knobbly

/ˈnɒbli//ˈnɒbli/

گره گره، قلمبه سلمبه، پر از برجستگی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: knobblier, knobbliest
• : تعریف: having or being full of knots or lumps; knotty.

جمله های نمونه

1. No one would dream of straightening out the knobbly spire at Empingham Church.
[ترجمه گوگل]هیچ کس رویای راست کردن گلدسته ضربدری کلیسای امپینگهام را در سر نمی پروراند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس آرزو نمی کرد که این برج کج و معوج کلیسا را راست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Holford House now had a knobbly look, the immense chimneys standing inside roofless walls, covered in thick blankets of ivy.
[ترجمه گوگل]خانه هولفورد اکنون ظاهری کوبنده داشت، دودکش‌های عظیم درون دیوارهای بدون سقف، پوشیده از پتوهای ضخیم پیچک ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که خانه خرابه، دودکش های عظیمی که در داخل دیواره ای بی سقف ایستاده بودند، انبوهی از پیچک پیچک پوشیده از پیچک پوشیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Guilt, cosmic guilt, stains the knobbly bark.
[ترجمه گوگل]احساس گناه، گناه کیهانی، پوست نازک را لکه دار می کند
[ترجمه ترگمان]احساس گناه، احساس گناه کیهانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Harry a thin face, knobbly knees, black hair, and bright green eyes.
[ترجمه گوگل]هری با صورت لاغر، زانوهای کوبنده، موهای مشکی و چشمان سبز روشن
[ترجمه ترگمان]صورت لاغر، زانوهای کج و معوج، موهای سیاه و چشمان سبز روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The best of root vegetables Knobbly roots of Jerusalem artichokes have a delicate, earthy flavour that's a great match for roasts and casseroles.
[ترجمه گوگل]بهترین سبزیجات ریشه دار ریشه کنگر فرنگی اورشلیم طعم لطیف و خاکی دارد که برای کباب ها و کاسرول ها مناسب است
[ترجمه ترگمان]بهترین سبزیجات ریشه ای برای artichokes اورشلیم دارای یک طعم لطیف و زمینی است که یک مسابقه بزرگ برای تفت دادن و خوراک گوشت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bamboo, hollow, true and stem, the sexual tenacity, knobbly bending not fold, although midwinter amaranth, evergreen leaves, than for tree a gentleman.
[ترجمه گوگل]بامبو، توخالی، واقعی و ساقه، سرسختی جنسی، ضربدری خم شدن برابر نیست، اگر چه تاج خروس نیمه زمستان، برگ همیشه سبز، از درخت یک جنتلمن
[ترجمه ترگمان]Bamboo، راست، راست، راست، راست و راست، the sexual، خم شده، خم نشده بود، با آن که گل همیشه بهار و همیشه بهار، با آن که درخت همیشه بهار بود، خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They also carried knobbly sticks, used for hitting each other while the teachers weren't looking. This was supposed to be good training for later life.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین چوب های دستگیره ای حمل می کردند که برای ضربه زدن به یکدیگر در حالی که معلمان نگاه نمی کردند استفاده می شد قرار بود این آموزش خوبی برای زندگی بعدی باشد
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین چوب گره دار را حمل می کردند که برای ضربه زدن به هم مورد استفاده قرار می گرفتند در حالی که معلمان نگاه نمی کردند این یک آموزش خوب برای زندگی بعدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has very thin legs and knobbly knees.
[ترجمه گوگل]او پاهای بسیار لاغری و زانوهای ضربتی دارد
[ترجمه ترگمان]پاهای نازک و زانوهای کج و معوج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They also carried knobbly sticks, used for hitting each other while the teachers weren't looking.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین چوب های دستگیره ای حمل می کردند که برای ضربه زدن به یکدیگر در حالی که معلمان نگاه نمی کردند استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین چوب گره دار را حمل می کردند که برای ضربه زدن به هم مورد استفاده قرار می گرفتند در حالی که معلمان نگاه نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Coralloid roots A type of root regularly produced by cycads, which contains symbiotic nitrogen-fixing cyanobacteria in root nodules, giving the roots a knobbly coral-like appearance.
[ترجمه گوگل]ریشه های کورالوئیدی نوعی ریشه که به طور منظم توسط سیکادها تولید می شود، که حاوی سیانوباکتری های همزیست تثبیت کننده نیتروژن در گره های ریشه است و ظاهری شبیه مرجان به ریشه ها می دهد
[ترجمه ترگمان]ریشه های Coralloid یک نوع ریشه است که به طور منظم توسط cycads تولید می شود، که حاوی نیتروژن تثبیت کننده نیتروژن در گره های ریشه است و ریشه ها ظاهر مرجان را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Placochelys looked remarkably similar to a sea turtle, possessing the same flippers (albeit with short toes), flat but knobbly shell and compact skull.
[ترجمه گوگل]Placochelys به طور قابل توجهی شبیه به یک لاک پشت دریایی، دارای باله های یکسان (البته با انگشتان کوتاه)، پوسته صاف اما ضربدری و جمجمه فشرده بود
[ترجمه ترگمان]Placochelys به طور قابل توجهی شبیه یک لاک پشت دریایی به نظر می رسید، که دارای همان باله های کناری است (البته با پنجه های کوتاه)، صاف اما کج و معوج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But what can you expect from a man like Vernon, whose school taught their pupils to hit people with knobbly sticks?
[ترجمه گوگل]اما از مردی مثل ورنون که مدرسه اش به شاگردانش یاد داد که مردم را با چوب های ضربدری بزنند چه انتظاری می توان داشت؟
[ترجمه ترگمان]اما چه انتظاری از مردی مثل ورنون، که مدرسه اش به دانش آموزان او یاد داده که با چوب knobbly برخورد کنند، چه انتظاری می توانید داشته باشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Put up or shut up, " he told Sarko and the rest, arguing that he would like to change the rules outlawing knobbly cucumbers or wobbly bananas, but national leaders wouldn't let him.
[ترجمه گوگل]او به سارکو و بقیه گفت: «بگذار یا ساکت شو
[ترجمه ترگمان]او به Sarko و دیگران گفت: \"خفه شو یا خفه شو\" و استدلال کرد که دوست دارد قوانین غیر قانونی خیار و یا موز لرزان را عوض کند، اما رهبران ملی به او اجازه نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Product Description : Lychees are the size of a plum with a hard, knobbly shell that is easily removed.
[ترجمه گوگل]توضیحات محصول : لیچی به اندازه یک آلو با پوسته ای سفت و ضربانی است که به راحتی جدا می شود
[ترجمه ترگمان]شرح محصول: Lychees اندازه یک آلو با پوسته سخت و گره دار است که به راحتی برداشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• knobby, bumpy, covered with knobs, lumpy
something that is knobbly is uneven with large lumps on it.

پیشنهاد کاربران

بپرس