leah

/ˈliːə//ˈliːə/

اسم خاص مونث

جمله های نمونه

1. Leah and I were going to go to Morocco together, but at the last moment she cried off.
[ترجمه گوگل]من و لیا قرار بود با هم به مراکش برویم، اما در آخرین لحظه گریه کرد
[ترجمه ترگمان]من و لیا قصد داشتیم با هم به مراکش بریم، اما در آخرین لحظه اون گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Leah showed me round on my first day at the office.
[ترجمه گوگل]لیا در اولین روز حضورم در دفتر به من نشان داد
[ترجمه ترگمان]لی اولین روزم را در دفتر به من نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He sounded so upset that Leah started to take pity on him.
[ترجمه گوگل]او آنقدر ناراحت به نظر می رسید که لیا شروع به ترحم بر او کرد
[ترجمه ترگمان]اون خیلی ناراحت به نظر می رسید که لیا به او رحم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He had learned to let Leah have the last word.
[ترجمه گوگل]او یاد گرفته بود که اجازه دهد لیا حرف آخر را بزند
[ترجمه ترگمان]اون یاد گرفته بود که اجازه بده لیا حرف آخر رو بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Leah started to shiver in her nightgown.
[ترجمه گوگل]لیا با لباس خواب شروع به لرزیدن کرد
[ترجمه ترگمان]لیا با لباس خواب لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I think Leah lives here, but I'm not sure.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم لیا اینجا زندگی می کند، اما مطمئن نیستم
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم لیا اینجا زندگی می کنه، اما مطمئن نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leah stuck her head into the kitchen.
[ترجمه گوگل]لیا سرش را به آشپزخانه برد
[ترجمه ترگمان]لی سرش را به آشپزخانه برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ben thinks Leah is just being coy.
[ترجمه گوگل]بن فکر می کند لیا فقط خجالتی است
[ترجمه ترگمان]بن فکر می کنه لیا داره خجالتی می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mother of two Leah Timms, 2 who has two boys, said she breast-fed them to give them the best start in life emotionally,(sentence dictionary) mentally and physically.
[ترجمه گوگل]مادر دو فرزند لی تیمز، 2 ساله که دو پسر دارد، گفت که به آنها شیر داد تا بهترین شروع زندگی را از نظر عاطفی، (فرهنگ جملات) ذهنی و جسمی به آنها بدهد
[ترجمه ترگمان]مادر دو لیا Timms ۲ که دو پسر دارد گفت که او آن ها را تغذیه می کند تا بهترین شروع را در رابطه عاطفی و فیزیکی (جمله فرهنگ لغت)به آن ها بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Local media reported that Chilean patrol boat "lautaro" has rushed to join "Leah Klein II" number.
[ترجمه گوگل]رسانه های محلی گزارش دادند که قایق گشتی شیلیایی "لائوتارو" برای پیوستن به شماره "لیا کلین دوم" عجله کرده است
[ترجمه ترگمان]رسانه های محلی گزارش دادند که قایق گشتی شیلی \"lautaro\" به سرعت به \"لیا کلاین II\" ملحق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leah conceived again and bore a sixth son to Jacob.
[ترجمه گوگل]لیا بار دیگر حامله شد و ششمین پسر را برای یعقوب به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان]لیا دوباره فکر کرد و یه پسر ششمین رو به جیکوب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And Leah said, How fortunate ! So she called his name Gad.
[ترجمه گوگل]و لیا گفت: چه خوش شانس! پس نام او را گاد گذاشت
[ترجمه ترگمان]و لی گفت: چه خوب! به این ترتیب نامش را خوانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Miya has her father's black skin and Leah is white like her mother.
[ترجمه گوگل]میا پوست سیاه پدرش را دارد و لیا مانند مادرش سفید پوست است
[ترجمه ترگمان]او پوست سیاه پدرش را دارد و لی هم مثل مادرش سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Leah said, " God has given me my hire, because I gave my handmaid to my husband. "
[ترجمه گوگل]لیا گفت: «خدا اجیر مرا داده است، زیرا کنیزم را به شوهرم دادم »
[ترجمه ترگمان]لی گفت: \" خداوند hire را به من داده است، چون من handmaid را به شوهرم دادم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And Leah said, A troop cometh: and she called his name Gad.
[ترجمه گوگل]لیه گفت: لشگری می آید و او را گاد نامید
[ترجمه ترگمان]و لی گفت: یک گروه در حال آمدن است؛ و او نام خود را به کمال رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female first name; first wife of jacob (biblical)

پیشنهاد کاربران

بپرس