lines

جمله های نمونه

1. lines intersecting to form right angles
خط هایی که همبرند و زوایای قائمه می سازند

2. lines of communication
خطوط ارتباطی

3. lines of demonstrators coiled their way through the streets
صفوف تظاهر کنندگان در خیابان ها مارپیچ وار حرکت می کردند.

4. cocurrent lines
خطوط همرس (متقاطع)

5. cotidal lines on a map
خطوط کشند نما در روی نقشه

6. directional lines showing wind and ocean currents
خط های جهت نما که جریان بادها و اقیانوس ها را نشان می دهند

7. divergent lines
خطوط واگرا

8. flowing lines in a painting
خطوط مداوم و دلپذیر در یک نقاشی

9. isoclinal lines on a map
خط های هم تک شیب در نقشه

10. isodynamic lines on a map
خط های هم مغناطیس روی نقشه

11. ruled lines
خطوط خط کشی شده

12. the lines were finely drawn
خط ها با دقت تمام ترسیم شده بودند.

13. these lines run parallel and then suddenly diverge sharply
این خطوط موازی پیش می روند ولی ناگهان منشعب می شوند.

14. three lines of poetry
سه سطر شعر

15. hard lines
(انگلیس - خودمانی) بد بیاری،بد بختی

16. power lines
خطوط انتقال نیرو،شاه سیم های برق،کابل های برق

17. a few lines from the prelude to his epical poem
چند سطر از مقدمه ی شعر حماسی او

18. clean arcitectural lines
خطوط (و سطوح) ساده ی معماری

19. our defensive lines are porous
خطوط دفاعی ما نفوذپذیر است.

20. our defensive lines could not be breached
خطوط دفاعی ما نفوذناپذیر بود.

21. our telephone lines are overloaded
بار خطوط تلفنی ما بیش از ظرفیت آن است.

22. the fishing lines ran afoul of each other
طناب های ماهیگیری در هم گوریده شدند.

23. the outer lines of defense
خطوط بیرونی دفاع

24. these two lines contain the heart of the poem's meaning
این دو سطر اصل معنی شعر را در بر دارند.

25. these two lines cut each other
این دو خط یکدیگر را قطع می کنند.

26. those two lines cross each other here
آن دو خط در اینجا همبر هستند (همدیگر را قطع می کنند).

27. to run lines on a sheet of paper
روی یک صفحه کاغذ خط کشیدن

28. two parallel lines
دو خط موازی

29. two parallel lines never meet
دو خط موازی هرگز با هم برخورد نمی کنند.

30. a few bus lines connect at the crossroads
در این چهار راه چند خط اتوبوس با هم تلاقی دارند.

31. all our telephone lines are tied up
همه ی خط های تلفنی ما مشغول است.

32. he explained the lines of his foreign policy
او رئوس سیاست خارجی خود را توضیح داد.

33. space out the lines so that the whole page is filled
فاصله ی سطور را بیشتر کن تا همه ی صفحه پر شود.

34. the enemy's defensive lines were impregnable
خطوط دفاعی دشمن عبور ناپذیر بود.

35. the last two lines reveal the moral of the poem
دو سطر آخر،برداشت اخلاقی شعر را ارائه می دهند.

36. this state's freight lines
راه آهن های باری این ایالت

37. war deranged the lines of communication
جنگ خطوط ارتباطی را مختل کرد.

38. read between the lines
معنی نهفته ی چیزی را دریافتن

39. read between the lines
معانی پنهان یا ژرف چیزی را درک کردن

40. hey are locating the lines of the property
آنان دارند حدود (مرزهای) ملک را معین می کنند.

41. loneliness stares between the lines of his poetry
تنهایی در لابلای سطرهای شعر او به چشم می خورد.

42. the actor had his lines down cold
هنرپیشه متن خود را مثل آب خوردن بلد بود.

43. the long and narrow lines created an impression of height
خط های دراز و باریک تصور بلندی را ایجاد می کردند.

44. to think along certain lines
در راستای خطوط معینی اندیشیدن

45. an actor must study his lines
بازیگر باید متن خود را از بر کند.

46. it is built along modern lines
به سبک جدیدی ساخته شده است.

47. straighten all of the curved lines
همه ی خط های قوس دار را صاف کن.

48. the new store sells different lines of foreign goods
فروشگاه جدید اقلام گوناگونی از کالاهای خارجی را به فروش می رساند.

49. they leapfrogged over our defensive lines
آنان از روی خطوط دفاعی ما رد شدند.

50. you have to memorize your lines
باید نقش خود را از حفظ کنی.

51. a castle only moves in straight lines
رخ فقط به خط مستقیم حرکت می کند.

52. it is given that the two lines are parallel
فرض آنست که آن دو خط موازی هستند.

53. our tanks pierced the enemy's defensive lines
تانک های ما خطوط دفاعی دشمن را شکافتند.

54. the maintenance crew for the telephone lines
ماموران حفظ و نگهداری خطوط تلفن

55. tractors furrowed the land in parallel lines
تراکتورها شیارهای موازی در زمین ایجاد می کردند.

56. a cipher had been concealed among the lines of his poem
رمزی در سطور شعر او پنهان شده بود.

57. white marble threaded with blue and black lines
مرمر سفیدی که با خط های آبی و سیاه رگه دار شده است

58. images of yellow and white flowers haunt the lines of his poetry
نماد گل های زرد و سفید با خطوط اشعار او عجین شده است.

59. an angle is formed by the divergence of two straight lines
در اثر واگرایی دو خط مستقیم زاویه تشکیل می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• communication lines

پیشنهاد کاربران

lines: خطوط
diagonal:ضربدری
diagonal lines : خطوط ضربدری
dynamic: پویا، متحرک
dynamic lines: خطوط پویا، خطوط متحرک
lines: خطوط
parallel lines: خطوط موازی
خطوط
در بافت شناسی:آستر
در برخی موارد در موقعیت فروشگاه، به معنی���� صف، صف ها، ردیف ها
LINES ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: پراب
تعریف: ← عناصر هسته ای پراکندۀ بلند
ریسمان و طناب ماهیگیری هم میشه معنی کرد
خط
خطوط
دیالوگ، متن
خط ها
پوشاندن نیز معنی می دهد
ردیف[موضوع مورد ادعا در پرونده] ( حقوق )

متن نمایشنامه، مکالمات نمایشنامه یا فیلمنامه، نقش، شخصیت ها، متن ادبی، شعر!
Actors are running lines on the stage
بازیگران در حال اجرای متن نمایشنامه بر روی صحنه هستند!
خط
Draw lines and borders
خط و مرز کشیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس