labor union

/ˈleɪbərˈjuːnjən//ˈleɪbəˈjuːnɪən/

معنی: سندیکای کارگری، اتحادیه کارگری
معانی دیگر: اتحادیه ی کارگری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an organization of workers that promotes and protects the interests of its members in issues such as wages and working conditions, esp. through negotiations with employers.
مشابه: union

جمله های نمونه

1. The group became the spearhead of the labor union movement.
[ترجمه گوگل]این گروه به پیشروی جنبش اتحادیه کارگری تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این گروه پیشگام جنبش کارگری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unlike a business corporation or labor union, a charity may not sponsor or support a political action committee.
[ترجمه گوگل]برخلاف یک شرکت تجاری یا اتحادیه کارگری، یک موسسه خیریه ممکن است از کمیته اقدام سیاسی حمایت یا حمایت نکند
[ترجمه ترگمان]بر خلاف یک شرکت کسب وکار یا اتحادیه کارگری، یک موسسه خیریه ممکن است حامی یا حمایت از یک کمیته اقدام سیاسی نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Article 2 A labor union shall be a juristic person.
[ترجمه گوگل]ماده ۲ اتحادیه کارگری شخص حقوقی است
[ترجمه ترگمان]ماده ۲ یک اتحادیه کارگری باید شخص juristic باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Elect labor union member of committee and budget investigates member of committee a candidate.
[ترجمه گوگل]انتخاب عضو اتحادیه کارگری کمیته و بررسی بودجه از اعضای کمیته یک نامزد
[ترجمه ترگمان]انتخاب عضو اتحادیه کارگری و بودجه به بررسی عضو کمیته می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This fallacy is still the basis of many labor union practices.
[ترجمه گوگل]این مغالطه هنوز اساس بسیاری از شیوه های اتحادیه کارگری است
[ترجمه ترگمان]این استدلال غلط همچنان اساس بسیاری از فعالیت های اتحادیه کارگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is a mere tool of the labor union.
[ترجمه گوگل]او تنها ابزار اتحادیه کارگری است
[ترجمه ترگمان]او صرفا ابزار اتحادیه کارگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The execution of collective bargaining right of labor union is helpful in buffering conflicts and defusing differences between labor and management in a peaceful and non-facedown way.
[ترجمه گوگل]اجرای حق چانه زنی دسته جمعی اتحادیه کارگری در خنثی کردن تعارضات و خنثی کردن اختلافات بین کارگری و مدیریتی به روشی مسالمت آمیز و بدون چهره مفید است
[ترجمه ترگمان]اجرای حق چانه زنی جمعی از اتحادیه کارگری در میان تعارضات بین کار و مدیریت تفاوت بین کار و مدیریت به روش صلح آمیز و non مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Article 39 The public property of a labor union shall not be subject to confiscation.
[ترجمه گوگل]ماده 39 اموال عمومی اتحادیه کارگری قابل مصادره نیست
[ترجمه ترگمان]ماده ۳۹ قانون عمومی اتحادیه کارگری نباید تابع مصادره باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The labor union has ordered its members to work - to - rule.
[ترجمه گوگل]اتحادیه کارگری به اعضای خود دستور داده است تا - تا - حکومت کنند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه کارگری به اعضای خود دستور کار در قانون را داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hereby apply for to establish labor union and need to pay 2% of total amount of monthly wages, and 60% in which belong to the company union .
[ترجمه گوگل]بدینوسیله درخواست تاسیس اتحادیه کارگری و پرداخت 2% از کل مبلغ ماهانه و 60% آن متعلق به اتحادیه شرکت می باشد
[ترجمه ترگمان]Hereby درخواست ایجاد اتحادیه کارگری و نیاز به پرداخت ۲ % از کل درآمد ماهیانه، و ۶۰ درصد از آن ها متعلق به اتحادیه شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Boycotted as part of a labor union action.
[ترجمه گوگل]به عنوان بخشی از یک اقدام اتحادیه کارگری بایکوت شد
[ترجمه ترگمان]boycotted به عنوان بخشی از فعالیت اتحادیه کارگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. China wows bars labor union independent of the party Communist Party.
[ترجمه گوگل]چین بسیار شگفت‌انگیز است که اتحادیه‌های کارگری مستقل از حزب کمونیست را مسدود می‌کند
[ترجمه ترگمان]چین اتحادیه کارگری مستقل حزب کمونیست این حزب را ممنوع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The delegacy of labor union is that labor union has the rights or qualifications to be the representative of the members and employees' benefits which affirmed by the law.
[ترجمه گوگل]تفویض سندیکای کارگری این است که اتحادیه کارگری از حقوق یا صلاحیت نمایندگی اعضا و مزایای کارمندانی برخوردار باشد که قانون تأیید می‌کند
[ترجمه ترگمان]The اتحادیه کارگری این است که اتحادیه کارگری دارای حقوق و صلاحیت لازم برای نماینده اعضا و مزایای کارمندان است که توسط قانون تایید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Article 29 A labor union and any of its officers or members shall not.
[ترجمه گوگل]ماده 29 اتحادیه کارگری و هیچ یک از افسران یا اعضای آن نباید
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۹ یک اتحادیه کارگری و هر کدام از افسران و اعضای آن نباید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To lead the mass work of the labor union and the Communist Youth League.
[ترجمه گوگل]رهبری کار توده ای اتحادیه کارگری و اتحادیه جوانان کمونیست
[ترجمه ترگمان]که کار گروهی اتحادیه کارگری و اتحادیه جوانان کمونیست را رهبری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سندیکای کارگری (اسم)
labor union, labour union

اتحادیه کارگری (اسم)
labor union, labour union

تخصصی

[نساجی] سندیکای کارگری - اتحادیه کارگری

انگلیسی به انگلیسی

• union of workers who have joined together to protect their rights
in the united states, a labor union is an organization that has been formed by workers in order to represent their rights and interests to their employers, for example in order to improve working conditions or wages.

پیشنهاد کاربران

بپرس