labrador

/ˈlæbrəˌdɔːr//ˈlæbrədɔː/

لابرادور (بخشی از استان نیوفوندلاند - کانادا)، آبخست سان (شبیه جزیره ی) لابرادور (بخشی از شرق کانادا که میان خلیج هودسن و اقیانوس اطلس قرار دارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a very large peninsula in eastern Canada that contains portions of the province of Quebec as well as the continental region of the province of Newfoundland and Labrador.

(2) تعریف: the part of the Canadian province of Newfoundland and Labrador that is on the mainland.

(3) تعریف: shortened form of Labrador retriever.

جمله های نمونه

1. Phil took the labrador home and is weaning him off milk on to meat.
[ترجمه گوگل]فیل لابرادور را به خانه برد و او را از شیر جدا می کند تا گوشت بخورد
[ترجمه ترگمان]فیل خانه labrador را گرفت و از شیر گرفته تا گوشت شیر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She is a golden labrador to Hillary Clinton's rottweiler.
[ترجمه گوگل]او یک لابرادور طلایی برای روتوایلر هیلاری کلینتون است
[ترجمه ترگمان]او یک labrador طلایی به نام هیلاری کلینتون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With a sudden bark the Labrador pulled free of Robbie's too-gentle grip and in one bound made the towpath.
[ترجمه گوگل]با یک پارس ناگهانی، لابرادور از چنگ خیلی ملایم رابی خلاص شد و در یک مسیر، مسیر یدک کش را طی کرد
[ترجمه ترگمان]با یک پارس ناگهانی، لابرادور عاری از too بود و در یک طرف the را درست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Labrador growled softly in his throat and she put a restraining hand on his collar, glad of his company.
[ترجمه گوگل]لابرادور به آرامی در گلویش غرغر کرد و او دست مهاری را روی یقه او گذاشت که از همراهی او خوشحال بود
[ترجمه ترگمان]میمون به نرمی در گلویش غرید و دستش را روی یقه او گذاشت و از مصاحبت او خوشحال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Today it rarely ventures south of Labrador.
[ترجمه گوگل]امروزه به ندرت به جنوب لابرادور سفر می کند
[ترجمه ترگمان]امروز به ندرت به جنوب لابرادور می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of course, a well-trained Labrador made a good retriever.
[ترجمه گوگل]البته یک لابرادور خوب آموزش دیده یک رتریور خوب ساخت
[ترجمه ترگمان]البته یک لابرادور خوب آموزش دیده یک سگ شکاری خوب درست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The key variable is the Labrador Current.
[ترجمه گوگل]متغیر کلیدی جریان لابرادور است
[ترجمه ترگمان]متغیر اصلی لابرادور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Labrador silver fox fur, and went on a tour of the city.
[ترجمه گوگل]خز روباه نقره ای لابرادور، و به یک تور در شهر رفت
[ترجمه ترگمان]fur در لابرادور مانده بود و به گردش در شهر ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Phenomenal floods covered thousands of square miles of Labrador and spread like a vast sheet across the central and southwestern United States.
[ترجمه گوگل]سیل‌های خارق‌العاده هزاران مایل مربع از لابرادور را پوشانده و مانند یک صفحه وسیع در مرکز و جنوب غربی ایالات متحده پخش شده‌اند
[ترجمه ترگمان]سیلاب Phenomenal هزاران مایل مربع لابرادور را پوشانده و مانند یک ورق بزرگ در سرتاسر مرکز و جنوب غربی ایالات متحده پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Will a male or female Labrador make a better pet?
[ترجمه گوگل]آیا لابرادور نر یا ماده حیوان خانگی بهتری خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]یه زن یا مرد، یه حیوون خونگی بهتر درست میکنن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Crystal, a year - old black Labrador - Dalmatian mix, peers through a - shaped hole in a fence.
[ترجمه گوگل]کریستال، یک ساله - لابرادور سیاه - مخلوط دالماسی، از سوراخی شکل در حصار می گذرد
[ترجمه ترگمان]کریستال، یک لابرادور سیاه ساله - دالماسی با یک سوراخ شکل گرفته در یک حصار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Labrador Retriever was developed in England in the mid 1800s by a handful of private kennels dedicated to developing and refining the perfect gundog.
[ترجمه گوگل]لابرادور رتریور در اواسط دهه 1800 در انگلستان توسط تعداد معدودی از لانه‌های خصوصی که به توسعه و پالایش یک سگ کامل اختصاص داده شده بودند، توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]The لابرادور در اواسط دهه ۱۸۰۰ توسط یک مشت لانه خصوصی که وقف توسعه و پالایش محصولات کامل شده بود، توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the Labrador Retriever 's long run at the top may not last too much longer.
[ترجمه گوگل]اما دوره طولانی لابرادور رتریور در بالا ممکن است خیلی بیشتر دوام نیاورد
[ترجمه ترگمان]اما لابرادور طولانی است و ممکن است بیش از حد طول نکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Labrador retrievers are the most popular breed in North America.
[ترجمه گوگل]لابرادور رتریورها محبوب ترین نژاد در آمریکای شمالی هستند
[ترجمه ترگمان]Labrador retrievers محبوب ترین نژاد در آمریکای شمالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• peninsula in northeastern north america which contains the canadian province newfoundland and borders the province of quebec; labrador retriever, breed of dog

پیشنهاد کاربران

a large dog with fairly short yellow or black hair
سگ لبردُر ( سگی که معمولا برای شکار استفاده میشه )
نوعی سگ

بپرس