laboured

/ˈleɪbəd//ˈleɪbəd/

بزحمت درست شده، پرصنعت

جمله های نمونه

1. He laboured under the constant misapprehension that nobody liked him.
[ترجمه گوگل]او تحت این سوءتفاهم دائمی کار می کرد که هیچ کس او را دوست ندارد
[ترجمه ترگمان]او زیر این سو تفاهم دایمی که هیچ کس از او خوشش نمی آمد، تقلا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From his slow walk and laboured breathing, Ginny realized he was far from well.
[ترجمه گوگل]جینی از راه رفتن آهسته و نفس های سختش متوجه شد که حالش خوب نیست
[ترجمه ترگمان]جینی در حالی که نفس نفس می زد و با زحمت نفس می کشید، متوجه شد که از این کار دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His breathing was laboured, and he could hardly speak.
[ترجمه گوگل]نفس هایش سخت شده بود و به سختی می توانست صحبت کند
[ترجمه ترگمان]نفس می کشید و به زحمت می توانست حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The soldiers laboured their way in the storm.
[ترجمه گوگل]سربازان راه خود را در طوفان زحمت کشیدند
[ترجمه ترگمان]سربازان در میان طوفان به راه خود ادامه می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The old man laboured up the hillside.
[ترجمه گوگل]پیرمرد در دامنه تپه زحمت کشید
[ترجمه ترگمان]پیرمرد در دامنه کوه بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They have laboured to complete the job.
[ترجمه گوگل]برای تکمیل کار زحمت کشیده اند
[ترجمه ترگمان]اونا تلاش کردن که کار رو کامل کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The movie looks laboured and slow by today's standards.
[ترجمه گوگل]فیلم با استانداردهای امروزی سخت و کند به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این فیلم با استانداردهای امروزی به کندی و کندی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had laboured under the misconception that Bella liked her.
[ترجمه گوگل]او با این تصور غلط کار کرده بود که بلا از او خوشش می آید
[ترجمه ترگمان]او زیر تصور غلط بود که بلا او را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her husband laboured at the plant for 17 years.
[ترجمه گوگل]شوهرش 17 سال در کارخانه کار کرد
[ترجمه ترگمان]شوهرش ۱۷ سال در کارخانه کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The climbers laboured up the hillside.
[ترجمه گوگل]کوهنوردان در دامنه تپه تلاش کردند
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان به بالای تپه دست کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They laboured for years to clear their son's name.
[ترجمه گوگل]آنها سال ها زحمت کشیدند تا نام پسرشان را پاک کنند
[ترجمه ترگمان]سال ها تلاش کرده بودند تا نام پسرشون را پاک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They laboured along the bad road.
[ترجمه گوگل]آنها در امتداد جاده بد کار کردند
[ترجمه ترگمان]در جاده بد کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The horses laboured up the steep slope.
[ترجمه گوگل]اسب ها از شیب تند بالا رفتند
[ترجمه ترگمان]اسب ها از شیب تند بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They laboured for the happiness of mankind.
[ترجمه گوگل]آنها برای خوشبختی بشر تلاش کردند
[ترجمه ترگمان]برای سعادت بشریت کوشش می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• done with difficulty, heavy (as of breathing); forced, constrained; artificial, unnatural

پیشنهاد کاربران

مثال برای معنای جناب آقای احمدی؛
The dialogue in the movie felt laboured and unnatural.
His laugh sounded laboured and forced.
The performance was laboured, lacking the spontaneity and ease of a natural act.
مصنوعی، تصنعی، غیرطبیعی، ناجور
● مشقت بار، پر زحمت
● سنگین ( از نظر محتوا )

بپرس