knock someone down

انگلیسی به انگلیسی

• make someone lose their balance and fall, knock someone over; stun someone, astound someone

پیشنهاد کاربران

Knock SB down to a price
با چونه زدن قیمت را پایین آوردن
In the end, I managed to knock her down of 100 dollars.
( با انتقاد و . . . ) روحیه ی کسی را خراب کردن
( با انتقاد از او ) کوبیدن کسی
خوردن زمین توسط چیزی

بپرس