این اصطلاح ( to knock someone/something out of commission ) از زبان نظامی و فضای ماشین آلات/تجهیزات گرفته شده و به مرور وارد گفتار روزمره شده است. در ادامه، ریشه و منطق معنی آن را توضیح می دهم:
- - -
... [مشاهده متن کامل]
۱. ریشه ی تاریخی: اصطلاحات نظامی و دریایی
- "Commission" در اصل به وضعیت عملیاتی کشتی ها، هواپیماها یا سیستم های نظامی اشاره دارد.
- مثلاً:
- "The ship is in commission" → کشتی آمادهٔ عملیات است.
- "The tank was put out of commission by enemy fire. " → تانک توسط دشمن غیرعملیاتی شد.
- "Knock out" هم به معنای ضربه زدن و از کار انداختن است ( مثل اصطلاح "knockout" در بوکس ) .
→ ترکیب این دو: "ضربه زدن و چیزی را از حالت عملیاتی خارج کردن".
- - -
۲. گسترش به حوزه های غیرنظامی
به مرور، این اصطلاح برای انسان ها، سازمان ها یا ابزارهای روزمره هم استفاده شد:
- مثال ماشین/تجهیزات:
- "The snowstorm knocked the power lines out of commission. "
( طوفان برق ها را غیرفعال کرد. )
- مثال انسانی:
- "The flu knocked me out of commission for a week. "
( آنفولانزا مرا برای یک هفته از پا انداخت. )
- - -
۳. معادل های مفهومی در فارسی
در فارسی هم از اصطلاحات مشابهی استفاده می کنیم که "غیرعملیاتی شدن" یا "از کار افتادن" را می رسانند:
- "از رده خارج کردن" ( نظامی/رقابتی )
- "زمین زدن" ( عامیانه )
- "آب از آب تکان نخوردن" ( بی حال شدن کامل )
- - -
چرا "Out of Commission" به این معنی است؟
- Commission در اینجا به "وضعیت فعال و آماده به کار" اشاره دارد ( نه �کمیسیون�! ) .
- Out of = خارج شدن از آن وضعیت.
- Knock = عامل ضربه/توقف.
→ یعنی: یک عامل خارجی ( مثل بیماری، آسیب، شکست ) باعث توقف موقت عملکرد شده است.
deepseek
- - -
... [مشاهده متن کامل]
۱. ریشه ی تاریخی: اصطلاحات نظامی و دریایی
- "Commission" در اصل به وضعیت عملیاتی کشتی ها، هواپیماها یا سیستم های نظامی اشاره دارد.
- مثلاً:
- "The ship is in commission" → کشتی آمادهٔ عملیات است.
- "The tank was put out of commission by enemy fire. " → تانک توسط دشمن غیرعملیاتی شد.
- "Knock out" هم به معنای ضربه زدن و از کار انداختن است ( مثل اصطلاح "knockout" در بوکس ) .
→ ترکیب این دو: "ضربه زدن و چیزی را از حالت عملیاتی خارج کردن".
- - -
۲. گسترش به حوزه های غیرنظامی
به مرور، این اصطلاح برای انسان ها، سازمان ها یا ابزارهای روزمره هم استفاده شد:
- مثال ماشین/تجهیزات:
( طوفان برق ها را غیرفعال کرد. )
- مثال انسانی:
( آنفولانزا مرا برای یک هفته از پا انداخت. )
- - -
۳. معادل های مفهومی در فارسی
در فارسی هم از اصطلاحات مشابهی استفاده می کنیم که "غیرعملیاتی شدن" یا "از کار افتادن" را می رسانند:
- "از رده خارج کردن" ( نظامی/رقابتی )
- "زمین زدن" ( عامیانه )
- "آب از آب تکان نخوردن" ( بی حال شدن کامل )
- - -
چرا "Out of Commission" به این معنی است؟
- Commission در اینجا به "وضعیت فعال و آماده به کار" اشاره دارد ( نه �کمیسیون�! ) .
- Out of = خارج شدن از آن وضعیت.
- Knock = عامل ضربه/توقف.
→ یعنی: یک عامل خارجی ( مثل بیماری، آسیب، شکست ) باعث توقف موقت عملکرد شده است.