kopeck


کپک پول خردروس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the smaller monetary unit of Russia and other countries of the former Soviet Union. (Cf. ruble.)

جمله های نمونه

1. But kopeck maintained consistent striving to excel, will not acknowledge own exhausted with others.
[ترجمه گوگل]اما کوپک تلاش مداوم برای برتری را حفظ می کند، نمی پذیرد که خود با دیگران خسته شده است
[ترجمه ترگمان]اما یک کپک که می کوشید برتری خود را حفظ کند، خود را با دیگران از دست نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The kopeck when obtains the playbill displays is excited.
[ترجمه گوگل]هنگامی که صفحه نمایش بیل را به دست می آورد، کوپک هیجان زده می شود
[ترجمه ترگمان]این کپک زمانی که نمایش playbill به دست می آید هیجان زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Knew that the kopeck is an iron man, but these many hidden dangers let us be unable to restrain to be anxious for him.
[ترجمه گوگل]می دانستیم که کوپک یک مرد آهنین است، اما این خطرات پنهان زیادی باعث می شود که نتوانیم خودداری کنیم و نگران او باشیم
[ترجمه ترگمان]می دانست که این یک شاهی نیست، اما این خطرات نهفته بسیار خطرناک است که ما نمی توانیم از او مراقبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But the kopeck and participated, therefore in the training battalion, they daily will perhaps not participate.
[ترجمه گوگل]اما کوپک و شرکت کردند، بنابراین در گردان آموزشی، آنها ممکن است روزانه شرکت نکنند
[ترجمه ترگمان]اما این کپک و به همین دلیل در گردان آموزش شرکت کردند و احتمالا در آن شرکت نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The kopeck bumps into 22nd to leopard cat's competition in with the teammate, finally the right knee swells, today has not been able to go on stage.
[ترجمه گوگل]رقابت گربه پلنگ با هم تیمی به رتبه بیست و دوم رسید، در نهایت زانوی راست متورم شد، امروز نتوانسته است روی صحنه برود
[ترجمه ترگمان]این کپک به ۲۲ و دومین مسابقه پلنگ برفی با هم تیمی او اصابت می کند و در نهایت زانوی راست می swells و امروز نتوانسته است روی صحنه برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The kopeck is in the competition the best member, best essential gentleman.
[ترجمه گوگل]کوپک در رقابت بهترین عضو، بهترین جنتلمن ضروری است
[ترجمه ترگمان]این سکه در رقابت بهترین عضو، بهترین جنتلمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The kopeck was given by an uncle from Russia.
[ترجمه گوگل]کوپک را عمویی از روسیه داد
[ترجمه ترگمان]این سکه یک عمو از روسیه به او داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The kopeck, Jiasuoer add on Bynum who again unit, Lakers'strength are enhanced once more.
[ترجمه گوگل]کوپک، جیاسوئر به باینوم اضافه می کند که دوباره واحد، قدرت لیکرز یک بار دیگر افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]کپک، Jiasuoer به Bynum که دوباره واحد را باز می کنند اضافه می کند، قدرت Lakers یک بار دیگر افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To learn the departure time of a train, one had to pay kopecks and consult a public information booth.
[ترجمه گوگل]برای اطلاع از زمان حرکت قطار، باید کوپک می پرداخت و با یک غرفه اطلاعات عمومی مشورت می کرد
[ترجمه ترگمان]برای یاد گرفتن زمان عزیمت قطار، باید به kopecks پرداخت و با یک باجه اطلاع رسانی عمومی مشورت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yesterday's high-sounding talk presented that causes many people to think that he already obtained team's trust, soon became the kopeck genuine teammate.
[ترجمه گوگل]صحبت های پرحاشیه دیروز ارائه شده که باعث می شود بسیاری از مردم فکر کنند که او قبلاً اعتماد تیم را به دست آورده بود، به زودی تبدیل به هم تیمی واقعی شد
[ترجمه ترگمان]گفتگوی high دیروز ارائه شد که باعث می شود افراد زیادی فکر کنند که او هم اکنون اعتماد تیم را به دست اورده است و به زودی هم تیمی او هم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• russian coin

پیشنهاد کاربران

بپرس