love child

/ˈləvˈt͡ʃaɪld//lʌvt͡ʃaɪld/

بچه حرمزاده

جمله های نمونه

1. Charlie? Oh, he's a treasure, loves children.
[ترجمه گوگل]چارلی؟ اوه، او یک گنج است، بچه ها را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]چارلی؟ او یک گنج است، بچه را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eric has a secret love child.
[ترجمه مسعودر] اریک یک بچه غیرمشروع ناشناس دارد
|
[ترجمه گوگل]اریک یک فرزند عشق مخفی دارد
[ترجمه ترگمان]اریک یک کودک عشق سری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I've always loved children.
[ترجمه گوگل]من همیشه بچه ها را دوست داشتم
[ترجمه ترگمان]من همیشه عاشق بچه هام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Director Jafar Panahi clearly loves children for what they are, big mouths and all.
[ترجمه گوگل]جعفر پناهی کارگردان به وضوح بچه ها را به خاطر آنچه هستند دوست دارد، دهان بزرگ و همه چیز
[ترجمه ترگمان]جعفر پناهی، مدیر جعفر پناهی، به طور واضح کودکان را به خاطر آنچه که هستند دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unlike the synonym, MAMzer, BENKert connotes love child, not one merely born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]بر خلاف مترادف MAMzer، BENKert دلالت بر عشق به کودک دارد، نه یک کودک که صرفاً خارج از ازدواج متولد شده باشد
[ترجمه ترگمان]برخلاف the، MAMzer، BENKert connotes، کودک را دوست داشته باشد، نه فقط یک ازدواج نامشروع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's a very loving child.
[ترجمه گوگل]او یک کودک بسیار دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]او یک بچه خیلی دوست داشتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She loved children and had wanted to have several.
[ترجمه گوگل]او عاشق بچه ها بود و می خواست چندین بار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]او عاشق بچه ها بود و می خواست چندین نفر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How can you love children whose every effort is directed at ignoring you or hating you?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید بچه هایی را دوست داشته باشید که تمام تلاششان نادیده گرفتن شما یا نفرت از شما است؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانید کودکانی را دوست داشته باشید که تمام تلاش خود را نادیده می گیرند و شما را نادیده می گیرند و یا از شما متنفر می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pam loves children but she doesn't like them when they're mobile, it gets on her nerves.
[ترجمه گوگل]پام بچه‌ها را دوست دارد، اما وقتی آنها در حال حرکت هستند از آنها خوشش نمی‌آید، این اعصابش را خراب می‌کند
[ترجمه ترگمان]او بچه ها را دوست دارد، اما وقتی سیار هستند آن ها را دوست ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Besides, loving children says nice things about you, too, as a caring and decent person.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کودکان دوست داشتنی نیز در مورد شما به عنوان فردی دلسوز و شایسته چیزهای خوبی می گویند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بچه های دوست داشتنی در مورد تو هم چیزهای خوبی درباره تو می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a speech of effusive praise, which if it were true, would make her an exceptionally loving child.
[ترجمه گوگل]این یک سخنرانی تحسین آمیز است که اگر درست بود از او کودکی فوق العاده دوست داشتنی می ساخت
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی تحسین پرشوری بود که اگر حقیقت داشت، او را به کودکی دوست داشتنی تبدیل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yesterday was the love child ban sales reported on the last day.
[ترجمه گوگل]دیروز ممنوعیت فروش کودک عشق در روز آخر گزارش شد
[ترجمه ترگمان]دیروز، ممنوعیت فروش کودک در روز گذشته گزارش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After a South African newspaper first reported the love child last week, a public furor followed.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه هفته گذشته یک روزنامه آفریقای جنوبی برای اولین بار از این کودک عاشق خبر داد، خشم عمومی به دنبال داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه یک روزنامه افریقای جنوبی اولین بار این کودک را هفته گذشته گزارش داد جنجالی عمومی دنبال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There's no disgrace in being a love child.
[ترجمه گوگل]هیچ افتضاحی در عشق بچه بودن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ رسوایی در وجود یک بچه عاشق وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• child born to unmarried parents
a love child is someone whose parents have never been married to each other; an old-fashioned expression.

پیشنهاد کاربران

If Jesus and Jared from Subway had a lovechild
Example
noun
a child born to parents who are not married to each other
حرامزاده، زنا زاده
She looks like the love child of Woody Allen and Sol Rosenberg.
فرزند نامشروع

بپرس