look out for

/lʊk aʊt fɔr//lʊk aʊt fɔː/

1- مواظب بودن، گوش به زنگ بودن 2- توجه کردن از

پیشنهاد کاربران

به دنبال بودن
Mahnaz Gh
دقت کنید حرف اضافه بعد از این فریزال ورب خیلی معنی اونو تغییر میده
به این صورت که :
Look out onto مشرف به جایی بودن، ویو به جایی داشتن
Look out for:
۱. گوش به زنگ بودن، حواست به چیزی باشه
۲. هوای کسی یا چیزی رو داشتن، به فکر کسی یا چیزی بودن
بپا
Hey, look out for the horse
هی، اسبو بپا ( بهش نخوری )
If you continue down the street, look out for the dogs.
داری میری پایین خیابون سگها رو بپا ( بهت حمله نکنن )
گوش به زنگ بودن
منتظر کسی/چیزی بودن
چشم به راه ( دیدن - شنیدن - آمدن ) چیزی/کسی بودن
. . .
But we look out for the book
Look for some thing
Search
مراقب بودن، مراقبت کردن، مواظبت کردن
یک جورایی معنی. watch out رو میده
Pay attention to what is the around you
Pay attention to what is happening around you
توجه کردن
توجه کردن به
مراقب بودن. مواظب بودن. گوش به زنگ بودن.
مراقبت از خطرات
مراقب بودن برای جلوگیری از یک خطر یا آسیب! مثلا مراقب باشبم تصادف نکنیم! یا مراقب باشیم تا برادر کوچک مان به خودش آسیب نرسونه! نکته این که در عبارت look after که معنایی تقریبا مشابه دارد. . ما از کسی یا چیزی به صورت کلی مراقبت میکنیم!مثلا پرستار بچه از کودک مراقبت میکند!. .
انگلیسی به فارسی : مراقب بودن , جست و جو هم معنی میده
انگلیسی به انگلیسی : pay attention to what is happening around you
look out for
این ور و اون ور نگاه کردن ( برای یافتن چیزی )
به فکر کسی بودن
to pay attention to what is happening around you, so that you will notice a particular person or thing if you see them
مراقب خودت باش لطفا سریع تر
مراقب بودن، مراقب باش
مراقب بودن مرافب باش
مراقب باش!
به اطرافت دقت کن!
هوای کسی را داشتن
مراقب بودن، حواسمان به دور و بر بودن
به معنی منتظر بودن هم هست.
مثال: look out for me at 8 o'clock
به معنی مراقب باش
و معنی watch out هم میده
افرین به خودم
بدقت دنبال چیزی بودن
گوش بزنگ بودن، منتظر بودن
Keep a watch for sth/sb
مراقب . . . . . . . باش!
مواظب باشید
Pay attention to what is happening around you
توجه کردن به اتفاقاتی که اطرافت می گذرند
pay attention to what is happening around you
گوش به زنگ بودن
هوای کسی رو داشتن
مراقب باشید
pay attention whats happening around you
مراقب، مواظبت کردن از چیزی

مراقب خودت یا دیگران بودن

مثلا شما میخوای از خیابون رد بشی و ماشینی که به سمتت میاد رو نمیبینی بعد مامانت یا بابات یا هرکس دیگه ای داد میزنه و میگه مراقب باش!
نگهدار خودت باش
مراقب باش!
به بیرون رفتن

پاییدن
مراقب باش

مراقب چیزی یا کسی بودن
مراقب باش
to be aware of the existence of sb or sth
be careful of or watchful for sth or sb
مراقبت کردن
مواظبت کردن
توجه کردن. مراقب بودن
مراقب بودن
مواظب بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٠)

بپرس