leech

/ˈliːt͡ʃ//liːt͡ʃ/

معنی: مزاحم، حجامت، خون اشام، زالو، انگل، خفاش خون اشام، اسباب خون گیری، پزشکی کردن، زالو انداختن، شفاء دادن
معانی دیگر: (با: onto) انگل کسی شدن، (مثل زالو) به کسی چسبیدن، (با سماجت) تلکه کردن، زالو (بر کسی) نشاندن، (با زالو) خون گیری کردن، (قدیمی) پزشک، حکیم باشی، (جانورشناسی) زالو، دیوه (زیر رده ی hirudinea به ویژه hirudo medicinalis که در پزشکی قدیم برای خون گیری کاربرد داشت)، (مجازی) مفت خور، (مهجور) درمان کردن، شفا دادن، لبه ی بادبان کشتی، طبیب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various primarily aquatic bloodsucking or carnivorous worms, one species of which was formerly used medicinally to bleed patients.

(2) تعریف: someone who clings like a bloodsucker to another person for personal profit.
مشابه: parasite
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: leeches, leeching, leeched
• : تعریف: to attach to and bleed, with or like a leech.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to cling to someone for personal gain.

جمله های نمونه

1. to leech a boil
زالو بر کورک نشاندن

2. she is going to leech on to javad
او مثل زالو به جواد خواهد چسبید.

3. The family began to see him as a leech.
[ترجمه گوگل]خانواده شروع به دیدن او به عنوان یک زالو کردند
[ترجمه ترگمان]خانواده به عنوان زالو شروع به دیدن او کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The leech has a sucker at each end of its body.
[ترجمه گوگل]زالو در هر انتهای بدن خود یک مکنده دارد
[ترجمه ترگمان]اون زالو روی هر نقطه از بدن ماهی مکنده هم داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was the only person whom she could leech on to.
[ترجمه گوگل]او تنها کسی بود که او می توانست به او زالو بزند
[ترجمه ترگمان]او تنها کسی بود که می توانست به او متوسل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Kenneth Leech spent his hundredth anniversary on the footplate of a restored engine from his beloved Great Western Railway.
[ترجمه گوگل]کنت لیچ صدمین سالگرد خود را بر روی سکوی موتوری بازسازی شده از راه آهن بزرگ وسترن محبوبش گذراند
[ترجمه ترگمان]کنت leech برای صدمین سالگرد تاسیس یک موتور بازسازی شده از راه آهن بزرگ غربی خود، صدمین سالگرد خود را سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I sucked on her love like a leech.
[ترجمه گوگل]عشقش را مثل زالو مکیدم
[ترجمه ترگمان]من عشق او را مثل یک زالو می مکید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the early 1960s Leech was a major landowner in the area of what was to be the New Town.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1960، زالو یک مالک اصلی در منطقه ای بود که قرار بود شهر جدید باشد
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۶۰، leech مالک اصلی در منطقه ای بود که قرار بود شهر جدید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leech had conducted a post-mortem examination and found cerebral haemorrhage as the cause of death.
[ترجمه گوگل]زالو یک معاینه پس از مرگ انجام داده بود و خونریزی مغزی را علت مرگ تشخیص داده بود
[ترجمه ترگمان]leech کالبدشکافی را انجام داد و خونریزی مغزی را علت مرگ دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nevertheless, they mate and produce Leech and Foam island, two beings considered failures.
[ترجمه گوگل]با این وجود، آنها جفت می شوند و زالو و جزیره فوم را تولید می کنند، دو موجود شکست خورده در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، آن ها جفت گیری می کنند و leech و جزیره فوم را تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leech infestation I have a problem with leeches in my pond.
[ترجمه گوگل]آلودگی به زالو من با زالو در حوض مشکل دارم
[ترجمه ترگمان]و من یه مشکلی با زالو تو استخر دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The leech hangs about other people hoping to obtain money.
[ترجمه گوگل]زالو در مورد افراد دیگری آویزان است که امیدوارند پول به دست آورند
[ترجمه ترگمان]اون زالو روی آدمای دی گه هم hangs که به پول دست پیدا کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's fastening on that poor girl like a leech.
[ترجمه گوگل]مثل زالو روی آن دختر بیچاره می بندد
[ترجمه ترگمان]می خواهد آن دختر بیچاره را مثل زالو چفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One - side love like a greedy leech absorbed my time and my mirth.
[ترجمه گوگل]عشق یک طرفه مثل زالو حریص روزگار و شادی ام را جذب کرد
[ترجمه ترگمان]یک طرف مثل یک زالو حریص، وقت مرا جذب می کند و شادی مرا جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Soul Leech ? Now returns 20 % of damage as health.
[ترجمه کاربر] مکنده ی روح؟ در حال حاضر 20 درصد خسارت سلامتی دارد
|
[ترجمه گوگل]زالو روح؟ اکنون 20 درصد آسیب را به عنوان سلامتی برمی گرداند
[ترجمه ترگمان]روح leech؟ در حال حاضر، ۲۰ درصد خسارت به عنوان سلامتی برمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزاحم (اسم)
troublemaker, gadfly, intruder, leech, enfant terrible, knocker

حجامت (اسم)
cup, bloodletting, phlebotomy, leech

خون اشام (اسم)
spider, leech, bloodsucker, vampire, caterpillar, wringer, lamia

زالو (اسم)
leech, bloodsucker

انگل (اسم)
satellite, raff, guest, hanger-on, leech, parasite, sponge, sycophant

خفاش خون اشام (اسم)
leech

اسباب خون گیری (اسم)
leech

پزشکی کردن (فعل)
leech

زالو انداختن (فعل)
leech

شفاء دادن (فعل)
physic, leech, cure, heal, medicate, mend

انگلیسی به انگلیسی

• bloodsucking worm; person who clings to another without giving anything in return, parasite; doctor, physician (archaic)
cling to, stick to like a leech; draw blood using leeches
a leech is a small animal which looks like a worm and lives in water. leeches feed by attaching themselves to other animals and sucking their blood.
if you call someone a leech, you mean that they deliberately depend on other people, usually for money.

پیشنهاد کاربران

زالو/موی دماغ ( شخصی که آویزون و مزاحمه )
نام برخی از حشرات به انگلیسی:
ant = مورچه 🐜
bee = زنبور 🐝
wasp = زنبور 🐝
butterfly = پروانه 🦋
cockroach = سوسک 🪳
beetle = سوسک
cricket = جیرجیرک
...
[مشاهده متن کامل]

dragonfly = سنجاقک
fly = مگس
grasshopper / locust = ملخ 🦗
mantis = آخوندک
ladybug ( American ) / ladybird 🦓 ( British ) = کفشدوزک 🐞
millipede / millepede = هزارپا
mosquito = پشه 🦟
moth = شب پره، شاپرک
snail = حلزون 🐌
spider = عنکبوت 🕷
termite = موریانه
tick = کنه
worm = کرم 🪱
caterpillar = کرم ابریشم
flea = کک
louse = شپش
❗️جمع: lice
aphid = شته
bedbug = ساس
leech = زالو

جانورشناسی: زالو
a small soft creature that fixes itself to the skin of animals in order to drink their blood
اصطلاحا: انگل، یا شخصی که سربار شخص دیگریست
someone who takes advantage of other people by taking their money, food
سربار کسی شدن

بپرس