known quantity


(جبر) چندی داده (شده)، کمیت معلوم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a person, thing, attribute, or the like that is considered to be familiar or accepted.

- The party preferred to nominate a known quantity rather than a newcomer.
[ترجمه گوگل] حزب ترجیح داد یک مقدار مشخص را به جای یک فرد تازه وارد معرفی کند
[ترجمه ترگمان] مهمانی ترجیح می داد به جای یک تازه وارد، یک مقدار مشخص را نامزد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in mathematics, a quantity whose value is given, usu. represented by a, b, or c.

پیشنهاد کاربران

بپرس