth in crete
ددالوس یک پیچراه بزرگ در جزیره ی کرت ساخت.
2. he was lost in a labyrinth of despair
او در پیچراهه ی یاس و نومیدی گم شده بود.
3. the area is surrounded by a labyrinth of swamps and rivers
آن ناحیه توسط مازی از مرداب و رودخانه احاطه شده است.
4. in a psychological test the mice were taught to find their way through a labyrinth
در یک آزمون روان شناسی به موش ها یاد دادند که راه خود را در یک پیچراه پیدا کنند.
5. Finally, through a labyrinth of corridors she found his office.
[ترجمه گوگل]سرانجام، از میان هزارتویی از راهروها، دفتر او را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]سرانجام، از میان هزار راهروها، دفتر کارش را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We lost our way in the labyrinth of streets.
[ترجمه گوگل]راهمان را در لابلای خیابان گم کردیم
[ترجمه ترگمان]راه خود را در پیچ وخم کوچه گم کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The old building was a labyrinth of dark corridors.
[ترجمه گوگل]ساختمان قدیمی هزارتویی از راهروهای تاریک بود
[ترجمه ترگمان]ساختمان قدیمی در راهروهای تاریک و تاریک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Decisions are frequently delayed in the labyrinth of Whitehall committees.
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری ها اغلب در هزارتوی کمیته های وایت هال به تعویق می افتد
[ترجمه ترگمان]تصمیمات اغلب در the کمیته وایتهال به تاخیر می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Pakeezah offered to lead me back through the labyrinth of Daryaganj to the Faiz Bazaar.
[ترجمه گوگل]پاکیزه به من پیشنهاد داد که از لابلای دریاگنج به بازار فیض برگردم
[ترجمه ترگمان]Pakeezah پیشنهاد کرد که مرا از میان هزارتوی of تا بازار فیض هدایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He found himself in enormous buildings, with a labyrinth of rooms, and he was lost in the pile.
[ترجمه گوگل]او خود را در ساختمانهای عظیم، با هزارتویی از اتاقها، یافت و در انبوهی گم شد
[ترجمه ترگمان]خود را در ساختمان های بسیار بزرگی یافت که در میان انبوهی از اتاق ها و در آن گم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This themed experience is set in a labyrinth of passages, caverns and secret chambers, 60 feet below ground!
[ترجمه گوگل]این تجربه مضمون در هزارتویی از معابر، غارها و اتاق های مخفی، 60 فوت زیر زمین قرار دارد!
[ترجمه ترگمان]این تجربه با موضوع در مجموعه ای از راهروها، caverns و حفره های مخفی، ۶۰ پا زیر زمین قرار داده شده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Each quadrant of the labyrinth comprises four main meanders.
[ترجمه گوگل]هر ربع هزارتو شامل چهار پیچ و خم اصلی است
[ترجمه ترگمان]هر ربع از این مارپیچ چهار سیر اصلی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Labyrinth at Knossos is generally recognized to have been one of the greatest architectural achievements of the ancient world.
[ترجمه گوگل]هزارتوی کنوسوس به طور کلی به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای معماری جهان باستان شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]هزارتو در نوسوس به طور کلی به عنوان یکی از بزرگ ترین دستاوردهای معماری جهان باستان شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Inside appeared a dark labyrinth of ravaged shelves behind plate glass still festooned with the posters advertising special Christmas bargains.
[ترجمه گوگل]در داخل هزارتوی تاریکی از قفسههای ویران شده در پشت شیشه بشقاب ظاهر شد که هنوز با پوسترهایی که تبلیغات ویژه کریسمس را تبلیغ میکردند، مزین شده بود
[ترجمه ترگمان]داخل قفسه های پر از پر از قفسه های غارت شده در پشت شیشه هنوز تزیین شده بود و آگهی حراج ویژه کریسمس را تبلیغ می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید