1. Demyelination progressed as the kyphotic deformity became more severe, initially affecting the anterior funiculus and later extending to the lateral and then the posterior funiculus .
[ترجمه گوگل]دمیلیناسیون با شدیدتر شدن بدشکلی کیفوتیک پیشرفت کرد و ابتدا فونیکول قدامی را تحت تأثیر قرار داد و بعداً به فونیکولوس جانبی و سپس فونیکول خلفی گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]demyelination با سرعت بیشتری پیشرفت کرد و در ابتدا بر the قدامی تاثیر گذاشت و بعد از آن به جانبی و سپس the عقبی بسط پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]demyelination با سرعت بیشتری پیشرفت کرد و در ابتدا بر the قدامی تاثیر گذاشت و بعد از آن به جانبی و سپس the عقبی بسط پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Furthermore, posterior laminectomy will increase kyphotic deformity and instability.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، لامینکتومی خلفی، تغییر شکل کیفوتیک و ناپایداری را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، laminectomy خلفی باعث افزایش بدشکلی و ناپایداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، laminectomy خلفی باعث افزایش بدشکلی و ناپایداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The kyphotic deformity is frequently attributed to "poor posture" resulting in delayed diagnosis, and treatment indications remain debated because the natural history has not been clearly defined.
[ترجمه گوگل]ناهنجاری کیفوتیک اغلب به «وضعیت نامناسب» نسبت داده میشود که منجر به تشخیص تاخیری میشود، و نشانههای درمان همچنان مورد بحث است زیرا تاریخچه طبیعی به وضوح تعریف نشده است
[ترجمه ترگمان]نقص بدنی اش معمولا به \"وضعیت ضعیف\" نسبت داده می شود که منجر به تشخیص تاخیر شده می شود و نشانه های رفتاری همچنان مورد بحث هستند زیرا تاریخ طبیعی به وضوح تعریف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقص بدنی اش معمولا به \"وضعیت ضعیف\" نسبت داده می شود که منجر به تشخیص تاخیر شده می شود و نشانه های رفتاری همچنان مورد بحث هستند زیرا تاریخ طبیعی به وضوح تعریف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Extension of the ankylosed kyphotic cervical spine during conventional immobilization or for radiologic procedures resulted in neurologic deficits.
[ترجمه گوگل]گسترش ستون فقرات گردنی کیفوز آنکیلوز در طول بیحرکتی معمولی یا برای روش های رادیولوژیک منجر به نقایص عصبی شد
[ترجمه ترگمان]گسترش ستون مهره های گردنی آنکیلوز شده در حین بی حرکت کردن سنتی و یا برای روش های radiologic منجر به نقص عصبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گسترش ستون مهره های گردنی آنکیلوز شده در حین بی حرکت کردن سنتی و یا برای روش های radiologic منجر به نقص عصبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The treatment of cervical kyphotic deformity is challenging.
[ترجمه گوگل]درمان ناهنجاری کیفوتیک گردنی چالش برانگیز است
[ترجمه ترگمان]درمان نقص بدنی گردن رحم چالش برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درمان نقص بدنی گردن رحم چالش برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Methods:patients of tuberculosis of cervical spine with kyphotic deformity were treated by this instrument.
[ترجمه گوگل]روش کار: بیماران مبتلا به سل ستون فقرات گردنی با ناهنجاری کیفوتیک با این ابزار درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: بیماران مبتلا به سل مهره های گردنی با نقص kyphotic با این وسیله درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش ها: بیماران مبتلا به سل مهره های گردنی با نقص kyphotic با این وسیله درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The kyphotic angle increased gradually until 3 weeks after surgery and stabilized thereafter.
[ترجمه گوگل]زاویه کیفوتیک به تدریج تا 3 هفته پس از جراحی افزایش یافت و پس از آن تثبیت شد
[ترجمه ترگمان]زاویه kyphotic بتدریج تا ۳ هفته پس از جراحی افزایش یافت و پس از آن ثابت ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زاویه kyphotic بتدریج تا ۳ هفته پس از جراحی افزایش یافت و پس از آن ثابت ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was a significant correlation between the kyphotic angle and the degree of spinal cord flattening.
[ترجمه گوگل]بین زاویه کیفوتیک و میزان مسطح شدن طناب نخاعی ارتباط معنی داری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همبستگی قابل توجهی بین زاویه kyphotic و درجه چرخش طناب نخاعی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همبستگی قابل توجهی بین زاویه kyphotic و درجه چرخش طناب نخاعی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Background: There is a normal transition from the kyphotic alignment that is present in the spine of the newborn to the normal sagittal contours that are present in the adult spine.
[ترجمه گوگل]زمینه و هدف: یک انتقال طبیعی از همترازی کیفوز که در ستون فقرات نوزاد وجود دارد به خطوط ساژیتال طبیعی که در ستون فقرات بزرگسالان وجود دارد، وجود دارد
[ترجمه ترگمان]پس زمینه: یک گذار نرمال از the kyphotic وجود دارد که در ستون فقرات نوزاد به شکل الگوی سهمی شکل نرمال وجود دارد که در ستون فقرات بزرگسالان وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس زمینه: یک گذار نرمال از the kyphotic وجود دارد که در ستون فقرات نوزاد به شکل الگوی سهمی شکل نرمال وجود دارد که در ستون فقرات بزرگسالان وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Methods: 6 patients of tuberculosis of spine with kyphotic deformity were treated by this instrument.
[ترجمه گوگل]روش کار: 6 بیمار مبتلا به سل ستون فقرات با تغییر شکل کیفوتیک با این ابزار درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۶ بیمار مبتلا به سل مبتلا به بدشکلی kyphotic با این وسیله درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۶ بیمار مبتلا به سل مبتلا به بدشکلی kyphotic با این وسیله درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nonoperative management was abandoned when a progressive kyphotic deformity developed.
[ترجمه گوگل]مدیریت غیرعملی با ایجاد بدشکلی کیفوتیک پیشرونده کنار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]مدیریت Nonoperative هنگامی که یک بدشکلی در حال رشد ایجاد شد رها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدیریت Nonoperative هنگامی که یک بدشکلی در حال رشد ایجاد شد رها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This method is suitable for treatment of tuberculosis of spine with kyphotic deformity.
[ترجمه گوگل]این روش برای درمان سل ستون فقرات با تغییر شکل کیفوتیک مناسب است
[ترجمه ترگمان]این روش برای درمان بیماری سل با نقص بدنی مناسب مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روش برای درمان بیماری سل با نقص بدنی مناسب مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To discuss the relationship between the thoracolumbar aortic calcification and the correction of kyphotic deformity in ankylosing spondylitis (AS).
[ترجمه گوگل]برای بحث در مورد رابطه بین کلسیفیکاسیون آئورت توراکولومبار و اصلاح تغییر شکل کیفوتیک در اسپوندیلیت آنکیلوزان (AS)
[ترجمه ترگمان]برای بحث در مورد رابطه بین the دریچه آئورتی و تصحیح نقص kyphotic در ankylosing spondylitis (به عنوان مثال)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بحث در مورد رابطه بین the دریچه آئورتی و تصحیح نقص kyphotic در ankylosing spondylitis (به عنوان مثال)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective. To present a new surgical technique for acute deformity correction through cervical fractures in the setting of kyphotic deformities.
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه ارائه یک تکنیک جراحی جدید برای اصلاح ناهنجاری حاد از طریق شکستگی های دهانه رحم در شرایط ناهنجاری های کیفوز
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارائه یک روش جراحی جدید برای تصحیح نقص شنوایی حاد، از طریق شکستگی گردن رحم در تنظیمات of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارائه یک روش جراحی جدید برای تصحیح نقص شنوایی حاد، از طریق شکستگی گردن رحم در تنظیمات of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The type of instrumentation system did not differ significantly in terms of kyphotic deformity correction rates, correction losses, PFA scores, and SRS-22 scores.
[ترجمه گوگل]نوع سیستم ابزار دقیق از نظر نرخ اصلاح ناهنجاری کیفوتیک، تلفات اصلاحی، امتیازات PFA و امتیازات SRS-22 تفاوت معنیداری نداشت
[ترجمه ترگمان]نوع دستگاه ابزار دقیق به طور قابل توجهی از لحاظ نرخ تصحیح نقص، تلفات تصحیح، نمرات PFA و امتیازات SRS - ۲۲ تفاوت چندانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوع دستگاه ابزار دقیق به طور قابل توجهی از لحاظ نرخ تصحیح نقص، تلفات تصحیح، نمرات PFA و امتیازات SRS - ۲۲ تفاوت چندانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید