ko

/ˈkoʊ//ˌkeɪˈəʊ/

معنی: ضربه فنی، ضربه فنی کردن
معانی دیگر: (مخفف: knock out ـ عامیانه ـ مشت بازی) ضربه ی فنی کردن، ضربه ی فنی (.k.o و .k.o هم می نویسند)، دربوکس با ضربات متوالی از میدان بدرکردن، مغلوب کردن

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "knockout," in boxing, the act of defeating an opponent by knocking him down for a count of ten. (see technical knockout.)

جمله های نمونه

1. That flu really KO'd me for a while.
[ترجمه مهسا] اون انفولانزابرای مدتی واقعا منوازپادراورده بود
|
[ترجمه طاها] آن بیماریه آنفلانزا مرا برای مدتی ضربه فنی و نابودم کرد
|
[ترجمه گوگل]آن آنفولانزا برای مدتی واقعا مرا KO'd
[ترجمه ترگمان]این سرماخوردگی واقعا برای من خیلی مفیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Joe Louis KO'd Billy Conn in the eighth round.
[ترجمه طاها] جو لوئیس، بیلی کان را در راند هشتم ضربه فنی کرد
|
[ترجمه گوگل]جو لوئیس KO'd بیلی کان در دور هشتم
[ترجمه ترگمان]جو لوئیس KO و بیلی کن در دور هشتم گرد هم آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The opponents wanted to deliver a KO, but it backfired on them.
[ترجمه گوگل]مخالفان می خواستند یک KO تحویل دهند، اما به آنها نتیجه معکوس داد
[ترجمه ترگمان]مخالفان می خواستند a را تحویل دهند، اما نتیجه معکوس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 3of his wins were KO's.
[ترجمه پگاه] متمعن نیستم اما شاید معنی Ko بشه نه
|
[ترجمه گوگل]3 تا از بردهای او KO بود
[ترجمه ترگمان]سه تا از برنده هاش مال ko
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Following fast on its heels is Ko Samui, once a hippy paradise, now with several resort hotels.
[ترجمه گوگل]کو سامویی که زمانی بهشت ​​هیپی بود و اکنون با چندین هتل تفریحی همراه است، به دنبال آن است
[ترجمه ترگمان]در زیر پاشنه آن کو Samui است که زمانی بهشت hippy است که در حال حاضر چندین هتل تفریحی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Were Buffett today to list Berkshire's (BRKA) largest stockholdings, as he does every year in the company's annual report, IBM would rank behind only Coca-Cola (KO).
[ترجمه گوگل]اگر بافت امروز بزرگترین سهام برکشایر (BRKA) را فهرست می کرد، همانطور که هر سال در گزارش سالانه این شرکت انجام می دهد، آی بی ام تنها پس از کوکاکولا (KO) قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]آیا Buffett امروزه به عنوان بزرگ ترین تولید کننده Berkshire (BRKA)شناخته می شود، همانطور که هر ساله در گزارش سالانه شرکت، شرکت IBM تنها کوکا کولا (KO)را در صدر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The kernel side of things is implemented as a loadable module called lg. ko.
[ترجمه گوگل]سمت هسته چیزها به عنوان یک ماژول قابل بارگذاری به نام lg پیاده سازی می شود ko
[ترجمه ترگمان]بخش هسته چیزها به عنوان یک ماژول loadable به نام آل جی پیاده سازی می شود کو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Comrade Ko Ching - shih said that we must explore every possible way.
[ترجمه گوگل]رفیق کو چینگ - شیه گفت که ما باید هر راه ممکن را بررسی کنیم
[ترجمه ترگمان]رفیق کو چینگ - shih گفت که ما باید همه راه ممکن را بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lake, Nanbei Hu, FENHU for the three - ko.
[ترجمه گوگل]دریاچه، Nanbei هو، FENHU برای سه - ko
[ترجمه ترگمان]دریاچه، Nanbei هیو، FENHU برای این سه کو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Both heterozygous Cx 43 KO and CMV 43~ CT transgenic mice had normal hearts.
[ترجمه گوگل]هر دو موش تراریخته هتروزیگوت Cx 43 KO و CMV 43~ CT قلب طبیعی داشتند
[ترجمه ترگمان]هر دو mice heterozygous ۴۳ KO و CMV ۴۳ CT دارای قلبی طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Well, what are you doing here, then, Mr. Ko?
[ترجمه گوگل]خب آقای کو اینجا چیکار میکنی؟
[ترجمه ترگمان]خب، پس اینجا چی کار می کنی، آقای کو؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You lived in sente, filled the ko, and you made me give up go!
[ترجمه گوگل]تو در سنته زندگی کردی، کو پر کردی، و مجبورم کردی دست از کار بکشم!
[ترجمه ترگمان]تو در sente زندگی کردی، the پر کردی و منو مجبور کردی که برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Black peak overlooking Ko, such as a huge stone bridge Superlative Craftsmanship become a spectacle.
[ترجمه گوگل]قله سیاه مشرف به کو، مانند یک پل سنگی بزرگ، صنایع دستی فوق‌العاده تبدیل به تماشایی می‌شود
[ترجمه ترگمان]قله سیاه مشرف به کو، مانند پل سنگی بزرگ superlative craftsmanship به یک نمایش تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With it came Ko Tseng - chiang, a Home Returning Corps and Sitze.
[ترجمه گوگل]با آن کو تسنگ - چیانگ، یک سپاه بازگشت به خانه و سیتزه آمد
[ترجمه ترگمان]کو it - chiang، یک گروه وابسته به خانه و Sitze آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضربه فنی (اسم)
kayo, knockout, ko

ضربه فنی کردن (فعل)
kayo, knockout, ko

انگلیسی به انگلیسی

• family name; first name
knockout (in boxing)
ko is an abbreviation for `knockout'.
to ko someone means to hit them so hard that they become unconscious; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

[بازی های ویدیویی مبارزه ای/ورزش، های مبارزه ای]
زمانی که حریف با ضربه یا حرکت خاصی به زمین می افتد و از مبارزه خارج می شود.
"K. O. " stands for "Knockout, "
"ضربه نهایی" و در بوکس و سایر ورزش های رزمی برای توصیف وضعیتی استفاده می شود که در آن یک رقیب بی هوش شده یا قادر به ادامه مسابقه نیست.
مترادف: Knockout, decisive victory, complete defeat
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
The boxer delivered a powerful punch that resulted in a K. O. in the third round.
The team's strategy was so effective that they achieved a K. O. victory in the tournament.

( مخفف knockout ) در معنای غیر رسمی یعنی یک شخص بسیار جذاب و دلربا

بپرس