1. The knobby jagged clay cliff became as grand and exotic as the Grand Canyon to them.
 [ترجمه گوگل]صخره سفالی ناهموار و دندانه دار برای آنها به اندازه گرند کنیون بزرگ و عجیب شد 
[ترجمه ترگمان]در گراند کانیون و گراند کانیون، صخره های دندانه دار برجسته و ناهموار به بزرگی گراند کانیون ساخته شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Dr knobby old who Nancheng, glowing with good health, behaviour and functioning like a success.
 [ترجمه گوگل]دکتر نابی قدیمی که Nancheng، درخشان با سلامتی خوب، رفتار و عملکرد مانند یک موفقیت است 
[ترجمه ترگمان]دکتر knobby که از سلامتی خوب می درخشید، رفتار می کرد و مثل یک موفقیت عمل می کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. European flatfish, Scophthalmus maximus, that has a brown, knobby upper side and is prized as food.
 [ترجمه گوگل]ماهی پهن اروپایی، Scophthalmus maximus، که دارای قسمت بالایی قهوهای و چنگکدار است و به عنوان غذا بسیار ارزشمند است 
[ترجمه ترگمان]flatfish European، Scophthalmus سرینی که دارای یک قسمت بالایی و برجسته است و به عنوان غذا باارزش تلقی می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. George: A darn sight prettier than those knobby knees of yours.
 [ترجمه گوگل]جورج: منظره ای لعنتی زیباتر از آن زانوهای ضربتی تو 
[ترجمه ترگمان]خیلی خوشگل تر از اون knees که تو سرت هست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. You're going to brush something against the government's knobby?
 [ترجمه گوگل]میخوای یه چیزی رو به دست دولت بزنی؟ 
[ترجمه ترگمان]تو می خوای یه چیزی علیه اون مخفی کنی؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The knobby excrescences at the left side of this vertebral column are due to degenerative osteoarthritis.
 [ترجمه گوگل]فضولات دستگیره در سمت چپ این ستون مهره ها به دلیل استئوآرتریت دژنراتیو است 
[ترجمه ترگمان]The برجسته در سمت چپ این ستون مهره ای به علت osteoarthritis فاسد شدن هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Curved cucumbers and knobby carrots have been back on European supermarket shelves since July
 [ترجمه گوگل]خیارهای منحنی و هویج های چاقو از ماه ژوئیه به قفسه های سوپرمارکت های اروپایی بازگشته اند 
[ترجمه ترگمان]از ماه ژوئیه، خیاره ای برشی و carrots برجسته از ماه ژوئیه به قفسه های سوپرمارکت ها بازگشته اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Knobby haystacks dot a wheat field in Malazgirt, Turkey, as sunset bathes two workers in hazy orange light.
 [ترجمه گوگل]در حالی که غروب آفتاب دو کارگر را در نور نارنجی مه آلود غوطه ور می کند، انبارهای کاهی در مزرعه گندم در مالازگیر ترکیه پراکنده است 
[ترجمه ترگمان]knobby haystacks یک میدان گندم در Malazgirt ترکیه را به عنوان غروب آفتاب و دو کارگر در نور نارنجی مبهم به پایان می رساند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Knobby Knees Siggins: Knobby Knees Siggins is a quiet but incredibly intelligent man. I believe he spends much of his time in the Bolapelo forests researching the flora and fauna.
 [ترجمه گوگل]Knobby Knees Siggins: Knobby Knees Siggins مردی آرام اما فوق العاده باهوش است من معتقدم که او بیشتر وقت خود را در جنگل های بولاپلو صرف تحقیق در مورد گیاهان و جانوران می کند 
[ترجمه ترگمان]knobby Knees Siggins: knobby Knees Siggins یک مرد آرام اما فوق العاده باهوش است من معتقدم که او بیشتر وقت خود را در جنگل های Bolapelo صرف تحقیق بر روی گیاهان و جانوران می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. A smaller division producing the fat, knobby tyres used by construction, farming and mining vehicles is doubling production this year.
 [ترجمه گوگل]یک بخش کوچکتر تولید لاستیک های چاق و چاق که در وسایل نقلیه ساختمانی، کشاورزی و معدن استفاده می شود، تولید امسال را دو برابر می کند 
[ترجمه ترگمان]یک بخش کوچک تر که چربی را تولید می کند، لاستیک های برجسته مورد استفاده در ساخت، کشاورزی و وسایل نقلیه معدنی امسال تولید را دو برابر می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. During the day, I'd perch on a knobby redwood buff and toss pieces of bark into a bucket.
 [ترجمه گوگل]در طول روز، روی یک گاومیش چوب قرمز چاقو می نشستم و تکه های پوست را در یک سطل می انداختم 
[ترجمه ترگمان]در طول روز من روی یک درخت بزرگ پر از چرم و تکه های بزرگ پوست در یک سطل قرار می گیرم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The surface is now slightly knobby and feels a bit grainy.
 [ترجمه گوگل]سطح در حال حاضر کمی دستگیره است و کمی دانه دانه به نظر می رسد 
[ترجمه ترگمان]سطح حالا کمی برجسته است و کمی دانه دانه به نظر می رسد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Turn the knobby thing!