laborer

/ˈleɪbərər//ˈleɪbərə/

معنی: کارگر، عمله، مزدور، فعله
معانی دیگر: فعله (کارگر ناآموخته)، شاگرد (انگلیس: labourer)، زحمتکش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who labors.
مترادف: hand, toiler, worker
مشابه: drudge, employee, moiler, operative

(2) تعریف: a person engaged in unskilled manual labor.
مترادف: hand, moiler, proletarian, workingman, workman
مشابه: employee, help, hireling, plodder, toiler, worker

جمله های نمونه

1. this laborer is worthy of his hire
این کارگر استحقاق مزد خود را دارد.

2. a construction laborer
کارگر ساختمانی

3. the average wage of an unskilled laborer is $ 6 per hour
مزد متوسط عمله ی ساده،شش دلار در ساعت است.

4. The typical laborer now sits in front of a bank of dials.
[ترجمه گوگل]کارگر معمولی اکنون روبروی یک بانک صفحه می نشیند
[ترجمه ترگمان]کارگر معمولی الان جلوی یک بانک از صفحات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Arturo is a laborer who works for $ 4 an hour, about six hours a day.
[ترجمه گوگل]آرتورو کارگری است که با 4 دلار در ساعت کار می کند، حدود شش ساعت در روز
[ترجمه ترگمان]آرتورو یک کارگر است که ۴ ساعت در روز کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr. Liu found full-time work as a laborer; his wife took a part time job and watched over the family's two children, a daughter and their young son Liu Jingjun.
[ترجمه گوگل]آقای لیو کار تمام وقت به عنوان کارگر پیدا کرد همسرش یک کار نیمه وقت گرفت و مراقب دو فرزند خانواده، یک دختر و پسر کوچکشان لیو جینجون بود
[ترجمه ترگمان]آقای لیو کار تمام وقت خود را به عنوان کارگر پیدا کرد؛ همسرش کار پاره وقت انجام داد و دو فرزند خانواده، یک دختر و پسر their لیو Jingjun را تماشا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The laborer, looking into it at evening, purifies his thoughts of the dross and earthiness which they have accumulated during the day.
[ترجمه گوگل]کارگر، هنگام غروب به آن نگاه می کند، افکار خود را از تفاله و خاکی که در طول روز انباشته شده است، پاک می کند
[ترجمه ترگمان]کارگر، هنگام غروب به آن نگاه می کرد و افکارش را که در طول روز جمع کرده بود، پاک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does laborer work overtime by what standard should pay salary?
[ترجمه گوگل]آیا کارگر اضافه کاری با چه معیاری باید حقوق بدهد؟
[ترجمه ترگمان]کی اضافه کاری داره با چه استاندارد باید حقوق بگیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Management laborer is the anthropomorphize delegate of advanced productivity.
[ترجمه گوگل]کارگر مدیریت، نماینده انسان‌سازی بهره‌وری پیشرفته است
[ترجمه ترگمان]کارگر مدیریتی نماینده anthropomorphize از بهره وری پیشرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Produce bureaucratism necessarily, make laborer lacks due stimulation.
[ترجمه گوگل]لزوماً بوروکراتیسم تولید کنید، کاری کنید که کارگر فاقد انگیزه لازم باشد
[ترجمه ترگمان]تولید محصولات لزوما باعث ایجاد انگیزه و کمبود کارگر نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The unit inside any legal limits and laborer must attend social insurance.
[ترجمه گوگل]واحد در هر محدوده قانونی و کارگر باید در بیمه اجتماعی حضور داشته باشد
[ترجمه ترگمان]واحد درون هر گونه محدودیت قانونی و کارگری باید در بیمه اجتماعی شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is no use offering the manual laborer, tired out with a hard week's sweat and effort, the chance of playing a game of football or baseball on Saturday afternoon.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد دادن به کارگر یدی که با عرق و تلاش یک هفته سخت خسته شده است، فرصتی برای بازی فوتبال یا بیسبال در بعدازظهر شنبه ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که کارگر دستی، خسته از عرق و تلاش یک هفته سخت، شانس بازی کردن یک بازی فوتبال یا بیسبال در بعد از ظهر شنبه را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That afternoon he set out walking to Harrisburg, where his father was working as a laborer on a new turnpike.
[ترجمه گوگل]بعدازظهر آن روز، او راه افتاد و به سمت هریسبورگ رفت، جایی که پدرش به عنوان کارگر روی یک پیچ جدید کار می کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر آن روز بعد از ظهر راه افتاد که به Harrisburg برود، جایی که پدرش در جاده جدیدی کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her father, Robert Hand, was an unsuccessful artist and musician who worked as a laborer.
[ترجمه گوگل]پدرش، رابرت هند، هنرمند و نوازنده ناموفقی بود که به عنوان کارگر کار می کرد
[ترجمه ترگمان]پدرش، رابرت مارتین، یک هنرمند و موسیقی دان ناموفق بود که به عنوان کارگر کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When he was older, Taylor did serve an apprenticeship and did work as a laborer and machinist.
[ترجمه گوگل]وقتی بزرگتر شد، تیلور شاگردی کرد و به عنوان کارگر و ماشین‌کار کار می‌کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی بزرگ تر می شد، تیلر همان شاگردی بود که به عنوان کارگر و machinist کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارگر (اسم)
labor, effective, operative, proletarian, worker, employee, working, employe, laborer, workman, working man, workpeople

عمله (اسم)
worker, laborer, farmhand, workman, labourer

مزدور (اسم)
help, grub, hireling, hack, laborer, workman, galley slave, hired laborer, hired labourer

فعله (اسم)
laborer, workman, labourer, hackney

تخصصی

[نساجی] کارگر

انگلیسی به انگلیسی

• worker, wage-earner

پیشنهاد کاربران

بپرس