luck out


(امریکا - عامیانه) خوش شانسی آوردن، کامکار بودن

جمله های نمونه

1. At last he lucked out and made good money.
[ترجمه گوگل]در نهایت او شانس آورد و پول خوبی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]سرانجام شانس آورد و پول خوبی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No, he didn't. I lucked out today.
[ترجمه گوگل]نه، او این کار را نکرد امروز شانس آوردم
[ترجمه ترگمان]نه، نکرد امروز شانس آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He lucked out on the oral examination.
[ترجمه امین] او در آزمون شفاهی موفق شد.
|
[ترجمه گوگل]او در امتحان شفاهی شانس آورد
[ترجمه ترگمان]او در امتحان شفاهی شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Giants really lucked out in last night's game.
[ترجمه گوگل]جاینتز در بازی دیشب واقعاً خوش شانس بودند
[ترجمه ترگمان] توی بازی دیشب خیلی شانس آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I didn't have any idea what I was doing, but I lucked out and wound up with a good job.
[ترجمه گوگل]من هیچ ایده ای نداشتم که دارم چه کار می کنم، اما شانس آوردم و با یک کار خوب پایان یافتم
[ترجمه ترگمان]من هیچ ایده ای نداشتم که دارم چه کار می کنم، اما شانس آوردم و با یه کار خوب زخم زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And that brings luck out of the stars and, at least partially, into our grasp.
[ترجمه گوگل]و این شانس را از ستاره‌ها بیرون می‌آورد و حداقل تا حدی به درک ما می‌رسد
[ترجمه ترگمان]و این باعث خوشبختی ستارگان می شود و دست کم تا حدی به دست ما می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here's where I luck out: I'm really computer illiterate.
[ترجمه گوگل]این جایی است که من شانس آوردم: من واقعاً سواد کامپیوتری ندارم
[ترجمه ترگمان]اینجا جایی است که من موفق می شوم: من واقعا بی سواد هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wow! I luck out! We go back the same way.
[ترجمه گوگل]وای! من شانس آوردم! از همان راه برمی گردیم
[ترجمه ترگمان]! وای! موفق شدم به همون روش بر می گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tom lose his job; but he luck out, his friend offer him a much better one.
[ترجمه امین] تام کارش را از دست داد؛اما او خیلی خوش شانس است، دوستش به او یک کار خیلی بهتر پیشنهاد داده است.
|
[ترجمه گوگل]تام شغل خود را از دست می دهد اما او شانس آورد، دوستش به او پیشنهاد بسیار بهتری می دهد
[ترجمه ترگمان]تام کارش را از دست داد، اما موفق شد، دوستش خیلی بهتر از او خواستگاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You might luck out with a great show, or you may find a mixed bag of angsty guitar solos and bad poetry —either way, you'll have something to talk (or laugh) about on the way home.
[ترجمه گوگل]ممکن است با یک نمایش عالی خوش شانس باشید، یا ممکن است مجموعه‌ای از تکنوازی‌های گیتار عصبانی و شعر بد پیدا کنید - در هر صورت، در راه خانه چیزی برای صحبت (یا بخندیدن) خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]ممکن است با یک نمایش بزرگ شانس خود را از دست بدهید، یا ممکن است یک کیسه پر از solos گیتار angsty و شعر بد پیدا کنید - هر دو طرف، چیزی برای صحبت کردن (یا خندیدن)در راه خانه خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Maybe you'll luck out and catch yourself a big one!
[ترجمه گوگل]شاید شانس بیاوری و خودت را بزرگ کنی!
[ترجمه ترگمان]شاید تو موفق باشی و به خودت یه جایزه بزرگ بگیری!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wow! I luck out! We are going back the same way.
[ترجمه گوگل]وای! من شانس آوردم! ما از همین راه برمی گردیم
[ترجمه ترگمان]! وای! موفق شدم ما هم به همون روش بر می گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Especially, it is a big new broom will not move, move will say good luck out.
[ترجمه گوگل]به خصوص، این جارو بزرگ جدید حرکت نمی کند، حرکت می گویند موفق باشید
[ترجمه ترگمان]به خصوص که یک جاروی بزرگ جدید حرکت نخواهد کرد و حرکت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With a strain of peach home, like the spring, happiness, good luck out with the home.
[ترجمه گوگل]با یک سویه هلو خانه، مانند بهار، شادی، موفق باشید با خانه
[ترجمه ترگمان]با فشاری از خانه هلو، مثل بهار، خوشبختی و خوشبختی در خانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس