krona

/ˈkroʊnə//ˈkrəʊnə/

(واحد اصلی پول کشور سوئد) کرونا، مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: kronor
• : تعریف: the chief monetary unit of Sweden, equaling one hundred �re.
اسم ( noun )
حالات: kronur
• : تعریف: the chief monetary unit of Iceland, equaling one hundred aurar.

جمله های نمونه

1. Between 1985 and early this year, the krona lost about 25% against the D-mark.
[ترجمه گوگل]از سال 1985 تا اوایل سال جاری، کرون در برابر D-mark حدود 25 درصد از دست داد
[ترجمه ترگمان]بین سال های ۱۹۸۵ تا اوایل امسال، krona در حدود ۲۵ درصد نسبت به علامت D باخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The krona weakened to 6080 against the mark from 5500.
[ترجمه گوگل]کرون در برابر علامت 5500 به 6080 کاهش یافت
[ترجمه ترگمان] krona ۵۵۰۰ to against against weakened weakened weakened weakened weakened weakened weakened weakened weakened weakened from from from from from from from from from from from from from from from from from from from from
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The krona weakened to 6250 against the mark, a record low for the year.
[ترجمه گوگل]کرون در برابر علامت به 6250 کاهش یافت که یک رکورد پایین در سال است
[ترجمه ترگمان]The در برابر این اثر تضعیف شد، رکوردی که در طول سال بسیار پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The British pound, Swedish krona, Swiss franc and Canadian dollar are also trading well above their burger benchmark.
[ترجمه گوگل]پوند انگلیس، کرون سوئد، فرانک سوئیس و دلار کانادا نیز بسیار بالاتر از معیار برگر خود معامله می شوند
[ترجمه ترگمان]پوند انگلیس، krona سوئدی، فرانک سوئیس و دلار کانادا نیز در بالای معیار burger قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their 100 krona note depicts 18th century Icelandic scholar Arni Magnusson.
[ترجمه گوگل]اسکناس 100 کرونی آنها آرنی مگنوسون محقق ایسلندی قرن 18 را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]۱۰۰ krona آن ها یک دانشمند انگلیسی قرن ۱۸ Icelandic magnusson را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Due to the 2008/2009 financial crisis, the krona has fallen sharply against the dollar precipitating cries for adoption of the Euro in Iceland.
[ترجمه گوگل]به دلیل بحران مالی 2008/2009، کرون در برابر دلار که فریادهای پذیرش یورو در ایسلند را تشدید می کند، به شدت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]با توجه به بحران مالی ۲۰۰۸ \/ ۲۰۰۹، krona به شدت مخالف دلار است که در پی تصویب یورو در ایسلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Foreign investors fled, pounding the country's currency, the krona.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران خارجی گریختند و پول کشور یعنی کرون را کوبیدند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران خارجی فرار کردند و پول کشور را زیر و رو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Icelandic krona is the official currency of Iceland.
[ترجمه گوگل]کرون ایسلند واحد پول رسمی ایسلند است
[ترجمه ترگمان]krona ایسلند واحد پول رسمی ایسلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Can ICBC receive remittances from overseas in Swedish Krona?
[ترجمه گوگل]آیا ICBC می تواند حواله های خارج از کشور را به کرون سوئد دریافت کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا می تواند وجوه ارسالی از خارج از کشور را در Krona سوئدی دریافت کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Icelandic krona 's freeze in the capital markets had now spilled over into the day-to-day transactions of Icelanders abroad.
[ترجمه گوگل]یخ زدگی کرون ایسلند در بازارهای سرمایه اکنون به معاملات روزانه ایسلندی ها در خارج از کشور نیز سرایت کرده است
[ترجمه ترگمان]رکود اقتصادی ایسلند در بازارهای پایتخت در حال حاضر به معاملات روزانه to در خارج از کشور تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The krona has ceased functioning as a currency outside Iceland.
[ترجمه گوگل]کرون به عنوان یک ارز در خارج از ایسلند کار خود را متوقف کرده است
[ترجمه ترگمان]The به عنوان یک ارز خارجی در خارج از ایسلند فعالیت خود را متوقف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He said the cost of McDonald's ingredients, most of which are sourced from Germany, had doubled in the last 18 months as a result of severe depreciation of the Icelandic krona and high import taxes.
[ترجمه گوگل]او گفت که هزینه مواد تشکیل دهنده مک دونالد که بیشتر آنها از آلمان تامین می شود، در 18 ماه گذشته در نتیجه کاهش شدید ارزش کرون ایسلند و مالیات های بالای واردات دو برابر شده است
[ترجمه ترگمان]او گفت هزینه مواد مک دونالد که بیشتر آن ها از آلمان نشات می گیرند در ۱۸ ماه گذشته به دلیل کاهش شدید قیمت krona ایسلند و مالیات های وارداتی زیاد دو برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The failure of banks in Iceland resulted in a devaluation of the Icelandic Krona and threatened the country with bankruptcy.
[ترجمه گوگل]شکست بانک ها در ایسلند منجر به کاهش ارزش کرون ایسلند شد و این کشور را به ورشکستگی تهدید کرد
[ترجمه ترگمان]شکست بانک های ایسلند به کاهش ارزش دلار ایسلند منجر شد و کشور را با ورشکستگی تهدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This time the most conspicuous victim has been the Icelandic krona.
[ترجمه گوگل]این بار برجسته ترین قربانی کرون ایسلند بوده است
[ترجمه ترگمان]این بار برجسته ترین قربانی the ایسلند بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• silver coin and unit of currency in sweden
coin and monetary unit of iceland

پیشنهاد کاربران

بپرس