۱. بیهوش شدن با ضربه ی شدید
۲. خواب عمیق
۳. شکست خوردن
۴. تکمیل سریع یک کار
۵. از کار افتادن ناگهانی یک وسیله
۲. خواب عمیق
۳. شکست خوردن
۴. تکمیل سریع یک کار
۵. از کار افتادن ناگهانی یک وسیله
ضربه فنی کردن ، از پای درآوردن
حذف شدن یا کردن ، کنار گذاشته شدن یا کردن ، بی هوش شدن یا کردن
The film knocked me out. فیلمه منو شگفت زده کرد
چرا خودتو برای چنین درآمد کمی خسته میکنی
بیهوش شدن
بی حال شدن
یک اصطلاح است که وقتی در مبارزات حریف بیهوش میشود استفاده میشود
He knocked out while fighting
بی حال شدن
یک اصطلاح است که وقتی در مبارزات حریف بیهوش میشود استفاده میشود